تنها راهبرد موفق در "افغانستان" ادغام طالبان در نظام سیاسی است

20:35 - 20 شهريور 1396
کد خبر: ۳۴۴۱۸۶
استیفن. جی هدلی، مشاور امنیت ملی جورج بوش، در یادداشتی برای واشنگتن‌پست نوشت: امریکا و متحدین ناتوی این کشور باید از یک راه حل سیاسی افغان که در آن تمام جناح‌ها از جمله طالبان حضور دارند حمایت کنند.

 به گزارش سرویس بین الملل استیفن. جی هدلی، مشاور امنیت ملی جورج بوش، در یادداشتی برای واشنگتن‌پست نوشت: ۱۶ سال پس از قربانی‌های امریکا در جنگ افغانستان، ترامپ حق دارد بپرسد که چرا هنوز در این کشور حضور داریم و برای پیروزی چه باید بکنیم.

در ادامه این یادداشت آمده است: امریکا منافع ملی حیاتی در افغانستان دارد. پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، مهم‌ترین هدف ما جلوگیری از وقوع یک حمله دیگر به خاک امریکا بوده است. امریکا برای به دست آوردن این هدف هزینه‌های جانی و مالی بسیار زیادی در افغانستان به مصرف رساند و بخش بزرگی از این هدف را به دست آورد. اما برای حفظ این دست‌آورد، حضور دایمی نیروها و سهم فعال متحدین ناتوی ما در کنار دولت و نیروهای امنیتی افغانستان ضروری است.

حال اگر دولت ترامپ تصمیم بگیرد که از این کشور به طور کامل خارج شود و متحدان ناتوی ما هم به خانه برگردند، حکومت افغانستان احتمالاً سقوط خواهد کرد. سقوط دولت افغانستان به مفهوم غلبه دگرباره تروریست به سرنوشت این کشور است و تمام دست‌آوردهایی را که دولت ترامپ در این اواخر در برابر گروه دولت اسلامی در سوریه و عراق به دست آورده بر باد داده و افغانستان را بار دیگر به پناه‌گاه امن شورشیان از جمله گروه داعش تبدیل می‌کند که از آن، امریکا مورد حمله قرار خواهد گرفت.

به جای آن، دولت ترامپ می‌تواند ضربه‌ محکم دیگری را بر پیکر تروریسم وارد کند. داعش و القاعده در حال گسترش حضور خود در این کشور است، ولی عملاً هیچ یک از گروه‌های تروریستی افغان از جمله طالبان، از این گروه‌ها حمایت نمی‌کنند. همین که این گروه‌ها از سوریه و عراق بیرون رانده شوند، در افغانستان سرکوب خواهند شد. افزایش پیروزی‌های نظامی در عراق و سوریه باعث تقویت پیروزی در افغانستان می‌شود. اما این مسأله نیازمند ادامه‌ عملیات‌های ضدتروریسم نیروهای امریکایی در افغانستان و حمایت از نیروهای امنیتی این کشور است.

چالش بعدی هم تداوم این پیروزی و کمک به مردم افغانستان برای ایجاد ثبات در کشورشان است، به نحوی که گروه‌های تروریستی مثل داعش و القاعده دوباره بر این کشور چیره نشوند. این مسأله با یک راهبرد سیاسی/ دیپلوماتیک که راه حل سیاسی جامع بین تمام جناح‌های سیاسی افغان را جست‌وجو کند، قابل حل است، راه حلی که بتواند یک دولت مشروع و مورد حمایت مردم را تشکیل دهد، دولتی که تمام اختلاف‌ها را به صورت بنیادی حل کند.

افغانستان شاهد پیشرفت‌هایی بوده‌ است. رییس‌جمهور غنی هم به اصلاحات تعهد دارد. نیروهای امنیتی و دفاعی این کشور با پرداخت هزینه‌های سنگینی شجاعانه در برابر تروریستان می‌جنگند. در کنار این‌ها، اما دولت افغانستان باید پایه‌های حمایت مردمی‌اش را تقویت و با فساد مبارزه کند و با برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری قابل قبول در سال۲۰۱۹، مشروعیت خود را افزایش دهد. ادامه‌ی حمایت امریکا هم، مشروط به پیش‌رفت در این عرصه‌ها باید باشد.

اما پرسش اصلی این است که با طالبان چه باید کرد؟ پاسخ این است: علاقه‌ آن‌ها به صلح آزمایش شود.

شکست گروه‌های تروریستی که منافع امریکا را تهدید می‌کنند، شامل طالبان نمی‌شود و یا نیازمند شکست این گروه نیست. امریکا و متحدین ناتوی این کشور باید واضح بسازند که از یک راه حل سیاسی افغان که در آن تمام جناح‌ها از جمله طالبان دخیل باشند، به صورت کامل حمایت می‌کنند.

برای ارائه‌ اطمینان خاطر به دولت افغانستان، نظامیان و مردم این کشور از آغاز چنین روندی، دولت ترامپ باید به تصمیم فرماندهان نظامی مبنی بر افزایش نسبی نیروها وقع بگذارد. این‌جاست که دولت افغانستان می‌تواند از موضع برتر با طالبان وارد معامله شود و به این گروه بفهماند که اگر به راه حل سیاسی تن در ندهد، هزینه‌ سنگینی خواهد پرداخت.

اگر طالبان به راه حل سیاسی تمایل نشان ندادند، امریکا می‌تواند با حمایت دوام‌دار از حکومت و ارائه‌ خدمات بیشتر آموزش، مشورت و کمک به نیروهای امنیتی – مشروط به اصلاحات- از منافع خود محافظت و از بازگشت گروه داعش و القاعده در این کشور جلوگیری کند.

برای جلوگیری از وقوع یک حمله دیگر به خاک امریکا، حتی افزایش نیروهای امریکایی و پرداخت هزینه‌های مرتبط به آن، یک هزینه‌ی قابل قبول است. پس از آن دولت و مردم افغانستان باید از اشتیاق طالبان برای ادامه‌ی جنگ بکاهند، آن‌گونه که دولت کلمبیا با نیروهای مسلح انقلابی این کشور انجام داد.

این راهبرد جدید، نیازمند رهبری امریکا در دو جبهه جدید است:

نخست، در این راهبرد به یک رویکرد جدید در مقابل پاکستان نیاز دارد تا به نحوی به نگرانی‌های راهبردی این کشور بپردازد. این پرداختن، به مفهوم حمایت مستقیم از این کشور در مبارزه با تهدیدهای شورش‌گری داخلی و تهدیدهای تروریستی است که از قلمرو افغانستان متوجه‌اش می‌شود و هم‌چنان به مفهوم آغاز مجدد گفت‌وگوهای سازنده میان پاکستان و هند بر سر نگرانی‌های دو طرف و هم‌زمان ترغیب همکاری اقتصادی منطقه‌ای است. هم‌زمان پاکستان هم باید پیش‌رفت‌هایی را در زمینه‌ی قطع رابطه‌اش با گروه‌های تروریستی در برابر هند و افغانستان، به ویژه شبکه حقانی، نشان دهد.

دوم، تلاش‌های دیپلماتیک امریکا باید روی ایجاد اجماع منطقه‌ای که برای آوردن ثبات و امنیت افغانستان نسبتاً مهم است، متمرکز شود. امریکا برای پایان جنگ در افغانستان، باید میکانیسم‌های منطقه‌ای چون گروه هم‌آهنگی چهارجانبه بین امریکا، چین، پاکستان و افغانستان را حمایت کند. گروه‌های گسترده‌تری از کشورهای همسایه و بازیگران منطقه نیز باید در این روند دخیل ساخته شوند.

هشت صبح نوشت:‌برای روسیه و ایران هم باید نقش مثبتی ارائه شود. راهبرد تازه دولت ترامپ با این خطوط می‌تواند پیروزی مشخصی را در مبارزه با داعش و القاعده به دست آورد، در کنار آن، به یک راه حل سیاسی که متضمن ثبات و پیروزی افغانستان است، نیز ممد تمام شود. این پیروزی، می‌تواند بخشی از راهبرد وسیع‌تری باشد که منطقه برای رهایی از چرخه‌ خشونت‌های تروریستی به شدت به آن نیازمند است.

/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *