دلارهای لیبرالیسم برای احیای مارکسیسم

17:03 - 07 اسفند 1395
کد خبر: ۲۸۳۶۳۶
تفکر کمونیسم و مارکسیسم که می توان آنها را همردیف دانست و خاستگاه آن اتحاد جماهیر شوروی بود، منسوخ شده است، یلتسین و گورباچف با اجرای برنامه های آمریکا، شوروی را از بین بردند و مارکسیسم هم از چشم ها افتاد.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از اتاق خبر 24، از زمانی که انقلاب کمونیستی در شوروی به پیروزی رسید، رهبران آن تلاش بسیاری کردند تا بتوانند ایدئولوژی خود را به جهان صادر کنند چون تصور می کردند راه نجات انسان، در دنیای کنونی مارکسیسم است.

اتحاد جماهیر شوروی سابق که از جمهوری های گوناگون تشکیل شده بود، نخست سعی کرد تا جمهوری های زیر مجموعه خود را تحت تأثیر انقلاب کمونیستی در شوروی قرار دهد.

یکی از موانعی که بر سر راه گسترش تفکر مارکسیستم وجود داشت، مذهب در بسیاری از جمهوری های شوروی بود.

اکثر کشورهای آسیای میانه و قفقاز دارای مردمانی مذهبی آن هم اسلام هستند، همین ساختار جمعیتی و فرهنگی اجازه نداد تا فرهنگ و تفکر کمونیستی در این جمهوری ها بر اساس توقع رهبران شوروی گسترش یابد.

مردم مسلمان آن مناطق در سخت ترین شرایط زندگی، سعی می کردند تا شعائر مذهبی و اسلامی خود را حفظ کنند اما فشار از سوی حکومت کمونیستی بسیار سنگین بود.

سردمداران اتحاد جماهیر شوروی، برای صدور انقلاب خود به دیگر کشورها هم فعال بودند. یکی از کشورهای هدف ایران بود.
ایران پیش از انقلاب تحت سلطه شاه و نفوذ آمریکا قرار داشت. نزدیکی شاه به آمریکا، شوروی را وادار به دشمنی با ایران کرده بود.

مناسبات ایران و شوروی در زمان شاه به خاطر گرایش به غرب بسیار پایین بود، علاوه بر آن تفکر کمونیستی مارکسیستی به ایران هم سرایت کرده بود، در واقع حکومت شوروی سعی داشت تا بتواند با ایجاد تشکل هایی در ایران مارکسیسم را رواج دهد.

حزب توده در ایران با وابستگی به شوروی در کشورمان تأسیس شد. این حزب با عضو گیری از میان مردم به ویژه کارگران که در شعارهای حزب توده از اهمیت زیادی برخودار بود، توانست یارگیری کند و جمعیت خود را افزایش دهد.

سران شوروی به کار نفوذ خود ادامه دادند و دانشگاه ها هدف بعدی تفکر کمونیسم بود. تبلیغات همراه با تطمیع برای عضو گیری، گروه های دانشگاهی حزب توده را هم تشکیل داد.

شاه و آمریکا از نفوذ و تأثیر حزب توده در ایران نگران بودند، اما به خاطر جایگاه مذهب اسلام و تشیع در ایران وجود علمای شیعه و پایبندی مردم ایران به دین، آینده روشنی برای حزب توده متصور نبود.

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با ریشه مذهبی خود باعث شد تا جایگاه احزاب الحادی و کمونیستی افول کند، هر چند آنها به مقاومت پرداختند و دردسرهایی هم برای انقلاب ایجاد کردند.

حزب توده پس از گذشت زمان کوتاهی، از نظر ایدئولوژیکی با ضعف شدید روبرو شد و همین باعث گشت تا سران این حزب در ایران اعتراف به شکست در تفکر کمونیستی مارکسیستی خود کنند.

با وجود فروپاشی شوروی، اما تفکر مارکسیستی در میان برخی همچنان وجود داشته و دارد، اکنون هم در دانشگاه های کشور این تفکر در میان برخی دانشجویان دیده می شود.

به همین خاطر است که حضرت آیت الله خامنه ای در دیداری که سال گذشته جمعی از دانشجویان با ایشان داشتند، به این نکته اشاره کرده و می فرمایند؛ «کمونیست‌ها در آن دورانی که بودند با زور پیش بردند. حالا خوشبختانه شکست کمونیسم به معنای شکست تفکّر مارکسیستی در دنیا تلقّی شده و درست هم همین است. البتّه من شنیده‌ام در دانشگاه ما یک جریانهایی باز دارند حرف مارکسیسم را دوباره زنده میکنند، منتها این، دمیدن در کوره‌ی خاموش است این، نقش بر آب زدن است؛ دیگر به درد نمی خورد. با آن‌همه ادّعامدّعا و با آن‌همه سروصدا و آن‌همه قربانی گرفتن و مانند اینها، نظامهای کمونیستی دنیا بعد از شصت سال، هفتاد سال، جز افتضاح، چیز دیگری به بار نیاوردند؛ یعنی دروغ بودن شعارهایشان ثابت شد، ناتوانی و ناکارآمدی‌شان هم ثابت شد؛ بنابراین آن، دیگر برنمیگردد. لکن حالا شنیده‌ام بعضی‌ها دنبال این هستند که اگر واقعیّت داشته باشد و الان جریان مارکسیستی به صورت فکری در دانشگاه ما فعّال باشد، قطعاً پول آمریکایی‌ها دنبالش است؛ برای خاطر اینکه انگیزه‌ای وجود ندارد. پول می دهند؛ برای اینکه بالاخره خود این شقّه شقّه کردن دانشجوها برای آنها یک نعمت بزرگی است. یکی از شقّه شقّه کردن‌ها هم این است که مارکسیست‌ها را دوباره زنده کنند.»

میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق یک رقابت شدید که بارها به تقابل هم کشیده شد، وجود داشت، هر یک در صدد نابودی تفکر مقابل بود، آمریکای سرمایه داری، اندیشه مارکسیستی را برای جهان خطرناک می پنداشت و شوروی هم تفکر امپریالیستی آمریکا را سمی برای مردم دنیا تلقی می کرد.

با فروپاشی شوروی، شکست کمونیسم به شکست مارکسیسم هم تعبیر شده که این تعبیر درست است، اما زنده کردن مارکسیسم از سوی دشمن دیرینه این تفکر آن هم در جمهوری اسلامی ایران، خبر از برنامه ریزی برای مسموم کردن ذهن دانشجویان کشورمان دارد.

آنگونه که رهبر معظم انقلاب فرموده اند اقدام به جذب دانشجویان به سوی مارکسیسم از سوی آمریکا با دلار آنها صورت می گیرد که هدفش ایجاد تفرقه و شقه شقه کردن جریان های دانشجویی است.

البته در این میان دلایل دیگری هم برای گرایش برخی دانشجویان به سوی تفکر مارکسیسم در برخی دانشگاه های کشور وجود دارد که آمریکا این روزنه ها را یافته و در آن نفوذ کرده است.

تفکر مارکسیستی بر اساس نفی سرمایه داری غرب پایه ریزی شده بود، این تفکر با انگیزه مبارزه با لیبرال سرمایه داری شکل گرفت و پیش رفت، اما مارکسیست و کمونیست آنقدر تهی بودند که نتوانستند حتی افراد جوامع خود را در این زمینه بر اساس گفتمان حفظ کنند بلکه با زور سعی کردند تراوشات ذهنی سردمداران مارکسیسم را در مغز مردم فرو کنند.

شاید در همان آغاز ژست ظلم ستیزی که علیه لیبرال سرمایه داری در جهان پا گرفته بود، توانست قشری از مردم را دور خود جمع کند اما انحرافات این تفکر همراه با سیستم دیکتاتوری شدید در میان حکام و سردمداران کشورهای مارکسیستی و کمونیستی، مردم را از آنها دلزده کرد.

اما آیا اکنون که زمزمه هایی از سر برآوردن جریان های مارکسیستی در دانشگاه های کشور شنیده می شود، ایران یک نظام سرمایه داری بر اساس آموزه های لیبرالیسم دارد؟

باید به این نکته توجه کرد که مارکسیسمی که اکنون مدتی است در برخی دانشگاه ها رواج پیدا کرده از سوی تفکر سرمایه داری لیبرالی دنبال می شود آن هم در کشوری که ریشه مذهبی آن بسیار قوی است.

مارکسیست های مذهبی پیش از انقلاب هم وجود داشته اند، آنها دین را نفی نمی کردند بلکه شیوه های حکومت سرمایه داری را به چالش می کشیدند.

دستگاه ساختاری آمریکا که سال ها است در صدد نفوذ و تأثیر بر نظام جمهوری اسلامی ایران از درون است، همه راه ها را آزمایش می کند تا به نتیجه برسد.

در برهه هایی از تاریخ جمهوری اسلامی ایران و در مقاطعی مانند دوران جنگ، سیاست های اقتصادی به اقتصاد سوسیالیستی نزدیک بود، شاید اقتضای آن زمان بود، اما این سیاست دوام نیاورد و دولت های بعدی سیاست های اقتصادی لیبرالی را برگزیدند.

وجود فساد اقتصادی می تواند یکی از دلایل گرایش به سوی تفکر مارکسیسم باشد، این تفکر بر اساس ظلم ستیزی، مبارزه با فساد از هر نوع به خصوص فساد اقتصادی بنا شده است، به همین خاطر آمریکایی ها برای بازآفرینی مارکسیست ها سرمایه گذاری کرده اند تا نظام اسلامی را در زمینه مبارزه با فساد ناکارآمد جلوه دهند.

ضمن این که تفکر مارکسیسم با حکومت های دینی و مذهبی مخالف است و اگر بتواند در صدد سرنگونی چنین حکومت هایی بر می آید تا خود حاکم شود. پیش از انقلاب هم آرزوی احزاب کمونیستی و مارکسیستی به خاطر ماهیت امپریالیستی حکومت شاه چنین بود.

در هر صورت نه می توان این موضوع را یعنی بازیابی دوباره ایدئولوژی مارکسیستی را جدی گرفت و نه می توان شوخی پنداشت، باید مراقبت های لازم و آگاهی رسانی های تأثیر گذار از سوی استادان دانشگاه به دانشجویان انجام شود و از رسانه های دیداری و شنیداری هم در این زمینه اندکی فعال شوند تا از عواقب این پروژه کاسته شود و نوش دارو بعد از مرگ سهراب نگردد. نشانه های سیستم سرمایه داری لیبرالی اشرافیگری است که رهبر انقلاب درباره آن بارها هشدار داده اند.

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *