داستان نامهای یک شهر
نامگذاری گذرگاه ها، خیابانها، میادین و بزرگراهها به نام نام آورانی چون شهدا، شخصیتها، چهرههای برگزیده علمی، فرهنگی، سیاسی و هنری کوششی برای ثبت و پاسداشت ارزش ها و مطلوبیت هایی است که آن بزرگان با خدمات خود به جامعه و مردم عرضه کرده اند. این میان اما فرصت طلبی های سیاسی و نگاه های نازل می تواند چنین ظرفیتی را به عرصه ای برای بروز آسیب هایی ناخرسند کننده بدل سازد.
- اینکه فرایند نامگذاری معابر، خیابانها و گذرگاههای یک شهر به چه کیفیتی و مبتنی برچه شاخصهها یا ضوابطی انجام میگیرد البته که مسالهای مهم در حوزه خدمات شهری محسوب میشود. به ویژه اگر چنین اتفاقی مربوط به شهر و جامعهای باشد که با داشتن تاریخ دیرسال و عناصر فرهنگی، دینی و ملی فراوان خود را واجد برخورداریهای بی مانندی هم ببیند. از همین رو روال نامگذاریها در اماکن، خیابانها و فضاهای عمومی خود میتواند به ظرفیتی درخور اعتنا برای قوام دادن به خودآگاهی فرهنگی و اجتماعی تبدیل شود و اطلس جغرافیای هویتی جامعه را قوت و وسعتی افزونتر ببخشد. گرچه که این امر اگر به درستی و با نگهداشت اصول و ارزشهای درونی شده آن جامعه انجام نگیرد خود به قرینهای پرمعنا برای آن شعر معروف مولوی بدل خواهد شد که: از قضا سرکنگبین صفرا فزود/ روغن بادام خشکی مینمود
واقعیت بغرنج برای امروز ما آنجاست که سیطره یافتن فضای مجازی بر ساحتهای گوناگون زندگی جمعی و فردی راه را برای سر و شکل دادن به انواعی از هویتهای پرنقصان و نه چندان عمیق اجتماعی باز کرده که مابه ازاهای نامبارکش تا حد متنابهی عرصه ذهن و شناخت نسلهای جدید را با تاریکیهای خود پوشانده است. این میان هم کم نیستند فرصت طلبانی که برای صید ماهی طمع به این آب گل آلود چشم دوخته اند و در کمین دست یافتن به لقمههای چرب و شیرین مانده اند. از همین رو میتوان فراهم شدن فضا برای مسموم شدن ذهنیت جامعه با گونههای متنوعی از این هویتهای ناباندام و بی بهره از عمق و معنا را فهمید. در روزگاری که از هر نظر امکان و زمینه برای مجال دادن به هویتهای نازل فراهم است نقیصهای هم که امکانهایی جدی برای ظاهر شدن دارد بهره گرفتن از چهرههای ورزشی و هنری برای به صف کردن گروههایی از اقشار اجتماعی است.
ورزشکاران یا هنرمندانی که با واژه نوآمده سلبریتی بخشی از ضمیر ناخودآگاه جمعی را معطوف به خود کرده اند البته که برخوردار از ارزشمندیهای بایسته برای بالابردن سقف انسجام اجتماعی هم میتوانند باشند، اما چنین غایتی زمانی به بار خواهد نشست که نقش یابی این گروههای مرجع برای جامعه در جای خود به کار گرفته شود. چه در غیر این صورت بروز انتظارات نابهنگام و هدف گرفتن خواستهای هضم ناشده خود میتواند عامل لجام گسیختگی فرهنگی و هرج و مرج اجتماعی شود. یکی از اتفاقهای مرتبط با این مساله هم میتواند این باشد که برای نامگذاری عرصههای عمومی پایتخت کشورمان آن هم با داشتن حجم ناپیدایی از نشانههای تاریخی و فرهنگی مغتنم از چهرههای موسوم به سلبریتیها استفاده شود. اما به راستی هدف از دست بردن به چنین اقدامی چه میتواند باشد؟
وقتی از محمدجواد حق شناس رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران درباره انتقادات مطرح شده درخصوص نامگذاری یک معبر شهری به نام یک چهره ورزشی تازه درگذشته میپرسیم انگار شمشیر را برای ما از رو بسته است. با حالتی اعتراضی میپرسد شما مخالف این موضوع هستید؟ آگاهش میکنیم که ما تنها در مقام پرسش گری به طرح موضوع پرداخته ایم. بی آنکه ناخرسندی اش را پنهان کند به میزان میگوید: شاید به نظر برخی این کار خوبی نیست. اما ما در شورای شهر هنوز به تصمیم قطعی در این خصوص نرسیده ایم و هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. تصمیمات در یک مجموعه شورایی به شکل جمعی گرفته میشود. ممکن است یکی از اعضا پیشنهادی بدهد که آن موضوع بررسی میشود و اگر اعضای شورای شهر به جمع بندی رسیدند درآن صورت این تصمیم عملی خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
نام اولین شهید ارامنه بر خیابانی در مرکز تهران
میپرسیم در برخی محافل انتقاداتی مطرح میشود که اعضای شورای شهر معضلات و مسائل کلان تهران را رها کرده اند و بر موضوعات حاشیهای و حاشیه ساز مانند برخی نامگذاریها تمرکز کرده اند. بی آنکه کامل سوال ما را شنیده باشد به سخن میآید: باید توجه شود که شورای شهر وظایف متعددی دارد. مثلا در مجلس شورای اسلامی سیزده کمیسیون مشغول فعالیت هستند. کمیسیونهایی مانند کشاورزی، قضایی، اقتصادی و مواردی جز اینها. آیا باید از کمیسیون کشاورزی مجلس انتظار داشته باشیم که درمورد مسائل قضایی تصمیم گیری کند؟ یا اگر مثلا مشکلی درباره دام و علوفه پیش آمد کمیسیون قضایی اقدام به تصمیم گیری کند؟ یا اگر در حوزه قضایی مشکلی در رابطه با حقوق محکومین پیش آمد آیا کمیسیون سیاست خارجی باید درموردش تصمیم گیری کند؟
تقلا میکنیم دوباره و این بار کامل سوالمان را طرح کنیم. رئیس کمیسیون فرعی نامگذاری معابر، اما باز مجالمان نمیدهد: شما فکر میکنید کمیسیون نامگذاری شورای شهر چه وظیفهای برعهده دارد جز نامگذاری کردن؟ کمیسیون نامگذاری چرا نمیرود درباره تونل ها، ترافیک، آلودگی هوا یا پسماند تصمیم گیری کند؟ چون این کمیسیون یک وظیفه بیشتر ندارد و آن هم نامگذاری است. تا به حال هم این وظیفه را خیلی خوب انجام داده است.
هر چه میکوشیم پرسش در گلو مانده را به زبان بیاوریم حق شناس، اما فرصتمان نمیدهد. او انگار در اتوبان یک طرفهای بی ترمز و فرمان میراند و به راه خود میرود: اگرکمیسیون کشاورزی مجلس بخواهد درباره مشکل علوفه یا مباحث مربوط به آن ورود کند فارغ از اینکه کار را خوب انجام داده یا بد انجام داده دقیقا در حیطه وظایفش عمل کرده است. شما اگر در مورد کلیت سیاستها و عملکرد شورای شهر پرسشی دارید باید به سراغ رئیس یا سخنگوی شورا بروید و با آنها صحبت کنید. اما من از عملکرد کمیسیون خودم دفاع میکنم. انتقادهایی که از کمیسیون نامگذاری میشود مثل این است که گفته شود چرا چرخ ماشین میچرخد؟ بدیهی است که چرخ ماشین باید بچرخد. این چرخ اگر نچرخد باید به آن اشکال وارد کرد. کمیسیون نامگذاری هم وظیفه اش گذاشتن نام است. موتور خودرو اگر اشکال پیدا کرده ربطی به چرخ آن خودرو ندارد. اگر این چرخ کارش را به درستی انجام میدهد نباید درباره این درست کار کردن مورد پرسش قرار بگیرد.
اینکه چه چیزی رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر را واداشته که این طور با اطمینان از موفقیت اقداماتش سخن بگوید هرچه هست وضع و حالی مثال زدنی برای این عضو شورای شهر پدید آورده. میپرسیم پارهای از نامگذاریهایی که توسط کمیسیون متبوع شما صورت گرفته حاشیههایی را به وجود آورده. او که انگار تبحر دارد گز نکرده پاره کند باز پرسش ما را ناتمام میگذارد و دست و دل بازانه احکام شداد و غلاظی برای اثبات کامیابی کمیسیون تحت امرش صادر میکند: در مورد اقدامات کمیسیون نامگذاری هیچ حاشیهای به وجود نیامده است. چه حاشیهای به وجود آمده است؟ اقدامات ما جز رضایت و قدردانی مردم و دعای خیرشان نتیجه دیگری تا به حال نداشته است. چهل درصد نامگذاریهای انجام شده در کمیسیون ما برای شهدا بوده است. ممکن است کسی با شهدای ما مشکل داشته باشد و از این اقدام خوشش نیاید. در این صورت ما چه کار باید بکنیم. آن فرد خوشش نیاید. وظیفه شورای شهر این است که به شهدا احترام بگذارد و جایگاهشان را حفظ کند موقعیت شهدا را در نظر داشته باشد و در صدر مسائل درباره شهدا تصمیم گیری کند.
میپرسیم در برخی محافل انتقاداتی مطرح میشود که اعضای شورای شهر معضلات و مسائل کلان تهران را رها کرده اند و بر موضوعات حاشیهای و حاشیه ساز مانند برخی نامگذاریها تمرکز کرده اند. بی آنکه کامل سوال ما را شنیده باشد به سخن میآید: باید توجه شود که شورای شهر وظایف متعددی دارد. مثلا در مجلس شورای اسلامی سیزده کمیسیون مشغول فعالیت هستند. کمیسیونهایی مانند کشاورزی، قضایی، اقتصادی و مواردی جز اینها. آیا باید از کمیسیون کشاورزی مجلس انتظار داشته باشیم که درمورد مسائل قضایی تصمیم گیری کند؟ یا اگر مثلا مشکلی درباره دام و علوفه پیش آمد کمیسیون قضایی اقدام به تصمیم گیری کند؟ یا اگر در حوزه قضایی مشکلی در رابطه با حقوق محکومین پیش آمد آیا کمیسیون سیاست خارجی باید درموردش تصمیم گیری کند؟
تقلا میکنیم دوباره و این بار کامل سوالمان را طرح کنیم. رئیس کمیسیون فرعی نامگذاری معابر، اما باز مجالمان نمیدهد: شما فکر میکنید کمیسیون نامگذاری شورای شهر چه وظیفهای برعهده دارد جز نامگذاری کردن؟ کمیسیون نامگذاری چرا نمیرود درباره تونل ها، ترافیک، آلودگی هوا یا پسماند تصمیم گیری کند؟ چون این کمیسیون یک وظیفه بیشتر ندارد و آن هم نامگذاری است. تا به حال هم این وظیفه را خیلی خوب انجام داده است.
هر چه میکوشیم پرسش در گلو مانده را به زبان بیاوریم حق شناس، اما فرصتمان نمیدهد. او انگار در اتوبان یک طرفهای بی ترمز و فرمان میراند و به راه خود میرود: اگرکمیسیون کشاورزی مجلس بخواهد درباره مشکل علوفه یا مباحث مربوط به آن ورود کند فارغ از اینکه کار را خوب انجام داده یا بد انجام داده دقیقا در حیطه وظایفش عمل کرده است. شما اگر در مورد کلیت سیاستها و عملکرد شورای شهر پرسشی دارید باید به سراغ رئیس یا سخنگوی شورا بروید و با آنها صحبت کنید. اما من از عملکرد کمیسیون خودم دفاع میکنم. انتقادهایی که از کمیسیون نامگذاری میشود مثل این است که گفته شود چرا چرخ ماشین میچرخد؟ بدیهی است که چرخ ماشین باید بچرخد. این چرخ اگر نچرخد باید به آن اشکال وارد کرد. کمیسیون نامگذاری هم وظیفه اش گذاشتن نام است. موتور خودرو اگر اشکال پیدا کرده ربطی به چرخ آن خودرو ندارد. اگر این چرخ کارش را به درستی انجام میدهد نباید درباره این درست کار کردن مورد پرسش قرار بگیرد.
اینکه چه چیزی رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر را واداشته که این طور با اطمینان از موفقیت اقداماتش سخن بگوید هرچه هست وضع و حالی مثال زدنی برای این عضو شورای شهر پدید آورده. میپرسیم پارهای از نامگذاریهایی که توسط کمیسیون متبوع شما صورت گرفته حاشیههایی را به وجود آورده. او که انگار تبحر دارد گز نکرده پاره کند باز پرسش ما را ناتمام میگذارد و دست و دل بازانه احکام شداد و غلاظی برای اثبات کامیابی کمیسیون تحت امرش صادر میکند: در مورد اقدامات کمیسیون نامگذاری هیچ حاشیهای به وجود نیامده است. چه حاشیهای به وجود آمده است؟ اقدامات ما جز رضایت و قدردانی مردم و دعای خیرشان نتیجه دیگری تا به حال نداشته است. چهل درصد نامگذاریهای انجام شده در کمیسیون ما برای شهدا بوده است. ممکن است کسی با شهدای ما مشکل داشته باشد و از این اقدام خوشش نیاید. در این صورت ما چه کار باید بکنیم. آن فرد خوشش نیاید. وظیفه شورای شهر این است که به شهدا احترام بگذارد و جایگاهشان را حفظ کند موقعیت شهدا را در نظر داشته باشد و در صدر مسائل درباره شهدا تصمیم گیری کند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *