ناتوانی 15درصدی نیروی کار دانشگاهی در یافتن شغل/ رتبه ایران در بهرهوری نیروی کار به 130 رسید
: طبق تحلیل مرکز پژوهش های مجلس، در حال حاضر 15 درصد نیرو کار دانشگاهی بعد از فارغ التحصیل شدن در یافتن شغل ناتوان هستند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی میزان، آمار رسمی سرشماری نفوس و مسکن سال 90 نشان میدهد که در ایران حداقل 15.3درصد از نیروی کار دارای مدرک دانشگاهی نتوانسته بودند شغل مناسب خود را پیدا کنند و بیکار بودند، حدود 53درصد از شاغلان، مزد و حقوقبگیر دولت و 26درصد مزد و حقوق بگیر بخش خصوصی بودند، حدود 10.7درصد از نیروی کار دارای مدرک دانشگاهی به صورت مستقل و خوداشتغالی کار میکردند و تنها 3.2 درصد از آنها به عنوان کارفرما مشغول به فعالیت اقتصادی بودند، در بعضی از رشتهها ازجمله رشتههای کشاورزی تنها 10.6درصد دانشآموختگان در شغلهای مرتبط شاغل بودند.
از میان شاغلان مرتبط نیز سهم کمی سطح دانش، مهارت و گرایششان یا دانش، مهارت و گرایش مورد نیاز برای انجام شغل تطبیق داشت.
اقتصادی مبتنی بر نوآوری
مبتنی بر این گروه بندی اقتصاد ایران اقتصادی مبتنی بر منابع مادی، اقتصاد ترکیه اقتصادی مبتنی بر کارآیی و اقتصاد آلمان مبتنی بر نوآوری است.
باتوجه به این مسئله میزان رقابت پذیری اقتصاد ایران در عرصه جهانی قابل توجه نیست. گزارش مجمع اقتصاد جهانی در سال 2013 از رقابت پذیری کشورها نشان می دهد که در این سال اقتصاد ایران در میان 148 کشور جهان مقام 82 را کسب کرده است و جزو کشورهای مبتنی بر منابع در حال گذار از مرحله اقتصاد مبتنی بر منابع به مرحله اقتصاد مبتنی بر کارآیی است.
سهم ایران از اقتصاد جهانی 1.2 درصد است، در حالی که 3.85 درصد از اقتصاد جهان متعلق به آلمان است. ترکیه نیز در این زمینه ها وضعیت بسیار بهتری از ایران دارد.
شدت رقابت محلی شاخص دیگری است که تقاضا برای دانش آموختگان آموزش عالی را تعیین می کند ایران از نظر میزان رقابت محلی در مقام 121 کشور جهان قرار دارد. در حالی که رتبه رقابت پذیری محلی آلمان 10 است.
کیفیت عرضه کالا و خدمات شاخص دیگری است که می تواند در تقاضای دانش آمختگان آموزش عالی موثر باشد.
رتبه ایران در این شاخص در جهان 128 است در حالی که آلمان رتبه چهارم جهان را دارد.
آمادگی تکنولوژیک پایین در اقتصاد ایران
در فرآیند تولید، سرمایه انسانی و فناوری مکمل یکدیگر هستند. به عبارت دیگر سرمایه انسانی باید هم از نظر ماهیت و هم از نظر سطح مطابق با فناوری باشد.
اگر سطح فناوری پایین تر از سطح سرمایه انسانی باشد، بخشی از سرمایه انسانی بدون استفاده باقی می ماند و موجب عدم اثر بخشی سرمایه انسانی می شود.
این موضوع باتوجه به شواهد در مورد این مصداق دارد. زیرا سطح فناوری در ایران پایین تر از سرمایه انسانی است. رتبه آمادگی تکنولوژیک ایران در میان 148 کشور جهان 116 است.
ضعف تعامل و عدم هماهنگی بازار کار و آموزش عالی
اگر بازارهای آموزش عالی و کار با یکدیگر هماهنگ باشند، مشکل بیکاری دانش آموختگان تا حدود زیادی برطرف می شود و مسائلی مانند عدم تطبیق شغل و رشته تحصیلی، آموزش بیش از اندازه و کمتر از اندازه کاهش می یابد.
باتوجه به ماهیت آموزش عالی، مانند طولانی بودن مدت زمان تحصیل، اطلاعات پایین عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان از بازار کار، شایسته بودن خدمات آموزش عالی، تقاضای آموزش عالی به دلایل غیراقتصادی و منافع اجتماعی آموزش عالی، دو بازار یاد شده به طور خودکار هماهنگ نمی شوند بلکه این وظیفه دولت است که این دو بازار را هماهنگ کند.
تولید ناخالص داخلی آلمان 6 برابر ایران
ترکیه و آلمان به ترتیب دو کشور مبتنی بر کارآیی و نوآوری هستند که تقریباً جمعیتی برابر ایران دارند، در حالی که تولید ناخالص داخلی آلمان 6 برابر ایران است.
رتبه 130 ایران در بهرهوری نیروی کار
ایران از نظر جذب دانش، اشاعه دانش، خلاقیت و نوآوری در میان 145 کشور جهان به ترتیب رتبههای 125، 138، 127 و 120 را دارد.
این عقبماندگیها باعث شده که ایران از نظر بهرهوری نیروی کار در میان 148 کشور جهان تجربه 130 را دارد. قرار گرفتن کشور در رتبه 130 از نظر بهرهوری نیروی کار حکایت از آن دارد که آموزش عالی ایران از نظر اثربخشی و ثمربخشی لازم برخوردار نیست.
حال این سوال مطرح است که چرا آموزش عالی ایران اثربخش نیست؟ مشکل کجاست؟
عواملی که سبب ناکارآمدی دانش فارغالتحصیلان میشود
بحث مهاجرت تحصیلکردهها یکی از عوارض بالا بودن نرخ بیکاری و ضعف نظام آموزشی است، یکی از عوامل موثر بر اثربخشی آموزش عالی، بهرهبرداری اصولی و بهینه از سرمایه انسانی است.
بررسی شاخصهای بهرهبرداری از سرمایه انسانی نشان میدهد که ایران جایگاه شایستهیی در این زمینه ندارد. ایران درمیان 148 کشور جهان رتبه 127 را از نظر مدیریت منابع انسانی کسب کرده است این درحالی است که رتبه ترکیه و آلمان در این زمینه به ترتیب 66 و 19 است.
همچنین ایران از نظر توانایی حفظ استعداد و جذب استعداد در جهان نیز به ترتیب رتبههای 131 و 145 را دارد. ضمن اینکه رتبه ترکیه و آلمان در این دو بخش به ترتیب 78، 9 و همچنین در جذب استعداد 89 و 20 است.
فناوری جدید و سازگار با سرمایه انسانی از طریق نوآوری ایجاد میشود. نوآوری در اقتصاد ایران در مقایسه با دیگر کشورهای جهان بسیار پایین است. بنابراین نباید انتظار داشت که دانشآموختگان آموزش عالی اشتغال اثربخشی در اقتصاد ایران داشته باشند.
رتبه نوآوری در اقتصاد ایران در میان 142 کشور جهان 113 است درحالی که رتبه این شاخص در اقتصاد آلمان 15 و در اقتصاد ترکیه 63 است. فعالیتهای دانش، دانشبر و مبتنیبر دانش با کارآفرینی مبتنیبر دانش ایجاد میشوند. در واقع شرط لازم برای اشتغال اثربخش دانشآموختگان آموزش عالی در یک نظام اقتصادی کارآفرینی مبتنیبر دانش است.
این درحالی است که کارآفرینی مبتنیبر دانش وضعیت مناسبی در ایران ندارد. ایران یکی از کشورهایی است که کسب و کار به سهولت در آن انجام نمیشود. رتبهبندی بانک جهانی از سهولت انجام کسب و کار در کشورهای جهان نشان میدهد که ایران در میان 189 کشور رتبه 152 را کسب کرده است. علت این مساله نیز به عدم کارآیی بازارهای مالی و محیط کلان کسب و کار برمیگردد.
علت بیکاری، ضعف نظام آموزشی یا مشکلات اقتصادی
دو رویکرد متفاوت در پاسخ به این پرسش وجود دارد، نخست مورد رویکرد جزئی و بخشینگر و رویکرد یکپارچه و جامعنگر است، در این رویکرد، بعضی از سیاستگذاران عدم اثربخشی آموزش عالی را ناشی از ضعف نظام آموزش عالی و عملکرد دانشگاهها و موسسههای آموزش عالی میدانند، در مقابل بعضی دیگر از سیاستگذاران و مدیران اجرایی مشکل را از جانب نظام اقتصادی میپندارند اما رویکرد جامعنگر مشکل را چندجانبه و پیچیده در نظر میگیرد.
در یک رویکرد جامعنگر، چهار خاستگاه اصلی برای مسایل آموزش اشتغال دانشآموختگان قابل ذکر و اشاره است که نخستین مورد آن تقاضای پایین اقتصاد برای دانشآموختگان آموزش عالی که عمدتا از ضعف عمومی اقتصادی ایران، دانشبری پایین فعالیتهای اقتصادی ایران، سطح پایین فناوری، نوآوری کم و کارآفرینی اندک ناشی شده است.
دومین مورد اشتغالپذیری پایین دانشآموختگان آموزش عالی که عمدتا از ضعف برنامههای آموزشی و عدم توانایی موسسات آموزش عالی در توسعه توانایی یادگیری، خلاقیت و نوآوری دانشجویان ناشی میشود.
سومین مورد، ناهماهنگی بازار کار دانشآموختگان و بازار خدمات آموزش عالی که عمدتا از ماهیت تحصیلات عالی و ضعف رژیم نهادی و نظام انگیزشی توسعه دانایی ناشی میشود.
چهارمین مورد فضای نامطلوب فرهنگی، ترتیبی، آموزشی و پرورشی که مانع بروز، رشد و شکوفایی استعداد و یادگیری در جوانان میشود.