تحولات ارمنستان به کدام سمت می رود؟

21:40 - 05 ارديبهشت 1397
کد خبر: ۴۱۴۹۶۰
سرژ سرکیسیان، نخست‌ وزیر ارمنستان، پس از 11 روز اعتراض از قدرت کناره‌گیری کرد.

تحولات ارمنستان به کدام سمت می رود؟به گزارش گروه بین‌الملل ، داستان جمهوری های استقلال یافته شوروی سابق، به گونه ای است که هنوز نمیتوان آنها را مستقل نامید.


اکثر کشورهایی که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفتند، از همان ابتدا به خاطر فقر اقتصادی و معیشتی بجا مانده از دوران کمونیسم، مجبور به گرایش های خاص سیاسی و اقتصادی به دیگر کشورهای توانمند شدند.


اما چنین گرایشی نتوانست آنها را از شرایط بد اقتصادی و معیشتی برهاند و همچنان بسیاری از کشورهای استقلال یافته در آسیای میانه و قفقاز با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند.


روسای جمهور این کشورها سال هاست که در انتخابات پیروز شده اند واکنون نیز قدرت را در اختیار دارند، از تاجیکستان تا آذربایجان و ارمنستان شرایط به همین گونه است. دموکراسی یا همان مردم سالاری هنوز به این کشورها وارد نشده، روسای جمهور کشورهای آسیای میانه و قفقاز به گونه ای قانون را محاسبه میکنند که رئیس جمهور مادام العمر باشند!


جمهوری ارمنستان نیز از شرایطی که شرح داده شد، مستثنی نبوده است و به واقع اعتراضاتی که در چند روز گذشته در این کشور شکل گرفت و باعث استعفای سرکیسیان نخست وزیر این کشور شد، از همین جنس است. اما این موضوع را نباید از یاد برد که شاید ریشه اصلی اعتراضات مردم ارمنستان اقتصادی باشد، اما مسائل سیاسی را نیز نباید فراموش کرد.


آقای سرکیسیان 10 سال رئیس جمهور ارمنستان بود و پس از آن با تغییر قانون اساسی این کشور در مقام نخست وزیر جا گرفت.


البته باید گفت که شرایط سیاسی ارمنستان نسبت به چندین کشور منطقه آسیای میانه قفقاز در شرایط مطلوبتری قرار دارد، اگر چنین اعتراضاتی در کشوری مانند جمهوری آذربایجان یا تاجیکستان صورت میگرفت، شرایط متفاوت بود. اما همین اعتراضات و نتیجه ای که از آن به دست آمد، الگویی برای دیگر کشورهای منطقه قفقاز و آسیای میانه باشد.


ارمنستان کشوری در هماسیگی جمهوری اسلامی ایران است که در طول مدت استقلال خود توانسته بود روابط گسترده ای با جمهوری اسلامی برقرار کند.


‎ روابط ارمنستان با ایران همواره مثال زدنی بود و از این امر نیز بسیاری از کشورهای منطقه و فرا منطقه ناخشنود بودند.


گرایش ارمنستان به روسیه نیز یکی دیگر از عواملی بود که باعث بروز بحران در این کشور شد، شاید اگر حمایت های بیشتری از دولت ارمنستان در مقابل اعتراضاتی که بی شباهت به انقلاب رنگی و مخملی نبود، صورت می گرفت، بهانه از دست مردمی که از سوی مخالفین تحریک شدند، گرفته می شد.


سرکیسیان اگر به جای سودای قدرت داشتن، بیشتر به حل مسائل اقتصادی کشور همت میکرد، مردمی که در این سال ها با او همراهی کردند، معترض نمی شدند.


او حتی قول داده بود که پس از تغییر قانون اساسی خود را نخست وزیر ارمنستان نخواهد کرد، اما او وعده خود را نادیده گرفت، اشتباهی که باعث استعفای او از قدرت شد.


نخست وزیر مستعفی ارمنستان می توانست همان زمان که وعده داد، به قول خوئد وفا کند و این اختیار را به مردم و پارلمان بدهد تا فردی شایسته را در مسند نخست وزیری بنشانند و خود با خاطره ای خوش دوران مسئولیت را به پایان می رساند.


اعتراضات صورت گرفته در ارمنستان که همانند انقلاب های رنگی و مخملی بود، از حمایت اتحادیه اروپا و آمریکا هم برخوردار شد.


حمایت‌های آنها از اعتراضات مردم ارمنستان که البته اکثریت آنها را در بر نمی گرفت، باعث فشار بیشتر به دولت برای پذیرفتن استعفا شد. دولت سرکیسیان در مدت 12 روز اعتراض مجبور به استعفا شد.


شاید باید منتظر تحولات دیگری در منطقه قفقاز و آسیای میانه بود، مردم جمهوری آذربایجان خواسته های دیگری به غیر از مشکلات اقتصادی هم دارند که برای آنها مهمتر است، مردم تاجیکستان نیز به خاطر دولتی که اجازه حضور و نفوذ وهابیت را داده است، بسیار ناخرسند هستند. اما آنچه مسلم است این است که مردم کشورهای آسیای میانه و قفقار از حکومت های خود راضی نیستند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *