چرا «سوروس» ازخود به عنوان «خبیث ترین صهیونیست» تاریخ یاد می کند؟

17:39 - 28 شهريور 1396
کد خبر: ۳۵۰۴۹۵
درحالی که سوروس از خود چهره‌ای محبوب به دلیل سرمایه گذاری ها‌ی فراوان برای عدم انتخاب جورج بوش در انتخابات ریاست جهوری آمریکا درمیان مردم آمریکا و درمیان غربی‌ها لقبی با عنوان مرد انقلاب‌های رنگی درست کرده است، اما او خود را منفورترین صهیونیست در طول تاریخ معرفی می‌کند.
سوروس: من یک «صهیونیست خبیث» هستمبه گزارش گروه فضای مجازی و به نقل از تسنیم،ماجرا پیچیده‌تر از این حرفهاست! نسل کشی در «میانمار» را می‌گوییم که این روز‌ها صدای همه مردم جهان را در آورده است.
 
در میان انبوه ابراز همدردی‌ها با مسلمانان این کشور و حجم وسیع محکوم کردنها، یک بخش ماجر هم هست که هنوز خیلی زیر و رو نشده است.
 
چند روزی است که برخی خبرگزاری‌ها از حضور و ردپای بنیاد «سوروس» در بحران میانمار حرف می‌زنند. البته حضور «سوروس» در میانمار، نقلِ امروز و دیروز نیست و به سال ۲۰۱۳ بر می‌گردد.
 
یعنی درست یک سال پس از اوج گرفتن درگیری‌ها میان مسلمانان و بوداییان! نکته عجیب و غریب ماجرا این است که «سوروس» - در ظاهر – طرفدار حقوق مسلمانان است، اما خبرگزاری «اسپوتنیک» از اسنادی حرف می‌زند که نشان می‌دهند بنیاد «سوروس» بصورت مخفیانه و به بهانه دفاع از حقوق اقلیت مسلمان، آتش اختلافات دینی و فرقه‌ای را شعله ور کرده است.
 
ادعای «اسپوتنیک» آنقدر جذاب و جلب توجه هست که ما را به نوشتن از مالک اصلی بنیاد «سوروس» یعنی «جوروج سوروس» و شما را به خواندن ادامه گزارش از شخص وادار کند.

روایت آمریکایی

«جوروج سوروس» تنها یک تاجر ارز، بازرگان آمریکایی، سرمایه گذار و مالک و پایه گذار شرکت مدیریت سرمایه «سورس» وبنیادی به همین نام است که داعیه کار‌های فرهنگی، اجتماعی و علمی دارد.
 
آقای سرمایه گذارِ سرمایه دار، از نگاه مجله «فوربس» رتبه بیست و نهم فهرست ثروتمندان جهان را به خودش اختصاص داده و در طول ۴۰ سال گذشته بیش از ۶ میلیارد دلار به جا‌های مختلفی که دوست داشته، کمک مالی کرده است!
 
یکی از سه بنیانگذار «مرکز پیشرفت آمریکا» نیز هست. بسیاری از آمریکایی‌ها به جز آنچه گفتیم «سوروس» را به خاطر پول‌های کلانی که در جریان انتخابات ۲۰۰۴ آمریکا خرج کرد تا «بوش» رئیس جمهور نشود و موفق هم نشد، می‌شناسند. «سوروس» آن زمان در گفتگو با «واشنگتن پشت» گفته بود: اگر کسی پیدا بشود که شکست «بوش» را برای من تضمین کند، حاضرم همه ثروتم را خرج این کار کنم!

روایت دیگرغربی‌ها

دیگر کشور‌های غربی و بلکه جهان البته جور دیگری «سوروس» را تعریف کرده و از او با عنوان «پدر انقلاب‌های رنگی» مانند آنچه در اوکراین یا گرجستان اتفاق افتاد، یاد می‌کنند. «سوروس» خودش –لابد به خاطر شکسته نفسی– این لقب را بزرگنمایی و اغراق می‌داند و معتقد است در باره نقش شرکت‌ها و بنیادهایش در تحولات سیاسی کشور‌های مختلف اغراق شده است!

بر فرض که مردم برخی نقاط جهان، تریپِ شکسته نفسی آقای سرمایه گذار را باور کنند، مردم و دولت انگلیس باور نخواهند کرد، چون سال ۱۹۹۲ بود که «سوروس» با فروش ناگهانی ده‌ها میلیارد دلار لیراسترلینگ، نظام پولی این کشور را دچار نوسان کرد. جوری که بانک مرکزی انگلیس به تقلا افتاد و با همه تلاشهایش آخرِ کار مجبور شد تاوان سنگینی بپردازد، نرخ پوند را پایین بیاورد و از سیستم پولی اروپا خارج شود.

روایت ما

سال ۱۹۳۰ در مجارستان و در میان خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. کودکی اش همزمان شد با اشغال مجارستان توسط ارتش نازی تا «جورج» و خانواده اش مدتی را با مخفی کردن هویت و دین خود زندگی کنند. سال ۱۹۴۷ به انگلستان رفت و در کالج اقتصادی لندن درس خواند.
 
پس از پایان دوران دانشجویی موفق شد در یک بانک کاری برای خودش دست و پا کند و آرام آرام فرصتی برای محقق کردن آرزوهایش پیدا کند.
 
پس از مهاجرت به آمریکا وارد تجارت ارز شد و با راه اندازی شرکتی در همین زمینه به رشد و پیشرفت خودش ادامه داد. البته شواهد نشان می‌دهد عامل موفقیت سریع او در، سفته بازی در بازار ارز و سهام بوده است که گاه و بیگاه سود‌های کلانی را برایش به ارمغان آورده است.

ترویج دموکراسی!

روایت بالا تنها جلوی پرده موفقیت‌ها و اهداف «سوروس» را به نمایش گذاشت. کمی که دقیق‌تر بشویم، پشت پرده ماجرا را جالب‌تر می‌یابیم. مؤسسه‌ها و شرکت‌های تجاری و غیر تجاری که «سوروس» آن‌ها را مستقیم و غیر مستقیم پشتیبانی مالی می‌کند تنها به همان مواردی که در بالا اشاره کردیم خلاصه نمی‌شود.
 
سالهاست که این مؤسسسات در پوشش فعالیت‌های فرهنگی، حقوق بشری، صلح طلبانه، ترویج دموکراسی و ... در کشور‌ها و مناطق مختلف جهان حضور دارند و چه در انقلاب‌های رنگی و چه در شورشها، ناآرامی‌ها و بحران‌های سیاسی، موش دوانی کرده و به پیاده کردن اهداف پشت پرده آمریکا و یا رژیم صهیونیستی مشغولند.
 
از تحولات دهه ۸۰ میلادی در شوروی سابق بگیرید تا مسئله اوکراین، سقوط دولت «شوارد نادزه» در گرجستان، تحولات جنوب شرق آسیا، نسل کشی در میانمار و ... نقش مؤسسه‌ها و وابسته‌های به «سوروس» دیده می‌شود.

سوروس و ایران

خرداد ماه امسال به جز رسانه‌های صهیونیستی حتی تلویزیون زادگاه «سوروس» - مجارستان – سخنان رهبر انقلاب را در باره پدر انقلاب‌های رنگی پخش کرد: «آن صهیونیست پول‌دار آمریکایی خبیث که گفت: من گرجستان را با ۱۰ میلیون دلار توانستم زیر و رو کنم، در سال ۸۸ هم با حماقت به این فکر افتاد که بر جمهوری اسلامی اثر بگذارد ... با دیوار مستحکم اراده و عزم ملی برخورد کردند؛ امروز هم همین‌جور است...».

باور کنید این فقط گزارش از شخص ما نیست که به حضور «سوروس» و افکار و اهداف پشت پرده اش و یا همداستانی او با صهیونیست‌ها اشاره می‌کند. خود «صهیونیست خبیث پولدار» نیز در کتاب soros on soros می‌نویسد: «اگر روزی مردی وجود داشته بوده باشد که تمام ملاک‌های یک توطئه‌گر جهانیِ صهیونیستیِ الیگارش را داشته باشد، آن مرد من هستم»!

حاضرم شرط ببندم

اهل شرط بندی و ریسک کردن هم هست. اگرچه سال ۸۸ و پیش از آن سخنی در باره نقشه هایش برای ایران نگفته بود، اما اسفند سال ۸۹ در حالیکه یک سال و اندی از ماجرای فتنه ۸۸ می‌گذشت و با وجود اینکه به نظر می‌رسید نقشه هایش در ایران نقش بر آب شده است در یک برنامه تلویزیونی حاضر شد و گفت: «نظام جمهوری اسلامی تا یک سال دیگر بیشتر دوام نخواهد آورد چرا که رفتار مردم نسبت به گذشته تفاوت کرده است... حاضرم بر سر این مسئله شرط بندی هم بکنم که حکومت ایران بیشتر از یک سال نمی‌پاید»!

۷ سال پیش کسی حاضر به شرط بندی با او نشد، اما جمهوری اسلامی پابرجا ماند تا «سوروس» برود بختش را در اوکراین، میانمار و ... آزمایش کند!

 
 
 

 

 
 
منبع:روزنامه قدس


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *