رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

نوجوانان چینی در کمپ های ترک اعتیاد به اینترنت چه می کنند؟+ تصاویر

9:41 - 02 مرداد 1395
کد خبر: ۲۰۰۶۹۸
غرق شدن در بازی‌های آنلاین و یا گشت‌وگذار در اینترنت نوعی از اعتیاد مربوط به اینترنت و دنیای مجازی را حاصل کرده که در این رابطه چین این نوع از اعتیاد را به رسمیت شناخته و برای آن کمپ ترک اعتیاد ساخته است.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از مشرق، چین اولین کشوری بود که اعتیاد به اینترنت را به عنوان یک «اختلال کلینیکی» به رسمیت شناخت. این کشور اکنون صدها کمپ ترک اعتیاد به اینترنت دارد که خانواده‌ها می‌توانند فرزندان خود را به آن‌ها بفرستند. روش درمان اعتیاد به اینترنت، روش ساده‌ای نیست، اما اگر خانواده‌ها هم‌راهی کنند، می‌تواند فوق‌العاده مؤثر باشد.

در این کمپ‌ها، اعتیاد به اینترنت نیز مانند اعتیاد به مواد مخدر یا الکل درمان می‌شود. این اعتیاد، از نظر مسئولین این کمپ‌ها درست مانند اعتیادهای دیگر، می‌تواند و باید درمان شود. نوجوانان بزرگ‌ترین قشری هستند که مبتلا به این اختلال می‌شوند و زمانی که آن‌قدر در دنیای مجازی غرق می‌شوند که به درس یا زندگی خانوادگی و اجتماعی‌شان لطمه وارد می‌شود، خانواده‌هایشان تصمیم می‌گیرند با طراحی یک نقشه کاملاً حرفه‌ای، فرزندان خود را که در صددرصد مواقع حاضر به ترک این اعتیاد نیستند، ندانسته به یکی از کمپ‌های ترک اعتیاد اینترنتی بکشانند. این نوجوانان آن‌قدر در کمپ‌های ترک اعتیاد می‌مانند تا وابستگی‌شان به اینترنت تحت کنترل در بیاد.

گزارش پیش‌رو، سفری به درون یکی از این کمپ‌ها با این هدف است که ببینیم معتادان به اینترنت چگونه دوباره به جهان واقعی برگردانده می‌شوند. طی این گزارش، نظرات خانواده‌ها و معتادان تحت درمان را خواهیم شنید. نکته قبل ذکر این‌که به خاطر سیاست تک‌فرزندی در چین، والدین این نوجوانان حاضرند هزینه زیادی پرداخت کنند تا تنها فرزندانشان درمان شود. خود والدین هم به عنوان بخشی از روند درمانی، موظف هستند در کلاس‌هایی شرکت کنند که به آن‌ها نحوه ارتباط برقرار کردن با فرزندان مجازی‌شده‌شان را «بازآموزش» می‌دهد.

نکته دیگری که باید درباره اعتیاد به اینترنت و دنیای مجازی بدانید این‌که غرق شدن در بازی‌های آنلاین و یا گشت‌وگذار در اینترنت صرفاً نوک کوهی از مشکلات است که بقیه آن مخفی است. اصل این مشکل ریشه در طیفی از مسائل مانند اعتماد به نفس، و زندگی تحصیلی و خانوادگی دارد. به‌همین دلیل است برای درمان اعتیاد به اینترنت یک روی‌کرد پیچیده مورد نیاز است تا علت‌ها و ریشه‌های اصلی آن را هدف قرار دهد. در این گزارش با پشت صحنه کمپ‌های ترک اعتیاد اینترنتی و روش‌های درمانی آن‌ها آشنا خواهید شد.

«تائو ران» مدیر «پایگاه توان‌بخشی جوانان» می‌گوید: «نام من را نگهبان زندان گذاشته‌اند. واقعاً هم باید مانند یک نگهبان زندان باشم، اگرچه این‌جا واقعاً زندان نیست. باید مثل رئیس یک کودکستان، مراقب آن‌ها باشم. از من انتظار می‌رود مانند یک معلم به آن‌ها آموزش بدهم و مانند یک روان‌پزشک آن‌ها را درمان کنم. چین ۷۰۰ میلیون کاربر اینترنت دارد و این رقم در حال افزایش نیز هست؛ هر خانواده‌ای ممکن است با این مشکل مواجه شود.»

وی در ادامه توضیح می‌دهد: «در چین، اعتیاد به مواد مخدر یا الکل میان جوانان رایج نیست و نوجوانان هم نمی‌توانند راحت مشروبات الکلی بخرند. این در حالی است که اینترنت به سادگی برای همه افراد در دسترس است. به علاوه، استفاده از آن تقریباً هیچ هزینه‌ای برای فرد به دنبال ندارد.»

دوره‌های ترک اعتیاد به اینترنت حدوداً ۱۵۰۰ دلار در ماه هزینه دارد و این دوره‌ها دست‌کم ۶ ماه طول می‌کشند، اما همان‌طور که گفتیم، خانواده‌های چینی حاضرند بیش از این‌ها هم برای تک‌فرزندانشان هزینه کنند. تائو می‌گوید: «۹۹ درصد از نوجوانانی که به این‌جا می‌آیند، مدرسه را ترک کرده‌اند و جوان‌ها هم دست از کارشان کشیده‌اند. این افراد ۲۴ ساعت روز و ۷ روز هفته مشغول بازی‌های اینترنتی هستند، نمی‌توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند و هر روز تنها یک وعده غذا می‌خورند.»

این مدیر کمپ ترک اعتیاد به اینترنت در ادامه واقعیتی را می‌گویند که باور آن واقعاً دشوار است: «مسئله دیگر این است که این افراد معمولاً در قالب گروه، بازی آنلاین می‌کنند، بنابراین خیلی از آن‌ها وقتی می‌خواهند ادرار کنند، آن‌قدر نگران هستند در بازی‌شان وقفه ایجاد شود که ترجیح می‌دهند پوشک بپوشند. حتی وقت رفتن به دست‌شویی را هم ندارند.»

آقای «ژانگ» پدر یکی از بیماران حاضر در کمپ می‌گوید: «هر روز ۱۳ یا ۱۴ ساعت پای اینترنت بود. خیلی کم می‌خوابید. ۶ ماه از اتاقش بیرون نیامد و حتی یک بار در این مدت، آفتاب را ندید. عمداً خودش را در اتاقش زندانی کرده بود. یک روز با خودم گفتم، ممکن است بلایی سرش بیاید. راهی نداشتم جز این‌که او را فریب بدهم [و به کمپ ترک اعتیاد بیاورم.] هنوز هم [به خاطر این کارم] از من متنفر است. ۳ ماه است با من حرف نمی‌زند.»

«ژانگ لین‌هوا» خود این بیمار نیز می‌گوید: «من را فریب دادند و این‌جا آوردند: خانه بودم. یک عده آمدند و گفتند پلیس هستند و آمده‌اند من را دست‌گیر کنند، چون مرتکب جرم اینترنتی شده‌ام. بعداً فهمیدم که از طرف کمپ ترک اعتیاد آمده‌اند. ۱۰ روز اعتصاب غذا کردم. از تختم بیرون نیامدم و فقط آب می‌خوردم.»

تائو می‌گوید: «اولش همه‌شان آرزوی فرار دارند. به همین دلیل است که این همه نگهبان این‌جا داریم. با این وجود، هر سال، چند نفر موفق می‌شوند فرار کنند. باورتان نمی‌شود از چه راه‌هایی برای فرار استفاده می‌کنند. یک بار با آب‌نمک کاری کردند تا چارچوب دور پنجره زنگ بزند. هر روز چند قطره می‌ریختند. ۶ ماه طول کشید، اما بالأخره قاب پنجره ضعیف شد. بعد ملحفه‌هایشان را به هم گره زدند و توانستند فرار کنند.»

وی ادامه می‌دهد: «ماه اول، هم از ما و هم از خانواده‌شان متنفر هستند. هنوز هم فکر می‌کنند بازی کردنشان در خانه هیچ اشکالی نداشته است. در این مدت، خیلی تلاش می‌کنند فرار کنند. ماه دوم، کم‌کم پیش خودشان فکر می‌کنند شاید یک مشکلی وجود داشته است. آن‌وقت است که متوجه می‌شوند، بله واقعاً مشکل دارند. البته آن موقع هم از والدینشان متنفر هستند.» وی توضیح می‌دهد که چگونه اعتیاد به اینترنت تنها ذره‌ای از مشکل است و ریشه مشکل در روابط خانوادگی است.

لین‌هوا می‌گوید: «من و والدینم یک‌دیگر را خوب نمی‌شناسیم. مثلاً آن‌ها فکر می‌کنند، مهم‌ترین کارشان این است که غذای کافی به من بدهند، اما برای من غذا اهمیتی ندارد. همین که گرسنه نباشم، کافی است. پدر و مادرم از خیلی جنبه‌ها من را درک نمی‌کنند. آن‌ها در کودکی فقیر بودند. [من این‌گونه نیستم، بنابراین] نیازهای من با نیازهای آن‌ها متفاوت است. به هیچ وجه نمی‌دانند نیازهای من چیست.»

آقا و خانم ژانگ بیش از ۱۰ سال پیش بود که به پکن رفتند تا یک فروشگاه لباس تأسیس کنند. فرزندشان هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر و در زادگاه خود ماند. وی حدود یک سال پیش بود که به پکن آمد. خانم ژانگ، مادر لین‌هوا می‌گوید: «چند سال پیش، دیگر ما را پدر و مادر صدا نکرد. از ۳ ماه پیش هم کلاً با ما حرف نمی‌زند.» همسر او توضیح می‌دهد: «ما مشغول اداره فروشگاه بودیم و وقت نمی‌کردیم تا ارتباطمان با او را حفظ کنیم. خیلی به ندرت پیش می‌آمد که با هم حرف بزنیم. چون در دو شهر مختلف زندگی می‌کردیم، نتوانستیم خوب از او مراقبت کنیم. داشتیم برای خانواده‌مان کار می‌کردیم، اما فرزندمان را از دست دادیم.»

پسر خانواده که در کمپ ترک اعتیاد است، حاضر نیست پاسخ پدر و مادرش را بدهد و تنها به سؤالات پدر و مادرش با نوشتن روی کاغذ پاسخ می‌دهد: «شما اصلاً من را درک نمی‌کنید. نمی‌دانید دوست دارم چه تغییراتی بکنید. اصلاً نمی‌توانید تغییر کنید.» این نوجوان چینی می‌گوید: «من حس می‌کنم می‌خواهند که قدم اول را بردارند، اما نمی‌دانند چگونه و بنابراین دارند به ناکجاآباد می‌روند. دیدگاه آن‌ها به زندگی متفاوت است. باید تغییر کنند، اما من نمی‌دانم چه توصیه‌ای به آن‌ها بکنم.»

پدر لین‌هوا هر روز به جای آن‌که در فروشگاهش کار کند، مجبور است در جلسات مشاوره شرکت داشته باشد. خانواده‌های سایر بیماران که در شهرهای دیگر زندگی می‌کنند، مجبور شده‌اند تا ساکن کمپ بشوند و بسیاری از آن‌ها شغل خود را رها کرده‌اند و مانند فرزندانشان سر یک سری کلاس حاضر می‌شوند.

تائو می‌گوید: «ما تا قبل از سال ۲۰۰۸، اجازه نمی‌دادیم والدین این‌جا بیایند، اما آن سال متوجه شدیم که این نوجوانان پیش همان پدر و مادر قبلی برمی‌گردند و با همان روش قبلی بزرگ می‌شوند. اگر پدر و مادرها تغییر نکنند، هر کاری که ما این‌جا بکنیم، بی‌فایده خواهد بود. ۸۵ درصد از خانواده‌های این نوجوانان، کنترل شدیدی بر همه ابعاد زندگی آن‌ها داشته‌اند: خوراک، دوست‌ها، درس، همه چیز. بنابراین این‌ها فضای اندکی برای پیش‌رفت داشته‌اند. سن فکری آن‌ها کم‌تر از سن واقعی‌شان است.»

وی ادامه می‌دهد: «۱۵ درصد باقی‌مانده خانواده‌ها هم کلاً فرزندانشان را رها می‌کنند. این افراد کار می‌کنند و پول درمی‌آورند، اما فرزندانشان همیشه پیش پدربزرگ و مادربزرگ‌شان هستند. نتیجه [سخت‌گیری یا رها کردن فرزندان] یکی است. نوجوانان در این خانواده‌ها اعتماد به نفس ندارند. چرا این‌قدر در اینترنت غرق می‌شوند؟ چون آن‌جا می‌توانند قهرمان باشند. می‌توانند [زندگی خود را] کنترل کنند و این کنترل به نظرشان واقعی است. همان چیزی است که در خانواده، کم‌بودش را دارند.»

ساکنین کمپ ترک اعتیاد، روزها ده‌ها بار قدم‌روی نظامی می‌روند. هر بار، یکی از آن‌ها نقش فرمانده را بازی می‌کند و به دیگران دستور می‌دهند. به این شکل، به‌رغم آن‌که معمولاً در ارتباط برقرار کردن مشکل دارند، اما می‌توانند حس فرماندهی خود را ارضا کنند. این قدم‌روها علاوه بر فواید روانی، فواید فیزیکی هم برای نوجوانان دارد، نوجوانانی که مدت‌هاست در اتاق خود مانده‌اند و رنگ روز را ندیده‌اند.

یکی از تمرین‌هایی که تأکید زیادی روی آن می‌شود، این است که نوجوانان باید ۲۰ دقیقه تمام در یک حالت خاص بایستند و کمرشان را صاف نگه دارند. کلاس‌هایی هم هست که باید در آن‌ها شرکت کنند تا یاد بگیرند چگونه با خودشان و دیگران ارتباط برقرار کنند. همچنین جلسات تک‌نفره و گروهی با یک روان‌شناس دارند. خبری از قرص و فست‌فود هم نیست. غذاهای این‌جا سبزیجات زیادی دارند.

یکی از ساکنین بزرگتر کمپ می‌گوید: «من چند سالی بود مشغول کار شده بودم که با این مشکل مواجه شدم. کم‌کم در خودم فرو رفتم. یک روز ۱۶ ساعت بازی کردم و رکورد جدیدی برای خودم ثبت کردم. مادرم من را فریب داد و این‌جا آورد. سه روز اول برایم خیلی سخت بود. سعی کردم پنجره را با سرم بشکنم. حتی با یک تکه شیشه شکسته تلاش کردم رگ خودم را بزنم. از کمپ خیلی متشکرم که به من زندگی تازه داد.»

وی در توضیح تجربیاتش می‌گوید و ضمن اشاره به غرق شدن پدر و مادرها در شغل‌هایشان و این‌که هیچ موضوع مشترکی برای صحبت با فرزندانشان ندارند، به یک نکته فوق‌العاده مهم می‌پردازد: «بچه‌ها الآن معمولاً خواهر یا برادری ندارند. بنابراین تنها در اینترنت است که می‌توانند با افراد جدید آشنا شوند و با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. این‌ها به تدریج توان خود در ارتباط با انسان‌های واقعی را از دست می‌دهند. ما این‌جا به خانواده‌ها می‌آموزیم که به فرزندانشان احترام بگذارند و به نوجوان‌ها فضای پیشرفت می‌دهیم.»

خانواده ژانگ می‌گویند: «ما تا الآن فقط به نیازهای مادی فرزندمان مانند خوراکش توجه می‌کردیم و به نیازهای دیگر او توجهی نمی‌کردیم. با این حال، الآن تغییر خواهیم کرد. اولاً باید نیازهایش را بفهمیم و او را بهتر بشناسیم.» فرزندشان نیز می‌گوید: «من ۱۰ سال با آن‌ها زندگی نکردم. من می‌خواهم بدانند که این مدت به من چه‌قدر سخت گذشته است. ۱۰ سال تنها زندگی کرده‌ام. به هیچ وجه نمی‌توانند درک کنند در این مدت چه به من گذشته است.»

تائو می‌گوید بعد از ۵ ماه حضور در کمپ ترک اعتیاد به اینترنت، نوجوانان دیگر به مشکلات پدر و مادرشان فکر نمی‌کنند، بلکه روی مشکلات خودشان تمرکز می‌کنند. وی توضیح می‌دهد: «اگر در این مدت، بتواند به اندازه کافی مشکلاتش را حل کند، او را مرخص می‌کنیم. اگر نتواند، او را به سیستم «سنتیان» منتقل می‌کنیم. به این ترتیب، نوجوانان فرصت پیدا می‌کنند تا در تنهایی تفکر کنند.»

سیستم سنتیان یعنی «انزوای طولانی‌مدت داوطلبانه». وقتی نوجوانی را به سیستم سنتیان منتقل می‌کنند، او را تنها در یک اتاق زندانی می‌کنند. در این مدت، حق حرف زدن با هیچ‌کس را ندارد و تنها می‌تواند دفترچه یادداشتی را داشته باشد که قرار است همه تفکرات و نتیجه‌گیری‌هایش را در آن ثبت کند.

پدر یکی از نوجوانانی که ۳۷ روز است در سنتیان نگه‌داری می‌شود، می‌گوید: «به شدت منتظر آزاد شدنش هستم. امیدوارم بعد از یک ماه فکر کردن درباره زندگی، به عنوان یک انسان بالغ آزاد شود. وقتی تنها در یک اتاق کوچک هستید، کاری نمی‌توانید بکنید، جز این‌که خیلی تفکر کنید. خیلی راحت می‌توانید درباره گذشته‌تان فکر کنید. از پنجره، نوجوان‌های دیگر را می‌بینید و متوجه می‌شوید که آزادی و جذابیت زندگی، آن بیرون است. به این شکل انگیزه پیدا می‌کنید تا به زندگی عادی خودتان برگردید.»

یکی از ساکنین سنتیان نیز می‌گوید: «من دارم تفکراتم درباره زندگی و خاطرات کودکی‌ام را می‌نویسم. تا همین الآن حدوداً ۳۰ هزار کاراکتر [زبان چینی] نوشته‌ام. این نوع درمان، فوایدی دارد. می‌توانید به عمق وجود خود برسید. دست‌کم ۲۸ روز اجازه ندارید بیرون بروید. هیچ‌وقت هم نمی‌دانی چه زمانی ممکن است تو را آزاد کنند. رکورد طولانی‌ترین اقامت در سنتیان، ۱۲۸ روز است.»

این نوجوان بعد از ۳۹ روز بالأخره از سنتیان آزاد شد. وی می‌گوید: «تغییر اصلی در من این است که الآن می‌دانم مشکلم چیست و می‌دانم چگونه این مشکل را حل کنم. اکنون [برای زندگی‌ام] هدف دارم. در ۵ ماهی که این‌جا بودم. یاد گرفتم از کنار برخی مسائل بگذرم. من با والدینم بیشتر ارتباط برقرار کردم. در صورتی که پیش از این با آن‌ها حرف نمی‌زدم. پدر و مادرم هم تغییر کرده‌اند. به حرف‌هایم گوش می‌دهند و من را درک می‌کنند. من و نظراتم را به حساب می‌آورند.»

خانم ژانگ می‌گوید: «من فکر می‌کردم صلاح تو را می‌دانم، اما الآن می‌دانم که این‌گونه نبوده است. اکنون همه ما باید یادگیری را آغاز کنیم. من تغییراتی در خودم ایجاد خواهم کرد تا بتوانی من را بپذیری. پدرت هم تغییر کرده است.» وی ادامه می‌دهد: «پسر من می‌ترسد وقتی از کمپ برمی‌گردد، همه چیز دوباره به شرایط قبلی برگردد. اما [برای حل این مسئله] کاری نمی‌کند. انتظار دارد ما این فاصله را [میان خودمان با او] پر کنیم. پدرش عاشق اوست، اما نمی‌تواند عشقش را بیان کند. پس پسرمان از کجا باید بداند که پدرش عاشقش است؟»


خانواده ژانگ باید دست‌کم ۳ ماه دیگر تحت درمان باشند. تا الآن تنها نیمی از روند درمان را طی کرده‌اند. اما یک ضرب‌المثل چینی می‌گوید «هر سفر هزار مایلی، با یک گام شروع می‌شود.»


/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *