نقش آمیخته فرهنگ و گردشگری در تحول مفهوم شهروندی

18:07 - 19 فروردين 1400
کد خبر: ۷۱۵۱۹۸
شهروندی مفهومی پیچیده از حقوق، وظایف و مشارکت شهروندان در جامعه است که به‌عنوان مفهومی اجتماعی در طول تاریخ دچار تحولات زیادی شده است؛ ازاین‌رو امروزه این مفهوم با گذشته تفاوت دارد.

- پیمان ماهور گیلانی دکتری مدیریت رسانه در یادداشتی نوشت: از آنجا که شهروندی از ارکان کلیدی در شناخت و توصیف جایگاه و وضعیت انسان امروزی است، لازم است تحت تاثیر مجموعه‌ای از فعالیت‌های فرهنگی قرار گیرد.

هرچند در دنیای ارتباطات، دیگر نگاه نسبت به مفاهیمی، چون نژاد، قومیت، زبان و لهجه دستخوش تغییرات گسترده‌ای شده اند و نقش جغرافیا در مناسبات انسانی رنگ باخته است، اما علیرغم تحولات زندگی عصر جدید، مسائل هویتی برای شهروندان از هر ملیت و قوم و در هر جایگاه و رده ای، به اندازه‌ای ریشه دار هستند که نمیتوان اثرات آن بر فرهنگ شهروندی را نادیده گرفت، بنابر این باید با مجموعه اقداماتی اختلافات فرهنگی در جامعه را تا حد ممکن مدیریت کرد تا شهرنشینان به حقوق یکدیگر احترام گذاشته و به مسئولیت‌های خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند که این همان اصول اولیه شهروندی است.

شهروندی مجموعه گسترده‌ای از فعالیت‌های فردی و اجتماعی است. فعالیت‌هایی که اگرچه ممکن است فردی باشند، اما برآیند آن‌ها به پیشرفت وضعیت اجتماعی کمک خواهد کرد، از جمله مشارکت‌های اقتصادی، خدمات عمومی، فعالیت‌های داوطلبانه و دیگر فعالیت‌های اجتماعی که در بهبود وضعیت زندگی همه شهروندان مؤثر خواهد افتاد. این مفهوم دست کـم شـامل چهـار عنصـر هویـت ملـی، تعلقـات اجتماعی، فرهنگی و فراملیتی، نظام اثربخشی حقوقی و مشارکت سیاسی و مدنی است، با در نظر گرفتن این حقیقت که تحولات چند دهه اخیر در مسیر اهمیت یافتن فرهنگ و فرهنگی شدن عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است؛ فرهنگـی شدن شهروندی نیز امری اجتنابناپذیر شده است. شهروندی مقوله‌ای منتزع یا جدای از فرهنگ شهروندان نیست، لذا لازم است. برای داشتن شهروندی فعال، مولفه‌ها و معنای شهروندی برخواسته و با ملاحظه فرهنگ شهروندان باشد نه صرف مالحظات حقوقی یا تأکید یکسویه بر آرمان‌های ایدئولوژیک، بنابر این با توجه به ویژگی‌های جامعه معاصر و اختلافات فرهنگی موجود، ترویج و اصلاح فرهنگ شهروندی و چگونگی ایجاد جامعه‌ای سالم به یکی ازمسائل مهم در اداره مدیریت شهری تبدیل شده است.

مفاهیم شهروندی مدنی، سیاسی و اجتماعی نمـیتوانـد تمـام نیاز‌های فرهنگی افراد را پوشش دهد، افراد یـا شـهروندان عـلاوه بـر نیازهـای اقتصـادی، اجتمـاعی و سیاسی مجموعه‌ای از نیاز‌های فرهنگی نیز دارند، نیازهـای مربـوط بـه خلاقیــت، خودشــکوفایی و نیازهــای فراغــت و لــذت از جملــه ایــن نیازهاست که میتوان تمام آن را در گردشگری خلاصه کرد، فعالیتی اجتماعی و بر اساس انتخاب فرد و متأثر از فرهنگ که علاوه بر ارتقا فرهنگ در بعد اقتصاد نیز اثرگذار است؛ بنابراین شهروندان در عصر حاضر نیازمند به گردشگری هستند، فعالیتی فراملیتی که در بعد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه تاثیر مستقیم دارد و میتواند در فرآیند فرهنگی شدن شهروندی و تحول آن نقش آفرینی کند. گردشگری امروزه به عنوان نیاز بشر مطرح میشود، پدیده‌ای چندوجهی و موضوع مطالعه بین‌رشته‌ای علوم مختلف همچون اقتصاد، مدیریت، بازاریابی، مردم‌شناسی، انسان‌شناسی، روان‌شناسی، تاریخ، جغرافیا، علوم سیاسی و جامعه‌شناسی که فهم فرآیند پیچیده اجرایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن نیازمند اتخاذ رویکرد نظری جامعی است.

تمام این فعالیت‌های فرهنگی در جهت تحول مفهوم شهروندی در شهر و مدیریت شهری نمود پیدا میکند، زیرا فرهنـگ مجموعـه‌ای از پدیده‌های رفتاری و ذهنی اکتسابی هر جامعه بوده کـه بـه آن جامعـه شخصیت و هویت بخشیده است و به همین دلیـل نیـز جامعـه تـلاش میکند از طریق سازوکار‌هایی با انتقال آن از نسلی به نسل دیگـر خـود را بازتولید کند، شــهر نــوعی ســازمانیــافتگی اجتمــاعی در فضاســت کــه بایــد آن را تولیدکننده دائم فرهنگ به شـمار آورد، در چنین حالتی بیشک شهر را باید بهترین بستر بـرای فرایند فرهنگسازی و مدیران شهری را تتاثیرگذار‌ترین افراد بر آن به حساب آوریـم.

هرچند در شکل گیری هویت فرهنـگ شهروندی مجموعه‌ای از نهاد‌های اجتماعی مانند رسانه هـا و مطبوعـات، احزاب سیاسی وغیره بـا توجـه بـه اهـدافشان در شـهر اثرگذارند، اما فرهنگ ایرانی حاکی ار رابطه هویـت شـهروند بـا محـل فرهنگ زندگیش حکایت دارد، بنابر این شهرداری‌ها و شورا‌های اسلامی شهر‌ها به عنوان مسئول اصلی مدیریت شهری با در دست داشتن امکانات زیادی از جمله فرهنگسرا، خانه فرهنگ، نگارخانه، و کتابخانه و موزه و خانه موزه درسطح شهر، جایگاه ممتازی را در میزان اثرگذاری بر فرهنگ شهروندان دارند.

ایجاد تحول در مفهوم شهروندی و توسعه مفهوم آن به کمک فرهنگ و گردشگری برای پیشبرد اهداف شهرداری و در نگاه کلان تر، اهداف کشور، از مهم‌ترین وظایف شورا‌های شهر و شهرداری‌ها ست. با توجه به آنچه گفته شد، درمی یابیم که پیوست نگاری فرهنگی در راستای کاهش تضاد‌های فرهنگی و سیاسی شهروندان، مشارکت همه جانبه شهروندان در عرصه‌های مختلف مدیریت شهری، ارتقاء سرمایه‌های انسانی، اجتماعی و فرهنگی تمام ساکنین شهری، پرورش استعدادها، خلاقیت‌ها و نوآوری همراه با کارآفرینی و پویایی شهروندان یکی از مهم‌ترین اهداف و وظایف حوزه مدیریت شهری است.

در تمام سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها، اقدامات و فعالیت‌های صورت گرفته در حوزه مدیریت شهری همواره باید بعد فرهنگ را مورد توجه قرار داد، زیرا هرگونه برنامه‌ریزی برای توسعه در هر حوزه‌ای بدون در نظر گرفتن مؤلفه فرهنگ اثربخش نخواهد بود و توسعه عرصه‌های گوناگون جامعه بدون توسعه فرهنگ نه می‌تواند مداوم و پایدار باشد، و نه می‌تواند در جهت خودشکوفایی و تکامل انسانی قرار گیرد.

مشارکت جویی و همکاری در امور مختلف اجتماعی، یکی از اصلی‌ترین ابعاد نمود فرهنگ شهروندی می‌باشد که متاسفانه در سال‌های اخیر با کاهش همراه بوده و شهروندان آن را در حد متوسط رعایت نموده اند که این رخداد مطلوبی نیست. این عدم مشارکت را می‌توان در نتیجه بی تفاوتی اجتماعی و عدم فرهنگ تعاون و همکاری دانست، تحقیقات صورت گرفته نشان میدهد بین وضعیت اقتصادی – اجتماعی شهروندان و میزان مشارکت آنان در امور مختلف اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد؛ بدین معنی که هر چه افراد از پایگاه اجتماعی و اقتصادی قوی تری برخوردار باشند، میزان مشارکت آن‌ها در امور مختلف اجتماعی و نقش شهروندی بالاتر است و بالعکس که این امر بیانگر توجه بیشتر به فعالیت‌هایی از جنس گردشگری است. توجه بیشتر به گردشگری شهری با توسعه یکپارچه اقتصادی، زندگی تمام شهروندان را تحت تأثیر قرار خواهد داد، علاوه بر آن تدوین پیوست فرهنگی مراکز گردشگری و در نظر گرفتن بعد فرهنگی و اجتماعی در توسعه گردشگری با حفظ فرهنگ و سلامت روانی جامعه تا حد زیادی در بهبود سطح زندگی شهروندان اثرگذار خواهد بود.

به‌طورکلی الگوی رفتاری شهروندان و گردشگران تابعی از منابع گردشگری و مدیریت است که متأسفانه در چند سال اخیر به‌جز چند مورد محدود شاهد بی‌توجهی مدیران شهری به این حوزه بوده‌ایم و نتوانسته‌ایم آنچنان‌که شایسته است سهم قابل توجهی از گردشگری را به کلان‌شهر‌ها اختصاص دهیم. برای مثال شهر تهران با بیش از ۸ میلیون جمعیت ثابت و ۱۲ میلیون جمعیت شناور ظرفیت قابل توجهی برای شکوفایی گردشگری داخلی و خارجی دارد و مدیران شهری می‌توانند با به‌کارگیری جاذبه‌ها و زیرساخت‌های موجود برای حاکم کردن روح گردشگری در شهر و توسعه و بهره‌برداری بهینه از امکانات قدم‌های مهمی بردارند.

با ایجاد پیوست گردشگری برای تمامی مراکز شهری می‌توان زنجیره‌ای محکم را برای توسعه گردشگری ایجاد کرد که درنهایت باعث رشد همه‌جانبه در فرهنگ و اقتصاد شده و در جامعه روح نشاط ایجاد خواهد شد. در صورت توجه به اصل فرهنگ در فعالیت‌های گردشگری شهری میتوان آن را جز معدود فعالیت‌های اجتماعی دانست که با تاثیر مثبت بر امر تبادل فرهنگی و توسعه اقتصادی علاوه بر افزایش نشاط و امید بخشی در جامعه نقشی مثبت در برآورده شدن نیاز‌های شهروندی ایفا میکند که در نتیجه آن افزایش مشارکت در سایر حوزه‌های حقوقی و سیاسی شهروندی را شاهد خواهیم بود. گردشگری و فرهنگ باید به‌نحوی مورد توجه مدیران شهری قرار گیرد که تمامی ساخت‌وسازها، تصمیمات کلان‌شهری، اقدامات ترافیکی، بهره‌برداری از فضا‌های سبز و ... همه و همه در راستای رشد ظرفیت‌های گردشگری و جذب گردشگر و توسعه گردشگری در شهر‌های بزرگ باشد و طرح و برنامه‌ها به‌صورت منطقه‌ای و با در نظر گرفتن پتانسیل بخش‌های مختلف پیاده‌سازی شود که نقش شهرداری‌ها و شورا‌های اسلامی به‌عنوان قانون‌گذار و مجری در این امر بی‌بدیل است.

شهروندی و فرهنگ شهروندی محصول و محمل تعهد و مسئول بودن عناصر مختلف جامعه می‌باشد و برای تحقق آن نیازمند یک حرکت دو سویه هستیم، یکی از بالا به پایین که همان فرصت دهی و مشارکت جویی می‌باشد و دیگری حرکت از پایین به باال که همان مشارکت و فعالیت اجتماعی شهروندان برای حضور در عرصه‌های مختلف جامعه، به ویژه عرصه عمومی است که این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و همواره مشاهده شده است که در صورت توجه مدیران و تمرکز بر فعالیت‌های اجتماعی توسط حاکمیت، جامعه نیز در جواب این چرخه را کامل کرده و نتایج مطلوب مد نظر حاصل شده است.


برچسب ها: جامعه

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *