افشای‌ اندیشه‌های 40 فتنه‌گر دریک‌مجموعه کتاب تحقیقی

17:47 - 09 دی 1394
کد خبر: ۱۱۵۷۳۲
دسته بندی: سیاست ، گزارش و تحلیل
خبرگزاری میزان-کتاب"اصحاب فتنه" مجموعه‌ای 40 جلدی است که با نگاهی تحقیقی سعی بر افشای اندیشه‌های ساختارشکنانه فعالان فتنه 88 دارد.
افشای اندیشه‌های 40 فتنه‌گر در یک مجموعه کتاب تحقیقیبه گزارش ،کتاب"اصحاب فتنه" مجموعه‌ای 40 جلدی است که با نگاهی تحقیقی سعی بر افشای اندیشه‌های ساختارشکنانه فعالان فتنه 88 دارد.

در بخشی از پیشگفتار مجموعه «اصحاب فتنه» می‌خوانیم:«در جریان انقلاب اسلامی بسیاری از کسانی که داعیه مبارزه با رژیم شاه را داشتند به مخالفت با انقلاب برخاستند و همکاری با دشمنان را به همراهی با مردم ترجیح دادند. به همین قیاس در فتنه بعد از انتخاب 1388 که بی گمان یکی از پیچیده‌ترین برنامه های دشمنان برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی بود و سال‌ها به تهیه و تدارک آن مشغول بودند و زمینه‌ها آن را به انحای مختلف فراهم آورده بودند؛ آشکار شد که چه کسانی به اسلام و انقلاب ایران و مردم ایران می‌اندیشند و چه کسانی دلبسته به غرب شده یا به آلت دست دشمنان و ایران تبدیل شده‌اند.

در این مجموعه به کسانی بر می‌خوریم که بررسی افکار و آراء و نظراتشان در یک دوره زمانی کمتر از ده سال به سمت تضاد عملی با نظام و انقلاب و حتی اسلام گراییده و حرف‌ها و مواضعشان به شکلی عجیب و عبرت‌آموز نشان از ریشه‌های انحرافی عمیق و دراز مدت دارد. آن‌ها از سال‌ها پیش عامدانه یا ناآگاهانه در مسیری گام برداشتند که در بزنگاهی مانند فتنه 88 به نفع و در جهت کودتایی نرم اما سنگین علیه نظام بر آمدند. در واقع فتنه 88 گذرگاهی بس دشوار بود؛ که جز با رهبری کسی همچون مقام معظم رهبری گذر از آن میسر نمی‌شد.

 این مجموعه بر آن است که به استناد اظهارات اصحاب فتنه، جهت‌های فکری و خواسته‌های آشکار و پنهان آن‌ها را به صورت مدون ارائه کند تا مخاطبان به عمق توطئه که هدف آن حذف جمهوری اسلامی و طرد دین اسلام از عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و مثله کردن آموزه ها و اندیشه‌های تابناک شیعه بود پی ببرند و نیز هوشیار باشند که این جریان دست از مواضع و تلاش‌های خود بر نداشته و با لباسی دیگر سر بر آورد.

هدف این مجموعه چهل جلدی ترسیم جغرافیا و کنش فتنه‌گران است تا برداشت نسبتا روشنی از ایده‌ها و گرایش‌ها از لابه لای گفته‌ها و نوشته‌ها و مواضعشان به دست داده شود.»

جلد اول از مجموعه «اصحاب فتنه»، به بررسی نظرات و مواضع عبدالکریم سروش اختصاص دارد. وی یکی از نظریه‌پردازان طیف معاندان انقلاب و نظام اسلامی ایران است که سال‌هاست مبانی دینی و شیعی را مورد حمله قرار داده و در محافل مختلف و از تریبون‌هایی که معاندان جمهوری اسلامی در اختیارش می‌گذارند به هتاکی و شبهه‌گذاری و شک اندازی نسبت به دین و باورهای دینی مبادرت کرده است.

دومین جلد این مجموعه، به بررسی نظرات و مواضع محسن کدیور اختصاص دارد. وی دست کم از دو نظر نسبت به اغلب فتنه‌گران متمایز است؛ یکی اینکه در کسوت روحانیت خود را مجاز به ورود به عرصه‌های تخصصی اسلام می‌داند و در همین راستا به تحلیل و اظهار نظرات خاص و انحرافی در مسائل و موضوعات می‌پردازد؛ و دوم اینکه سیر تفکر و موضع گیری از دست کم اوایل ده هشتاد در تضاد با ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته است.

جلد سوم این مجموعه به بررسی نظرات و مواضع عطاءالله مهاجرانی اختصاص دارد. مهاجرانی از جمله نزدیکان محمد خاتمی بود که در اواخر ریاست جمهوری وی از ایران به انگلیس مهاجرت کرد. وی در دوران وزارتش به دلیل طرح سیاست تساهل و تسامح معروف شد. بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم وی علیه دولت موضع گرفت و به تدریج مواضع تندی علیه رهبری نظام اتخاذ کرد.
جلد چهارم از مجموعه «اصحاب فتنه»، به برسی نظرات و مواضع مجید محمدی اختصاص دارد.

محمدی به عنوان جامعه شناس از سال‌ها قبل به آمریکا رفته و در آن جا زندگی می‌کند. او تا پیش از فتنه 88 فعالیت رسانه‌ای گسترده نداشت، اما بعد از آن به میدان آمده و مواضع تندی علیه نظام و رهبری و اسلام اتخاذ نمود.

جلد پنجم از مجموعه «اصحاب فتنه»، به بررسی نظرات و مواضع اکبر گنجی اختصاص دارد. وی از جمله افرادی است که در جریان تحولات انقلاب از زمان پیروزی تاکنون، چنان دچار استحاله فکری شده که به نفی مبانی دینی و اعتقادی روی آورده و در همکاری با دشمنان معاند نظام گوی سبقت از بسیاری دشمنان قسم خورده ربوده است.

ششمین جلد این مجموعه به بررسی و مواضع رجبعلی مزورعی اختصاص دارد. مزروعی تا وقتی در ایران بود در پوشش انجمن صنفی روزنامه‌نگاران، رابطه مشکوکی با محافل بیگانه داشت و مواضع وی علیه نظام و ارکان آن ارزیابی شد وی بعد از فتنه 88 به علت همکاری در ایجاد آشوب تحت تعقیب قرار گرفت که متواری و غیر قانونی از کشور خارج شد. او به تبلیغ علیه نظام و اصل ولایت فقیه پرداخت.

جلد هفتم از مجموعه «اصحاب فتنه»، به بررسی نظرات مهدی جامی اختصاص دارد. جامی از عناصر حلقه «ملکوت آیت» است که وظیفه راه‌اندازی و تأمین محتوای وبلاگ‌های متعدد را در جهت اجرای سیاست‌ها و برنامه‌های دولت‌های معاند نظام جمهوری اسلامی بر عهده دارد.

 جلد ششم این مجموعه به بررسی و مواضع ساسان قهرمان اختصاص دارد. او سردبیر سایت «گذار» بوده است که توسط فریدام هاوس راه‌اندازی شد تا به جذب عوامل رسانه‌ای از داخل ایران بپردازد و همچنین عناصر رسانه‌ای فراری را در خارج کشور شناسایی کند و به کار گیرد. وی با محافل اطلاعاتی غرب ارتباط داشته و علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت نموده است.

جلد نهم این مجموعه به بررسی و مواضع فرشته قاضی اختصاص دارد. وی یکی از وابستگان حلقه رسانه‌ای فتنه‌گران است. وی در مقطع فتنه 88 به تهیه گزارش‌های متعدد از اوضاع کشور پرداخت که در بسیاری موارد حاوی مطالب و اطلاعات فاقد مستندات بودند. وی در مطالبش تصویری سیاه و آشوب زده از کشور ارائه می‌کرد و لابه‌لای آن‌ها علیه ولایت فقیه و رهبر معظم انقلاب مطالبی تعبیه می‌نمود.

جلد دهم این مجموعه به بررسی و مواضع معصومه علی‌نژاد قمی کلاری(با نام جعلی مسیح علی‌نژاد) اختصاص دارد. علی‌نژاد یک روزنامه نگاری ضعیفی بود که با روزنامه‌های زنجیره‌ای دوران اصلاحات همکاری داشت. نوشتن یک مقاله توهین آمیز به مردم، باعث مقبولیت بیشتر او نزد رسانه‌های معاند نظام شد و او به بهانه ادامه تحصیل به اروپا رفت‌ و در آنجا همکاری گسترده و دامنه داری را با آن رسانه‌ها آغاز کرد.

 جلد یازدهم از مجموعه «اصحاب فتنه»، به بررسی نظرات و مواضع احمد صدری اختصاص دارد. احمد صدری، برادر محمد صدری، نسبت به برادرش بیشتر در عرصه سیاست فعالیت دارد و بیش از او به جناح بندی‌ها و کنش‌ها سیاسی توجه نشان می‌دهد. وی همانند برادرش در جریان فتنه بعد از انتخابات علیه نظام موضع گرفت و از فتنه گران دفاع نمود.

جلد دوازدهم این مجموعه به بررسی و مواضع محمود صدری اختصاص دارد. محمود صدری اگر چه فعالیت زیادی در زمینه سیاسی ندارد، اما به عنوان یکی از چهره‌های دانشگاهی مستقر در اروپا در مواقع مقتضی، به ویژه فتنه 88، به کمک فتنه‌گران و معاندان درآمده و حتی در خصوص چالش‌های بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، مانند پرونده هسته ای و مسئله حقوق بشر، مواضعی اتخاذ کرده که به نفع غرب بوده است.

 جلد سیزدهم این مجموعه به بررسی و مواضع بیژن صف سری اختصاص دارد. وی یکی از عناصر رسانه ای وابسته به روزنامه‌های زنجیره ای دوران اصلاحات بوده و پس از ناکامی در اداره کردن یک روزنامه و یک سایت در داخل کشور به خارج رفته و به همکاری با نشریات الکترونیکی و رسانه‌های معاند نظام جمهوری اسلامی روی آورده است.

جلد چهاردهم این مجموعه به بررسی و مواضع آرش بهمنی اختصاص دارد. انحراف وی از اواخر دوره اصلاحات شروع شد که به ساحت مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اسائه ادب نمود. وی در فتنه 88 فعالیت زیادی داشت و بعد به خارج کشور گریخت و به همکاری با رسانه های معاند و ضد دین روی آورد.

جلد پانزدهم از مجموعه «اصحاب فتنه»، به بررسی و مواضع حنیف مزورعی اختصاص دارد. وی در آغاز فتنه 88 در ستاد «قیطریه» فعال بود و به تهیه گزارش‌های خاص و مضامین ضد نظام پرداخت و برای رسانه‌های معاند مانند بی‌بی‌سی ارسال نمود. سپس در سایت نوروز به ارائه داستان‌های مجعولی مبادرت کرد که محتوای آن‌ها عبارت بود از کشتار گسترده مردم توسط حکومت و دفن مخفیانه اجساد آن‌ها و در این داستان ها هیچ سندی ارائه نشده و ساختگی بودن آن آشکار شد.
 
مزورعی از کشور گریخت و از آن پس او به همکاری با محافل ضد انقلابی و توهین به نظام و مردم ایران ادامه داد.

جلد شانزدهم از مجموعه «اصحاب فتنه»، به بررسی و مواضع علیرضا نوری زاده اختصاص دارد. وی از وابستگان رژیم شاه بود که بعد از انقلاب اسلامی به جرگه اپوزیسیون خارج نشین پیوست و به ضدیت با نظام جمهوری اسلامی از طریق فعالیت رسانه‌ای دست زد. وی در فتنه 88 آشکارا با براندازان همراهی کرد و خواستار تداوم فتنه تا سقوط جمهوری اسلامی شد. نوری‌زاده پول پرست، زن‌باره و الکلی است و روزگارش را با دریافت پول از حکام عرب می‌گذراند.

هفدهمین جلد این مجموعه به بررسی و مواضع ابراهیم نبوی اختصاص دارد. نبوی فردی صاحب نظر در عرصه سیاست و ادب و فرهنگ نیست و تنها ویژگی او توانایی در طنزپردازی است؛ که البته به مضامین رکیک آلوده و به عنوان ابزاری علیه دین و اعتقادات دینی و ارزش‌های اخلاقی مورد استفاده قرار می‌دهد. طنزهای نبوی بیشتر در هتک حرمت مقدسات و اشخاص و مخدوش کردن آبروی افراد موجه تهیه و ارائه می‌شود.

جلد هجدهم این مجموعه به بررسی و مواضع رویا طلوعی اختصاص دارد. وی در مدت فعالیت در داخل ایران از طرق مختلف در پی ترویج دیدگاه فمینیستی و ساختارشکن بود و مستمرا در جهت نفی مبانی و ارزش‌های دینی تلاش می‌کرد. وی مدعایی در خصوص مورد تجاوز واقع شدن در زندان مطرح کرد که می‌توان این مدعیات را پیش زمینه ادعای تجاوز به زندانیان در جریان فتنه 88 در نظر گرفت.

 جلد نوزدهم این مجموعه به بررسی و مواضع مسعود نقره کار اختصاص دارد. وی در مواضعش علیه نظام هم جنبه دینی و هم جنبه انقلابی آن را مورد حمله قرار می‌دهد و مدافع سیاست‌های غرب علیه ایران است. او در جریان فتنه 88 به حمایت از فتنه‌گران پرداخت و خواستار تداوم آشوب‌ها تا براندازی کامل نظام شد.

جلد بیستم از مجموعه «اصحاب فتنه»، به بررسی و مواضع مهدی خلجی اختصاص دارد. وی از سوی دولت‌های معاند جمهوری اسلامی به عنوان یک صاحب نظر دینی معرفی و امکانات رسانه‌ای و مالی مناسبی در اختیارش قرار داده شده تا به مبانی اعتقادی اسلامی و به ویژه تشیع حمله کند و از این طریق اتکای نظام به نیروی معنوی اسلام را تضعیف نماید. کسانی مانند کدیور، قابل و خلجی مأموریت داشته و دارند که در این راستا فعالیت و وجهه دینی نظام جمهوری اسلامی را نفی و تخطئه نمایند.

 جلد بیست و یکم این مجموعه به بررسی و مواضع هوشنگ اسدی اختصاص دارد. وی از مبلغان دیدگاه مارکسیستی در ایران بود. اسدی در جریان فعالیت نشریه‌های زنجیره‌ای در اواخر دهه هفتاد به آن نشریه‌ها کمک کرده و افراد مختلفی برای فعالیت در آن‌ها انتخاب و معرفی می‌کرد؛ و پس از آزادی از زندان به فرانسه رفت و با حمایت محافل ضد ایرانی و برخی چهره‌های معاند ایرانی مستقر در خارج کشور به فعالیت در عرصه رسانه مشغول شد و به ویژه در نشریه الکترونیکی روزآنلاین به هتاکی علیه انقلاب و نظام اسلامی و مقدسات دینی مبادرت کرد.

جلد بیست و دوم این مجموعه به بررسی و مواضع نوشابه امیری اختصاص دارد. وی همسر هوشنگ اسدی است. وی گرایش‌های مارکسیستی داشته و مواضع ضد دینی دارد، این دو پس از آزادی از زندان از ایران کوچ کردند و در اروپا با انتشار مطالب موهن و هتاکی‌های عریان علیه جمهوری اسلامی و به ویژه ولایت فقیه و نیز علیه اسلام و تشیع پرداختند.

جلد بیست و سوم این مجموعه به بررسی و مواضع هادی خرسندی اختصاص دارد. وی از همکاران مطبوعات رژیم پهلوی بوده و بعد از انقلاب از ایران رفت و مقیم انگلیس شد. وی در طول اقامتش در خارج از کشور به طرح مضامین اهانت‌بار بی‌شمار، علیه اسلام، نظام و مسئولین کشور مبادرت و بارها اعلام نموده به چیزی اعتقاد ندارد.

 جلد بیست و چهارم این مجموعه به بررسی و مواضع فرح کریمی اختصاص دارد. وی از وابستگان سازمان منافقین بود که بعدا به هلند رفت و در آنجا به فعالیت‌های حزبی روی آورد و در چهار چوب حزب سبزها به عنوان شهروند هلند به نمایندگی آن کشور رسید. و با استفاده از این موقعیت به پشتیبانی از اپوزیسیون و فراریان از ایران دست زد و محافل ضد جمهوری اسلامی ایران و آمریکا نیز وی را به این امر تشویق کردند.

بیستم و پنجمین جلد از مجموعه «اصحاب فتنه»، به بررسی و مواضع بیژن مشاور اختصاص دارد. وی از فعالان حقوق بشر و به ویژه زنان است که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت رسانه‌ای دارد. او از اعضای رادیو زمانه است و در سازماندهی فعالان رسانه ای فراری نقش داشته است.

جلد بیست و ششم از مجموعه «اصحاب فتنه»، به بررسی و مواضع مهر انگیز کار اختصاص دارد وی از فعالان ترویج فمینیسم در ایران است و تمایلات سلطنت طلبانه نیز در نوشته‌ها و مواضعش مشهود است. مهرانگیز کار در جریان فتنه 88 علیه نیروهای ارزشگرا و مدافع به ارائه گزارش و تحلیل پرداخت و با نامه نگاری و ارتباط مستقیم با محافل حقوق بشری غربی که زیر نفوذ محافل ضد دین و صهیونیسم قرار دارند؛ از آن‌ها خواست در امور داخلی ایران دخالت نمایند.

بیست و هفتمین جلد این مجموعه به بررسی و مواضع «بابک داد» اختصاص دارد. وی شخصیتی ضعیف و کاریکاتوری دارد و مهم‌ترین ویژگی وی در فضای رسانه‌ای فحاشی و هتاکی است. اغلب نوشته های او حاوی مضامین نامناسب نسبت به اسلام، نظام، ولایت فقیه، رهبری نظام و فرهنگ ایرانی است.

جلد بیست و هشتم این مجموعه به بررسی و مواضع «مجتبی واحدی» اختصاص دارد. واحدی مدت‌ها سردبیر روزنامه آفتاب یزد و از نزدیکان مهدی کروبی بود. وی بعد از وقوع فتنه 88 همچنان در روزنامه آفتاب یزد به دفاع از فتنه‌گران ادامه داد. وی به طور پنهانی به لندن رفت و در آنجا به ارائه مطلب به نشریات الکترونیک، ضد انقلاب خارج کشور و همکاری با رسانه‌های معاند مانند صدای آمریکا و بی‌بی‌سی مبادرت کرد، و چهره واقعی خود را در خصومت با نظر امام و رهبری انقلاب و نفی قوانین کشور و حتی نفی قانون اساسی جمهوری اسلامی آشکار نمود.

بیست و نهمین جلد این مجموعه به بررسی و مواضع «مسعود بهنود» اختصاص دارد. بهنود از سرسپردگان رژیم پهلوی بود. وی در طول فعالیت‌های مطبوعاتی خود همواره تلاش کرده مدافعان راستین انقلاب را تخطئه و علیه آن‌ها فضا سازی کند. او صریحا انقلاب را امری نامعقول و جنون‌آمیز تلقی می‌کند. بهنود در جریان فتنه به دفاع از فتنه‌گران و آشوب‌ها مبادرت کرد و در رسانه‌های ضد نظام مانند بی‌بی‌سی و صدای آمریکا به طرح دیدگاه های همسو، به برنامه برانداز نرم مبادرت کرد.

سی امین جلد از مجموعه «اصحاب فتنه» به بررسی و مواضع «محمدرضا یزدان پناه» اختصاص دارد. وی از فعالان مطبوعاتی دوم خردادی بود؛ که در نشریاتی مانند کارگزاران و یاس نو کار می‌کرد و بعد از فتنه 88 در تیرماه سال 88 دستگیر و سپس آزاد و بعد از کشور خارج و به جرگه روزنامه‌نویسان فراری پیوسته و به قلم‌فرسایی علیه نظام مشغول شد.

جلدی سی و یکم این مجموعه به بررسی و مواضع «عبدالعلی بازرگان» اختصاص دارد. وی فرزند مهدی بازرگان است که همانند پدرش در چهار چوب نهضت آزادی فعالیت داشته است. وی بر همان سیاق نهضتی‌ها به موضع‌گیری علیه نظام و به ویژه ولایت فقیه مبادرت کرده و بعد از فتنه 88 با ارائه مطالب گزنده و موهن و با سوء استفاده از متون دینی به نفی ماهیت انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن پرداخته و نسبت‌های بسیار ناروایی به آن می‌دهد.

جلدی سی و دوم این مجموعه به بررسی و مواضع «شکوه میرزادگی» اختصاص دارد. وی دارای گرایش‌های فمینیستی غلیظ بوده و در پی دیدگاه‌های اسماعیل نوری علا است. میرزادگی در جریان فتنه سبز از یک سو علیه سران فتنه موضع گرفته بود با این توجیه که آنان خواهان تغییر بنیادی نظام نیستند؛ و از سوی دیگر همچون نوری علا به تبلیغ دیدگاه‌های سکولار می‌پرداخت و هم سران فتنه و هم فتنه‌گران داخل و خارج از کشور را به استفاده از فرصت برای ساقط کردن کلی نظام فرا می‌خواند.

سی و سومین جلد از این مجموعه به بررسی و مواضع «الهه بقراط» اختصاص دارد. وی یکی از نویسندگان روزنامه کیهان لندن است که نشریه‌ای سلطنت‌طلب به شمار می‌رود. وی از یک سو به گروه های سلطنت طلب و از سوی دیگر به دستگاه های اطلاعاتی غرب خدمت‌رسانی می‌کند. وی مواضع تند علیه اسلام و انقلاب اسلامی دارد.

جلد سی و چهارم این مجموعه به بررسی و مواضع «پروین بختیارنژاد» اختصاص دارد. وی از فعالان جریان فمینیسم در ایران است، که بیشتر به آسیب‌های اجتماعی زنان توجه کرده و از این مسئله برای سیاه‌نمایی وضعیت عمومی جامعه و موقعیت زنان در جمهوری اسلامی ایران بهره می‌برد. وی خواستار تداوم اقدام ساختار شکنانه برای ترویج بی‌بند و باری جنسی است و مشوق عدم پایبندی زنان به خانواده است و رعایت اخلاق خانوادگی را به سخره می‌گیرد.

سی و پنجمین جلد از مجموعه «اصحاب فتنه» به بررسی و مواضع «داریوش سجادی» اختصاص دارد. وی در جریان فتنه 88 و حتی ماه‌های پیش از آن به موضع گیری به نفع نامزدهای خاص اقدام کرده و در چهار چوب جنگ رسانه ای به قصد فریب افکار عمومی و مظلوم نمایی یکی از جریان‌های فعال در فتنه 88 فعالیت خود را دنبال نمود.

جلد سی و ششم این مجموعه به بررسی و مواضع «اسماعیل نوری علا» اختصاص دارد. وی از نویسندگان هتاک و به شدت ضد اسلام و به ویژه ضد تشیع است. وی در جریان فتنه 88 تلاش کرد از خود چهره هوشیار و آگاه به زیر و بم تحولات نشان دهد و به همین جهت از هیچ نامزدی حمایت نکرد اما در واقع امر وی با استفاده از فرصت ایجاد شده و کاملا همسو با سناریوی براندازی نرم، به تبلیغ سکولاریسم به عنوان بدیل جمهوری اسلامی ادامه داد و حتی در مواردی اعلام کرد فتنه سبز زمینه ساز ورود به دوره استقرار سکولاریسم در ایران است.

سی و هفتمین جلد این مجموعه به بررسی و مواضع «پرویز داور پناه» اختصاص دارد. وی از عناصر جبهه ملی است، علیه دین موضع دارد و معتقد است دین باید از سیاست جدا باشد. وی در جریان فتنه 88 از کاندیداهای فتنه به طور مدام درخواست می‌کرد برای نشان دادن حسن نیت خود و این که کارگزار نظام نیستند مطالبات و دیدگاه‌های مصدق را ارائه کنند.

جلد سی و هشتم این مجموعه به بررسی و مواضع «نیلوفر زارع» اختصاص دارد. وی از روزنامه‌نگاران روزنامه‌های اصلاح طلب بود که پس از فتنه 88 از ایران خارج شد و به همکاری با نشریات ضد انقلاب و به ویژه نشریات الکترونیکی فتنه سبز روی آورد.

سی و نهمین جلد این مجموعه به بررسی و مواضع «شیرین عبادی» اختصاص دارد. عبادی از مدت‌ها قبل از خروج همیشگی از ایران در داخل کشور علیه نظام فعالیت می‌کرد و دهه هشتاد خورشیدی به تدریج بر حجم این فعالیت‌ها افزود. وی بعد از فتنه 88 بر اقدامات خود علیه نظام افزود؛ وی در نوشته‌های و اظهاراتش حملات تندی را علیه نظام شرع اسلام به عمل آورد.

چهلمین و آخرین جلد از مجموعه «اصحاب فتنه»، به بررسی و مواضع «روزبه امیر ابراهیمی» اختصاص دارد. وی از فعالان مطبوعاتی جریان اصلاحات بود که به مرور به طیف تندرو این جریان گرایید و محمد خاتمی را به دلیلی عدم موضع‌گیری تند علیه ولایت فقیه مورد انتقاد قرار داد. وی همراه همسرش به آمریکا رفت و به فعالیت رسانه‌ای علیه نظام پرداخت.

موسوی دیروز مسحور شوروی و امروز مفتون آمریکا / لزوم تأکید بر زمینه‌های فتنه گری در افکار میرحسین موسوی
آنچه در پی می آید روشن می کند که میرحسین موسوی حتی قبل از فتنه 88 مفتون فتنه نفوذ بوده است. واقعیاتی که این امر را تجویز می کند که می بایستی در نقد مواضع فتنه، بر برمز تأکید بر گذشته موسوی و زمینه های فکری فتنه گری در وی، توجه ویژه شود.

به عنوان مقدمه باید گفته شود که جنگ نرم به وسیله «کمیته خطر جاری» در سال های پایانی دهه ۱۹۸۰ طراحی شد. این کمیته در اوج جنگ سرد و در دهه ۱۹۷۰ با مشارکت اساتید برجسته علوم سیاسی و مدیران ارشد سازمان سیا و پنتاگون برای نابود کردن بلوک شرق تأسیس گردید. پنتاگون و سیا با سه استراتژی «دکترین مهار»، «نبرد رسانه ای» و «سامان دهی نافرمانی مدنی» توانستند اتحاد شوروی را به فروپاشی درغلتانند.

ابزارهای جنگ نرم عبارتند از : ابزارهای رسانه ای مانند مطبوعات، رادیو، تلوزیون، خبرگزاری ها، و ابزارهای فرهنگی مانند سینما، ماهواره، اسباب بازی، موسیقی، بازی های رایانه ای، و ابزارهای هوشمند مانند سایت های اجتماعی، وبلاگ ها، ویکی ها.

جنگ نرم اهدافی براندازانه دارد. به گونه ای که در ارتباط تنگاتنگی با انقلاب رنگی و سپس انقلاب مخملی(۱) قرار می گیرد . شاهد مثال این همبستگی نامبارک را می توان حوادث سال۱۳۸۸ در ایران دانست. آقای موسوی با پذیرش برخی مبانی فکری غرب مانند نسبی گرایی معرفتی و قرائت های مختلف از دین در جنگ نرم غرب علیه اسلام مغلوب گشته و گرایش لیبرالیستی پیدا کرده بود .

پیشنهاد کمیته صیانت از آراء چند ماه قبل از انتخابات و طرح شعار تقلب در انتخابات توسط اصلاح طلبان، اعلام رسانه ای موسوی مبنی بر پیروزی خود قبل از اتمام شمارش آراء، پشتیبانی رسانه های غربی از او، اصرار موسوی بر ابطال انتخابات و برگزاری مجدد آن زیر نظر ناظران بین المللی، تعیین رنگ سبز و... جملگی الگوبرداری از نمونه های انقلاب رنگی اتفاق افتاده در اروپای شرقی است .

 حال اگر موسوی پس از این انقلاب رنگی بر سر کار می آمد، این بار انقلاب مخملی را مطمح نظر خویش قرار می داد. چراکه بر اساس نوشته «الگوی زیست مسلمانی»(۲) به ایجاد تغییر در قانون اساسی باور داشت. نوشته ای که حاکی از تغییر مشی موسوی از گرایشات سوسیالیستی به گرایشات لیبرالیستی است .

شایان توجه است که امروزه جنگ نرم غرب علیه ایران حتی در شاخه موسیقی پاپ نیز می خواهد لیبرالیسم و سرمایه داری را القا کند و در این جنگ و تهاجم فرهنگی خبری از سویه های سوسیالیستی نیست. موسوی نیز همنوا با جنگ نرم غرب علیه ایران و به عنوان سرباز جنگ آنها مغلوب و مسحور لیبرالیسم شده و از سوسیالیسم دست می کشد .

جنگ نرم غرب علیه ایران بر محورهای پلورالیسم، نسبی گرایی معرفتی، القای پذیرش کثرت قرائت ها از دین و...قرار دارد که همگی از الزامات لیبرالیسم است. از این رو آنجا که موسوی به قرائت های مختلف از دین باور دارد، کاملاً مغلوب لیبرالیسم است و آنجا که از تغیییر قانون اساسی حرف می زند، نظر به انقلاب بنیادی و یا انقلاب مخملی دارد.

می توان این گونه نتیجه گیری کرد که موسوی  ابتدا در جنگ نرم غرب علیه ایران مغلوب شده (از طریق مجذوب لیبرالیسم شدن و نیز الگوبرداری از انقلابهای رنگی اتفاق افتاده) و سپس به دنبال انقلاب رنگی و نهایتاً انقلاب مخملی بوده است.

در زمان حیات بلوک شرق و شووری نیز جنگ نرم غرب علیه شرق به طور کلی و کشورهایی مانند ایران وجود داشت و آن زمان هم غرب نگران این بود که مبادا ایران به دام کمونیسم بیافتد و از دست امپریالیسم غرب خارج شود. اما از دیگر سو شوروی نیز نگرانی مشابهی داشت که ایران را می خواست به اردوگاه خویش ملحق کند.

بنابراین شوروی نیز گونه ای جنگ نرم علیه ایران به راه انداخته بود و با مدد مهره های فکری و ابزاری خود در ایران و نیز با توجه به مسئله همسایگی به خوبی توانسته بود عده زیادی را مجذوب اندیشه های سوسیالیستی خود کند. امثال موسوی در این دوره با توجه به همین ملاحظات مقهور اندیشه سوسیالیسم و بنابراین جنگ نرم شوری علیه ایران شده بودند. شوروی هم در دست اندازی به خاک ایران و اشغال آن کاملاً امپریالیستی رفتار می کرد و در واقع ماهیت نظام آن از نظر باطل بودن و غیرالهی و غیرانسانی بودن هیچ تفاوتی با امپریالیسم غرب به رهبری امریکا نداشت . امروز که جبهه نبرد نرم علیه ایران و انقلاب اسلامی از طرف روسیه و شوروی تعطیل شده است، کسی مانند موسوی که روزگاری در هوای جنگ نرم، مبهوت سوسیالیسم بود، اکنون در همان هوا و تنها با رفتن یکی از محورها و طرفین این جنگ، اینبار سر بر آستان لیبرالیسم و سرمایه داری می نهد .
 
پی نوشت:

۱- انقلاب رنگی ایجاد تغییراتی در جامعه در حد فاصل انقلاب و اصلاحات است. این انقلاب نوعی اقتدارگرایی و تغییر دولت نه تغییر نظام و حکومت- با کمک فکری و عملی بیگانگان است که از  طریق اعتراض ها، ناآرامی های مدنی، تعارض های اجتماعی و طرح مشکلات ساختاری درون حکومت، با کمک سازمانه ای مردم نهاد یا NGOها و استفاده نمادین از رنگ ها صورت می گیرد.

این شیوه تغییر دولت ، در انتخابات و با عنوان  شعار تقلب و تأکید بر حضور سازمان های بین المللی برای برگزاری انتخابات همراه است . این نوع انقلاب پس از فروپاشی شوروی و گسترش نفوذ ناتو در اروپای شرقی خود را نشان داده است .

انقلاب مخملی اما تغییر بنیادین نظام و  ساختار حکومت بدون درگیری و خشونت و جنگ نظامی را انقلاب مخملی می گویند. همانند انقلاب مخملی چکسلواکی در سال ۱۹۸۹ توسط رهبری ضد کمونیستی «واسلاو هاول».

۲- مطالعه این منشور نشان میدهد که موسوی به شدت از اندیشه های نولیبرالیستی متأثر گشته است.








ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *