رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

خاطرات تکان‌دهنده اهالی‌ «کفریا _ فوعه»/ وقتی کودکان خوردن میوه را هم فراموش کردند+تصاویر

14:31 - 04 دی 1395
کد خبر: ۲۵۹۳۱۹
اهالی کفریا_فوعه می گویند که نه غذایی وجود داشت و نه آب آشامیدنی، حتی دارو و درمان هم وجود نداشت، فرزندان و جوانان ما زیر آوارها جان می‌دهند؛ ما در مقابل خداوند تسلیم هستیم، اول از خدا و بعد هم از مردم و ارتش درخواست می‌کنیم که باقی‌ماندگان در فوعه را نجات دهند.
به نقل از تسنیم، سوری‌ها با شاخه‌های گل، هلهله و شادی و تیراندازی هوایی به استقبال هموطنان‌شان رفتند که پس از محاصره‌ای که دو سال طول کشید، از شهرک‌های کفریا و فوعه خارج شدند،‌محاصره‌ای که شدت و سختی آن با حجم لبخند ابتدایی بر چهره‌های آنها تناسب داشت در حالی که از پنجره آزادی در حال تماشای بیرون بودند.

خاطرات تکان‌دهنده اهالی‌ «کفریا _ فوعه»/ وقتی کودکان خوردن میوه را هم فراموش کردند

همه با شوق فراوانی در انتظار پیاده شدن هموطنان خود از اتوبوس‌ها بودند و همینکه از اتوبوس‌ها پیاده شدند،‌همدیگر را در آغوش محبت می‌گرفتند و اشک شوق می‌ریختند، مادران هم پس از غم و  اندوهی که خیلی طول کشید، با فرزندانشان دیدار کردند.

افرادی که وضعیت جسمانی وخیمی داشتند نیز در اتوبوس‌های مردم کفریا و فوعه وارد حلب شدند،چرا که تمام مراکز بهداشتی در این شهرک‌ها ویران شده و دارو هم در این شهرک‌ها به اتمام رسیده بود و تروریست‌ها هم مانع ورود تجهیزات و لوازم پزشکی می‌شدند، وضع جسمانی برخی از این بیماران به اندازه‌ای وخیم بود که اگر در محاصره می‌ماندند، مرگ حتمی در انتظارشان بود.

خاطرات تکان‌دهنده اهالی‌ «کفریا _ فوعه»/ وقتی کودکان خوردن میوه را هم فراموش کردند

بلافاصله پس از ورود مردم (کفریا و فوعه) به مراکز مجهز  اسکان، کمک‌های پزشکی به آنها ارائه شد و همگی غذا میل کردند و کودکان هم که به گفته مادرانشان، پس از آنکه مدت‌های طولانی محروم بودند، کمی نفس راحت بکشند.

آرزوی همه کسانی که خبرنگار تسنیم در حلب با آنها گفت‌وگو کرد، یکی و مشترک بود: همه کسانی که در کفریا و فوعه باقی‌مانده‌‌اند، از محاصره تروریست‌های تکفیری آزاد شوند.

یکی از مادرانی که توانسته است از این شهرک‌ها خارج شود، می‌گوید: هر روز گلوله‌ها بر سر ما فرود می‌آمد، کودکانمان گرسنه می‌خوابیدند،‌دیگر چه چیزی برایتان بگویم؟

کودکش گریه می‌کند، مادر به او می‌گوید بیا بخواب فرزندم، کودک رو به مادر می‌کند و می‌گوید: مامان نمی‌توانم بخوابم، دلم درد می‌کند.

خاطرات تکان‌دهنده اهالی‌ «کفریا _ فوعه»/ وقتی کودکان خوردن میوه را هم فراموش کردند

مادر به خبرنگار تسنیم می‌گوید : دل دردش به خاطر گرسنگی است،‌وقتی کتک بخورد(اصطلاحی که در سوریه رایج است)، می‌خوابد.

این مادر درباره این سئوال که کودکان شما از کی سیب و پرتقال نخورده‌اند،می‌گوید : از ابتدای محاصره، فرزندم منتظر پرتقال بود و از من سئوال می‌کرد: مامان آیا این(پرتقال) را این‌طوری بخورم؟

از او پرسیدیم که معنای این کار چیست. مادر پاسخ داد : یعنی این میوه را با پوست بخورد.  دوباره پرسیدم چرا؟ مادر پاسخ داد به خاطر اینکه به خاطر این‌که(فرزندم) این میوه را فراموش کرده است، چون وقتی محاصره بر ما تحمیل شد،  او فقط دو سال بیشتر نداشت؟

دختری از اهالی کفریا و فوعه هم می‌گوید: آرزویمان این است که محاصره هموطنانمان در فوعه پایان یابد، زیرا آنجا به خاطر گرسنگی،‌بیماری و شلیک گلوله‌ها،‌یک فاجعه واقعی وجود دارد، من به شما می‌گویم، خوشحالی ما تنها زمانی کامل می‌شود،‌که جوانان از فوعه خارج شوند.

زنی هم می‌‌گوید: خانواده‌ام جا ماندند و من به خاطر ظلم(تروریست‌ها) اینجا آمدم، از خداوند می‌خواهم، آنها را یاری کند و روزنه‌ای برای جوانان باقی‌مانده ایجاد کند، این تنها خواسته‌ام از خداوند است.

او تاکید می‌کند: نه غذایی وجود داشت و نه آب آشامیدنی، حتی دارو و درمان هم وجود نداشت، فرزندان و جوانان ما زیر آوارها جان می‌دهند، ما در مقابل خداوند تسلیم هستیم، از مردم و  ارتش خود درخواست می‌کنیم، باقی‌ماندگان در فوعه را نجات دهند، از خداوند می‌خواهیم مردم فوعه را آزاد کند.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *