چوپانی که با حضور در یک تعزیه، شاعر آیینی شد/ ابیات پیر مرد در وصف امام حسین (ع) سروده می شوند

10:08 - 21 مهر 1395
کد خبر: ۲۳۱۱۷۳
چوپانی که با حضور در یک تعزیه شاعر آیینی شده اکنون بیش از 10 هزار بیت شعر چاپ نشده دارد.

به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، سال های جوانی اش در روستایی به نام "دره بان" از توابع استان بوشهر چوپان بوده اما بعدها به دلیل مشکلات مالی، گوسفندان را یکی پس از دیگری می فروشد تا اینکه دیگر گوسفندی براش باقی نمی ماند.

بعد از آن به عنوان کارگر ساختمانی در بوشهر فعالیت خود را آغاز می کند اما درآمد این کار نیز آنقدر زیاد نبوده که بتواند چرخ زندگی را بچرخاند.

سواد چندانی هم نداشته که بتواند کار بهتری را برای خود دست و پا کند اما با تمام این شرایط، عشق به اهل بیت و به ویژه امام حسین (ع) از او یک شاعر آیینی می سازد.

شاعری که اکنون 10 هزار بیت شعر چاپ نشده دارد. اشعاری که بخش عمده آن در وصف امامان به ویژه امام حسین (ع) است.

خودش می گوید که از 20 سالگی گفتن شعر را آغاز کرده و در ابتدا اشعارش بیشتر عاشقانه و در وصف دختری بوده که او را دوست داشته و چندین بار به خواستگاری او رفته است.

بعد از آن، رفتن به یک تعزیه آن هم در یکی از روستاهای مجاور روستای "دره بان" باعث می شود اشعارش رنگ و بوی دیگری به خود بگیرند.


اکبر فتوحی، شاعری است که مددجوی کمیته امداد امام خمینی (ره) است و به عنوان یکی سالمندان نخبه این نهاد حمایتی معرفی می شود.

وی در گفت و گو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان به بیان خاطرات خود از اولین اشعار آیینی اش پرداخته است.

فتوحی در این رابطه می گوید: عاشق دختر همسایه مان شدم و بعد از آن بود که به طبع شاعری ام پی بردم. ابیات زیادی را برای او سرودم و در نهایت نیز پس از چندین بار رفت و آمد، موفق شدم با او ازدواج کنم.

وی می افزاید: آن زمان احساس می کردم او عشق اول و آخر زندگی من است اما وقتی که در اوج جوانی به یک تعزیه رفتم، شرایط برایم تغییر کرد.

این مددجوی کمیته امداد امام خمینی (ره) با اشاره به ابیاتی که در وصف امام حسین (ع) گفته است، می گوید: آن تعزیه، روایت حادثه ظهر عاشورا بود. با تماشای آن، منقلب شده و از خود بی خود شدم. مرتب اشک می ریختم و این بود که سعی کردم به اشعارم رنگ و بوی دیگری دهم. عشق به امام حسین (ع) وجودم را پر کرده بود و دیگر نمی توانستم از کنار واقعه عظیم کربلا به راحتی بگذرم.

فتوحی با بیان اینکه درسی نخوانده ام و تنها سواد من به آموزه هایم در مکتب خلاصه می شود می گوید: سواد من در حد خواندن و نوشتن است و آن را هم در مکتب آموخته بودم اما با خواندن اشعار شعرایی مانند حافظ، سعدی، فردوسی و نظامی توانسته ام اصول شعر و شاعری را بیاموزم.

وی خود را شاعری گمنام معرفی می کند و می گوید: من شاعری گمنام هستم زیرا در شرایطی که بیش 70 سال از خداوند عمر گرفته ام یک بیت از 10 هزار بیتی که سروده ام نیز به چاپ نرسیده است.

این مددجوی کمیته امداد با اشاره به جمع آوری تمام ابیاتش می گوید: تمام اشعارم را در قالب دست نوشته ها و یا به صورت تایپ شده در اختیار دارم و بسیار علاقه مند هستم که بتوانم مجموعه ای از اشعارم را به چاپ برسانم.

فتوحی در خصوص وضعیت کنونی زندگی اش می گوید: 20 سال است که مددجوی کمیته امداد امام خمینی (ره) هستم و خدماتی را از این نهاد دریافت می کنم. از 10 سال پیش که همسرم را از دست دادم، به تنهایی زندگی می کنم و شاید همین موضوع نیز علت خوبی برای افزایش تعداد ابیات سروده شده ام باشد.

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *