حکایت مادری که با فرزندان دوقلویش حافظ کل قرآن شدند+عکس

12:05 - 05 دی 1396
کد خبر: ۳۸۰۸۲۱
«طاهره رحیمی» که از کودکی فرزندان دوقلوی خود را به حفظ قرآن تشویق می‌کرد خودش نیز به تشویق و درخواست فرزند خردسالش موفق شد حافظ کل قرآن شود.
به گزارش گروه فضای مجازی ، آذرماه سال جاری بود که آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) شاهد تجلیل از ۱۹ حافظ کل قرآن کریم بود که به تازگی توانسته بودند در زمره حافظان کل قرآن کریم قرار گیرند. در میان این ۱۹ نفر، سه نفر بودند که از یک خانواده همزمان با هم کل قرآن را حفظ کرده بودند؛ حفظ قرآن مادر خانواده به همراه دو فرزندش اتفاق مبارکی بود که به همین بهانه به سراغ آن‌ها رفتیم تا حرف‌ها و سخنانشان را درباره شیرینی‌ها، سختی‌ها و دشواری مسیر حفظ قرآن برایمان بگویند.

گفت‌وگو با طاهره رحیمی ۳۵ ساله مادر خانواده و ریحانه و امیرمحمد خواهر و برادر دوقلوی دوازده ساله و در ادامه تقدیم می‌شود.

خانم رحیمی در ابتدا بفرمایید انگیزه حفظ آیات قرآن چطور در شما به وجود آمد و حفظ قرآن را به صورت جدی از چه زمانی شروع کردید؟

حفظ قرآن کریم از سال‌ها قبل، خواسته و آرزوی قلبی من بود، اما هیچ‌گاه انجام این مسئله را در توان خودم نمی‌دیدم و برخی اوقات حتی سوره‌های کوچک را هم می‌خواستم حفظ کنم خیلی برایم سخت بود و از خودم ناامید شده بودم، ولی این آرزو را همیشه داشتم که بچه‌هایم حتماً در این مسیر باشند.
 
حکایت مادری که با فرزندان دوقلویش حافظ کل قرآن شدند+عکس

ریحانه و امیرمحمد حدوداً ۴ الی ۵ ساله بودند که به کلاس روخوانی قرآن رفتند و بعد از تسلط در روخوانی از شش سالگی شروع به حفظ کردند و از کلاس اول ابتدایی حفظ را به طور جدی شروع کردند. در ابتدای برایشان سخت بود، چون بچه بودند و می‌خواستند بازی کنند، ولی من آن‌ها را ترغیب می‌کردم و از خوبی‌ها و از اثرات حفظ قرآن برایشان می‌گفتم، البته آن‌ها می‌گفتند تو چرا خودت حفظ نمی‌کنی و چرا خودت شروع نمی‌کنی؟!

خواسته بچه‌ها از شما دقیقاً چه بود؟

بچه‌ها روخوانی قرآن را بلد بودند و هرصفحه و هر‌مقداری که حفظ می‌کردند برایشان کتاب جایزه می‌گرفتم. یک روز پسرم به من گفت که تو هم بیا بخوان من می‌خواهم به تو جایزه بدهم. گفتم: من چیزی بلد نیستم. گفت: تو که می‌گویی حفظ قرآن اینقدر خوب است و ما را تشویق می‌کنی پس خودت هم باید همراه ما قرآن را حفظ کنی.

بچه‌ها به عمل و کردار ما پدر و مادر‌ها خیلی نگاه می‌کنند و مطالب را از رفتار‌های ما برداشت می‌کنند، این حرف پسرم که چرا تو خودت شروع به حفظ قرآن نمی‌کنی، تلنگری شد تا من هم حفظ را شروع کنم و، چون دائم با بچه‌ها به کلاس حفظ قرآن در رفت و آمد بودم و آن‌ها را می‌بردم و می‌آوردم از کلاس، من هم پشت در کلاس می‌نشستم پیش گفتم بزار یک بار هم که شده شانس خودم را امتحان کنم و حدوداً یک سال بعد از بچه‌ها وقتی آن‌ها ۴،۵ جزء را حفظ بودند من هم شروع به حفظ قرآن کردم.

از چه سالی کار را آغاز کردید؟

تقریباً از سال ۹۰ یا ۹۱ حفظ قرآن را شروع کردم، کار در ابتدا برایم فوق‌العاده سخت بود. چون یک آزمون ورودی داشت و باید ۱۱ صفحه را حفظ می‌کردیم و حفظ این ۱۱ صفحه برای من ۳ ماه طول کشید. ولی واقعاً کار خداست که وقتی انسان وارد این عرصه می‌شود دست خدا را می‌بیند که چگونه دستش را می‌گیرد و پیش می‌برد. و، چون با بچه‌ها با هم پیش‌می‌رفتیم حفظ اندکی برایم راحت‌تر شد.

از ابتدا به درالقرآن حرم می‌رفتید؟

بله کار حفظ قرآن را در دارالقرآن آستان حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) آغاز کردم و به پایان رساندم.

چطور بچه‌ها را در این مسیر به حفظ قرآن تشویق می‌کردید؟ جا‌هایی که بچه‌ها احساس خستگی می‌کردند و حفظ قرآن برای آن‌ها دشوار می‌شد، راهکار شما چه بود؟

در طول مدتی که بچه‌ها قرآن را حفظ می‌کردند من خیلی به آن‌ها فشار نمی‌آوردم و تا خودم احساس می‌کردم که بچه‌ها دارند خسته می‌شوند آن ترم را حذف می‌کردیم مثلاً یک ترم اصلاً دارالقرآن حرم نرفتیم و بچه‌ها را ثبت‌نام نکردم. نمی‌گذاشتم عرصه به آن حد برسد که دیگر بخواهند بزنند زیر همه چیز. حتی یک روز گفتم عیبی ندارد اصلاً به کلاس نمی‌رویم و استراحت می‌کنیم و بعداً می‌رویم، ما می‌خواهیم قرآن را بخوانیم که «الا بذکر‌الله تطمئن القلوب» شود نه اینکه باعث فشار عصبی و روانی مضاعف برای ما شود. در آن حد نمی‌گذاشتم برسد و بیشتر با تشویق و بردن بچه‌ها به پارک و شهربازی و خریدن جایزه و ... ریحانه و امیرمحمد را ترغیب به حفظ قرآن در ادامه مسیر می‌کردم.

با توجه به اینکه شما خانه‌دار هستید، روزانه چند ساعت برای قرآن وقت‌می‌گذارید؟ آن زمانی که حفظ را انجام می‌دادید و حالا که موفق شدید حافظ‌کل قرآن شوید؟

تقریباً صبح‌ها یک الی دو ساعت برای خودم وقت می‌گذاشتم و زمانی که حفظ را انجام می‌دادم حدود ۴ ساعت از صبح تا ظهر وقت می‌گذاشتم و بعدازظهر که بچه‌ها می‌آمدند کاملاً در اختیار بچه‌ها بودم.

نظر همسرتان در این زمینه چه بود؟

ایشان خیلی تشویق می‌کردند و اگر همراهی‌های همسرم نبود ما هیچ وقت به اینجا نمی‌رسیدیم. برخی اوقات به او هم می‌گفتیم تو هم بیا حفظ کن، اما می‌گفت: همین که من بتوانم شما را پشتیبانی کنم برای من کافیست. در واقع همسرم در رفت و آمد به کلاس و کار‌های منزل خیلی کمک می‌کردند. در کار کردن با بچه‌ها خیلی کمک می‌کردند و من به ایشان می‌گفتم که اگر بر فرض حفظ قرآن برای ما ۱۰ ثواب داشته باشد ۹ ثواب آن برای شما است.
 
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *