سعودی گیت! / هشدار درباره مقاومت تاکتیکی/ ایران و دورنمای پر نوسان «کنگره ۲ پاره» / وحشت از کاخ سفید

9:09 - 19 آبان 1397
کد خبر: ۴۶۶۲۲۸
همه هزینه‌های میلیارد دلاری عربستان در منطقه علیه جمهوری اسلامی، عایدی روشنی جز بی‌آبرویی بیشتر نزد افکار عمومی جهان و منطقه نداشته و مصداق آب در هاون کوبیدن بوده است.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «سعودی گیت!» منتشر شده و در آن چنین آمده است:در آذرماه سال گذشته، «مجتهد»، افشاگر مفاسد آل سعود به دستوراتی از جانب القحطانی دسترسی پیداکرده بود که بر اساس آن، وی از نیرو‌های سایبری و رسانه‌ای عربستان خواسته بود که نیرو‌های انصار الله یمن را «شبه‌نظامیان فرقه‌گرا و تروریست ایران» خوانده و آن‌ها را با تهران مرتبط بدانند. متعاقب این اقدام، «نیکی هیلی»، نماینده آمریکا در سازمان ملل، پرده‌ای از نمایش مضحک ضدایرانی را در سازمان ملل اجرا کرد و با نشان دادن آهن‌پاره‌ای به خبرنگاران، مدعی شد ایران به انصار الله موشک و تسلیحات نظامی می‌دهد.

سعودی گیت!

طولی نکشید که این سناریوی تهوع‌آور نیز به هم خورد و محاصره زمینی، هوایی و دریایی یمن و قحطی بی‌سابقه در این کشور به همه نشان داد که اساساً هیچ راهی برای ورود غذا به یمن وجود ندارد، چه رسد به موشک‌های نقطه زن بالستیک و پهپاد‌های پیشرفته. آنچه یمن را پیروز کرده، سلاح‌ها و تسلیحات ایرانی نیست بلکه روحیه پولادین مقاومت در برابر متجاوز است که دشمنان را به صرافت انداخته و عرصه را چنان بر حامیان غربی پدرجد تروریست‌ها تنگ کرده که عربستان را به توقف جنگ یمن – بخوانید خروج آبرومندانه از معرکه – فراخوانده‌اند. افزون بر این، حمام خونی که سعودی‌ها به راه انداخته‌اند، صدای بدنام‌ترین رئیس‌جمهور تاریخ آمریکا را هم درآورد و وی مجبور شد که برای شانه خالی کردن از لگدپرانی‌های گاو شیرده منطقه، توپ را در زمین عربستان انداخته و عنوان کند که تقصیر از سلاح‌های آمریکایی نیست بلکه مقصر کسانی هستند که نمی‌دانند نباید به اتوبوس مدرسه حمله کنند!نتیجه اینکه اعتراف به سبعیت آل سعود و محاصره همه‌جانبه یمن، این هجمه رسانه‌ای علیه ایران را خنثی کرد، به‌طوری‌که امروز از هرکسی در اقصی نقاط جهان سؤال شود که آتش‌بیار معرکه یمن کیست، بلادرنگ پاسخ می‌دهد که عربستان! به‌بیان‌دیگر، همه هزینه‌های میلیارد دلاری عربستان در منطقه علیه جمهوری اسلامی، عایدی روشنی جز بی‌آبرویی بیشتر نزد افکار عمومی جهان و منطقه نداشته و مصداق آب در هاون کوبیدن بوده است چرا که به تقویت جایگاه انقلاب اسلامی در غرب آسیا و لزوم مقابله با تروریسم دولتی آل سعود منجر شده است.

 
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «ابراز تأسف هم دروغ بود» منتشر شده و در آن آمده است:پیشرفت در هر حوزه‌ای، نیازمند تلاش، کوشش، نوآوری و دوری از تنبلی و سستی است و اگر کشور‌هایی که مثال آوردیم در حوزه‌ای به پیشرفت نائل شده‌اند، نتیجه وجود روحیه تلاش و خودباوری در مردم و مسئولان آنهاست: «جوانان بدون ترس و تنبلی ابتکار و نوآوری را سرلوحه تلاش خود قرار دهند و باغیرت و تعصب ملی، وظایفشان را در پیشرفت و سعادت و افتخار ملت و امنیت کشور ایفا کنند.» (رهبر معظم انقلاب، ۱۲ آبان ۹۷)
 
سعودی گیت!
بازگردیم به سؤالی که ابتدای این وجیزه به آن اشاره کردیم. چرا با وجود این بدیهیات، هنوز عده‌ای خواهان مذاکره مجدد با آمریکا هستند؟ چرا در حالی که هنوز جوهر امضای ترامپ بر روی برگه بازگشت تمام تحریم‌های به ظاهر لغو شده با برجام خشک نشده، عده‌ای می‌گویند، باید به تعهدات برجامی‌مان همچنان ادامه دهیم؟ وقتی دشمن شمشیر را از رو می‌بندد و ما می‌گوییم، حاضر به مذاکره مجدد هستیم، چه پیامی برای حریف مخابره می‌شود؟ آیا این روحیه جز به این معناست که، هنوز آمریکا را کدخدا می‌دانند؟ یا نه، دلیلش بی‌برنامگی و گیجی حاصل از رکب خوردن از حریفی است که امضایش را تضمین می‌دانستیم؟!حرف منتقدان این نیست که، با دنیا قهر باشید؟ حرف آن‌ها این است که، دنیا آن ۴ کشور بدعهد نیست. ۵ سال است که منتقدان را به جهنم حواله کرده و نتیجه بی‌توجهی به انتقادات آن‌ها و هشدار‌هایی که می‌دادند را امروز یک به یک می‌بینید. حرف منتقدان این است که، برای یک بار هم که شده دشمن را به جهنم حواله داده و به حرف منتقدان گوش دهید و ظرفیت‌های عظیم بر زمین مانده را دریابید.
 
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:جامعه ایرانی درک کرده است که مساله فقط برجام نیست بلکه آمریکا موجویت کشور و ملت ایران را هدف گرفته و آنچه درباره تحریم‌ها انجام شده بخشی از یک پروژه بسیار بزرگ‌تر برای حاکم کردن وحشی‌هایی مانند حاکمان فعلی سعودی بر ملت ایران است. مردم می‌پرسند اگر انتهای کار تبدیل کردن پسر سلمان به یک صدام دیگر و انداختن آن به جان مردم ایران و منطقه است، چرا باید برنامه موشکی و منطقه‌ای تعطیل شود؟ و چرا باید کسانی که تا آستانه کاخ پوشالی بن‌سلمان و نتانیاهو رفته‌اند، کار را تمام نکرده به خانه بازگردند؟ آمریکا نمی‌فهمد که با اقدامات احمقانه و عجولانه خود چه کمک بزرگی به ایجاد پشتوانه مردمی برای برنامه موشکی و منطقه‌ای ایران کرده و اکنون کار در مرحله‌ای است که نظام هم اگر بخواهد مردم اجازه تعطیلی یا تعدیل این برنامه‌ها را نخواهند داد.
 
سعودی گیت!
مهم‌ترین آسیب در ماه‌های آینده این خواهد بود که بخش‌هایی از دولت نگاه تاکتیکی به مقاومت داشته و به آن به مثابه مقدمه و زمینه‌چینی برای مذاکره نگاه کنند. همانطور که امید بستن به دموکرات‌ها یا انتخابات کنگره، در ماه‌های گذشته فرصت‌های مهمی را از کشور گرفت، نگاه تاکتیکی به مقاومت می‌تواند در ماه‌های آینده خسارت‌های جبران‌ناپذیری ایجاد کند. نگاه استراتژیک به مقاومت تنها گزینه منطقی پیش روی ایران است. تنها در این صورت است که مذاکره یا دیپلماسی هم جایگاه واقعی خود را پیدا خواهد کرد.
 
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «ایران و دورنمای پر نوسان «کنگره ۲ پاره»» چنین نوشته است:با توجه به جدال قابل پیش بینی میان مجلس تحت کنترل دموکرات‌ها با کاخ سفید و سنای تحت کنترل جمهوری خواهان قابل انتظار خواهد بود که لوایح ضد ایرانی در موضوع برجام برای تصویب در مجلس نمایندگان با دشواری مواجه شود و چه بسا امکان عبور نهایی از فرایند قانون گذاری در کنگره را نیز از دست بدهد. دموکرات‌ها، حتی آن دسته از اعضای کنگره که در زمان دولت باراک اوباما، منتقد برجام بودند، به این توافق به عنوان یکی از میراث‌های اثرگذار دولت همسوی خود در عرصه جهانی می‌نگرند و در تلاش هستند اگر نتوانند ترامپ را به بازگشت به این توافق وادار کنند، حداقل از نابودی کامل آن جلوگیری به عمل آورند.
 
سعودی گیت!
به هر حال، مجلس نمایندگان از توان تعدیل مواضع به شدت ضد ایرانی دولت ترامپ در مواجهه با موضوع توافق هسته‌ای برخوردار خواهد بود و اگر کاخ سفید به خواسته نمایندگان دموکرات تن ندهد، آنان قادر خواهند بود در اجرای برخی از برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی مد نظر دولت جمهوری خواه سنگ اندازی کنند. این موضوع از این لحاظ که ترامپ برای افزایش شانس پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ به اجرای موفقیت آمیز برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی خود نیاز ضروری خواهد داشت، از اهمیت بیشتری برخوردار است. البته فارغ از مواضع دموکرات‌ها در همراهی با برجام، تصویب قوانین ضد ایرانی در حوزه‌های غیر هسته‌ای، از جمله فعالیت‌های موشکی و منطقه‌ای ایران از سوی مجلس نمایندگان تحت کنترل دموکرات‌ها دور از انتظار نخواهد بود. زیرا در زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در دو سال آینده، تقریبا هیچ سیاستمدار دموکراتی در این کشور علاقه ندارد با اتهام ضعف در حمایت از اسرائیل در برابر ایران مواجه شود. از این رو، حرکت پاندولی مجلس نمایندگان آمریکا طی دو سال آینده، میان تلاش برای نجات برجام و تلاش برای ارائه تصویری به اصطلاح مقتدرانه در برابر آن چه در محافل سیاسی واشنگتن «توسعه طلبی‌های مخرب ایران» نامیده می‌شود، در نوسان خواهد بود.
 
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «تحریم، زاده استیصال است» منتشر و در آن چنین آمده است:در نزد مردم معمولاً اهل فرهنگ و هنر موجه‌تر از سیاسیون بوده و هستند. همین حالا هم برخی از سیاستمداران به این نکته تأکید دارند که بهتر است برای پیشبرد اهداف سیاسی شان از برخی چهره‌های شناخته شده حوزه‌های فرهنگ و هنر استفاده کنند. آن‌ها خودشان هم می‌دانند که مردم به هنرمندان خود بیشتر از سیاستمداران اعتماد دارند و این هنرمندان هستند که دایره نفوذ گسترده‌ای بین اقشار مختلف دارند.
 
سعودی گیت!
سیاستمداران با مغز مردم و هنرمندان با قلب مردم سر و کار دارند. آن‌هایی که تحریم‌ها را وضع می‌کنند عموماً می‌گویند که می‌خواهند با این تحریم‌ها حکومت‌ها را سرنگون کنند. اما کدام حکومت را سراغ دارید که با تحریم سرنگون شده باشد؟ سیاستمداران امریکایی هم حتماً به این نکته واقف هستند که تحریم یکی از اثرات استیصال است. وقتی به استیصال می‌رسند و دیگر نمی‌دانند برای مقابله و رویارویی با یک حکومت چه باید کنند، تحریم‌ها را در رأس امور قرار می‌دهند. از طرفی می‌گویند مردم تحت تأثیر این تحریم‌ها قرار نمی‌گیرند. این حرف از اساس بی‌مورد است. من تحصیلاتم در حوزه اقتصاد بوده و این یک درس ابتدایی است که در دو برهه ثروتمندان ثروتمند‌تر می‌شوند و قدرتمندان قدرتمندتر. یکی وقتی جامعه‌ای در حال رشد، پیشرفت و مدرن شدن است و دیگری زمانی که جامعه‌ای دچار بحران‌های اقتصادی می‌شود. تحریم‌کنندگان به این مسأله وقوف ندارند؟ امکان ندارد. در این فشارها، مردم هستند که پایمال می‌شوند. برای یک ثروتمند که آمپول سرطانی یک میلیونی، با ده میلیونی تومانی‌اش فرقی ندارد. این فشار بر مردم تحمیل خواهد شد.این بیانیه می‌خواهد از موضع فرهنگی صدای بخشی از مردم ایران باشد که از تحریم‌ها آسیب جدی می‌بیند. می‌خواهد جامعه جهانی را به صورتی جدی‌تر متوجه ظلمی کند که بر مردم عادی ایران خواهد رفت.
 
روزنامه رسالت در یادداشت امروز خود چنین نوشته:نظام براساس حکمت، مصلحت و عقلانیت سیاسی اداره می‌شود. دو تن از سران فتنه اکنون زیر سقف حصر به سر می‌برند و چند نفر دیگر آزادند و کسی کاری به آن‌ها ندارد و، اما آن‌ها همچنان بر مدار فتنه و فتنه گری گام بر می‌دارند. معلوم نیست در ذهن آن‌ها برای برون رفت از این رسوایی چه می‌گذرد؟ عکس گرفتن با یک مرجع تقلید، مشکل آن‌ها را حل نمی‌کند. بیشتر آن‌ها در سال‌های آخر عمر خود زندگی می‌کنند، ۷۰ را گذرانده اند. گیریم که به اتهامات ۷ گانه که در این مقال مذکور افتاد پاسخ ندهند و به عاقبت خود در این دنیا فکر نکنند، آن‌ها با «ابد» چه خواهند کرد؟ آیا به قیامت و به سوال و جواب زندگی ابدی خود فکر نمی‌کنند؟
 
سعودی گیت!
 
اگر در قیامت این ۲۲ شهیدی که در فتنه به فرمان آن‌ها کشته شدند، یقه آن‌ها را بگیرند و بگویند ما به کدامین گناه کشته شدیم؟ چه می‌گویند؟ اگر برگزار کنندگان امین انتخابات از آن‌ها بپرسند با کدامین سند، تهمت تقلب را زدید؟ چه می‌گویند؟! اگر میلیون‌ها انسان، حق الناس خود را مطرح کنند و بپرسند چرا آرای ما را به دروغ، فریب، دسیسه، نیرنگ و توطئه آلودید؟ چه خواهند گفت؟! اگر اقشار ضعیف جامعه که بار اصلی تحریم‌ها را به دوش می‌کشند از آن‌ها سوال کنند که چرا رفتید کنگره آمریکا و پارلمان اتحادیه اروپا و دشمن را به تشدید تحریم‌ها برای سقوط دولت تشویق کردید؟ چه خواهند گفت؟! اگر در روز محشر، شهدا، جانبازان و آزادگان این ملت از آن‌ها بپرسند به چه دلیل شما اصل نظام را که ما جانمان را برای آن فدا کردیم، نشانه گرفتید؟ چه خواهند گفت؟! این سوالات و ده‌ها سوال دیگر در محضر خداوند تبارک و تعالی مطرح می‌شود. آن‌ها با عکس یادگاری با کدام مرجع در قیامت می‌خواهند از زیر بار طرح این پرسش‌های کلیدی فرار کنند؟ به عنوان کوچکترین عضو جامعه اسلامی عرض می‌کنم؛ قدری به گذشته برگردید، به خدمات خود به انقلاب و همراهی با امام و رهبری و مردم نگاه کنید و آن‌ها را مرور نمایید و از خود بپرسید چه شد که به این روز افتادید که هنوز زیر سقف «بغی» و «یاغی گری» علیه ملت، نظام و انقلاب هستید و حاضر نیستید از این خیمه بیرون روید؟! کافی است به این پرسش که به وسعت دنیا و آخرت شماست، فکر کنید که؛ «خدایا! عاقبت چه خواهد شد، با ابد چه باید کرد؟»
 
روزنامه جوان نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته:امروز نظریه مقاومت به‌عنوان میراث گرانبهای ایستادگی و مقاومت پیامبر اکرم (ص) و مسلمانان صدر اسلام، تنها نسخه مطمئن و مؤثر برای مقابله با قوانین ظالمانه و استعماری نظام سلطه فراروی کشور‌های منطقه و سایر کشور‌های تحت ستم و به‌طور کلی مردم جهان است. نظریه مقاومت با تکیه بر دیپلماسی عمومی و اراده ملت‌ها و در جهت مقابله با یکجانبه‌گرایی غرب و قوانین نظام سلطه و مطالبه حقوق خود از حاکمان و دولت‌های ترسو و مرعوب، استوار بوده و روز به روز بر قدرت و وسعت این نظریه افزوده می‌شود.
 
سعودی گیت!
جمهوری اسلامی ایران در پناه رهبری بی‌نظیر حضرت امام خامنه‌ای با ایجاد «محور مقاومت» متشکل از ایران، عراق، سوریه، لبنان، یمن و افغانستان توانسته تمام نقشه‌های نظام سلطه در جنگ بین تمدنی و درون تمدنی را خنثی کرده و بر اَشکال مختلف توطئه‌ها و دسیسه‌های غرب نظیر تشکیل، تجهیز، سازماندهی و هدایت گروه‌های تروریستی داعش، النصره، طالبان، القاعده، جیش‌العدل و... فائق آمده و عمق استراتژیک محور مقاومت را به فراتر از منطقه غرب آسیا توسعه دهد.«نظریه مقاومت» به‌عنوان حق قانونی ملت‌ها برای مقابله با دشمن قوی‌پنجه، بی‌تردید بیشترین سهم را در فروپاشی نظام سلطه و نابودی هژمون امریکا در منطقه غرب آسیا و پنبه شدن رشته‌های غرب برای تغییر ژئوپلتیک و جغرافیای سیاسی منطقه از یک‌سو و شکل گیری نظام چندقطبی و انتقال کانون‌های قدرت از غرب به شرق از سوی دیگر داشته و به شکل جدی پیش‌بینی می‌شود در آینده‌ای نزدیک بر اساس الگوی نظریه مقاومت شاهد فروپاشی کامل نظام سلطه باشیم.
 
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:آخرین مصاحبه مطبوعاتی رییس‌جمهوری آمریکا را با خبرنگاران ببینید؛ هنگامی که او از سؤال خبرنگار ناراحت می‌شود و به دور و برش نگاه می‌کند تا شاید چیزی به سمت او پرتاب کند. ترامپ مصداق یک سفیدپوست لیبرال‌مسلک آمریکایی است؛ تحقق بدون روتوش آمریکای جهان‌خوار؛ با انبوهی از تصمیمات عجولانه، فراموشکاری و رفتار‌های غیرعقلانی. تقریباً دو سالی از دوره صدارت او باقی است. حالا چه باید کرد؟ او را تا سرحد یک ابله، نادان و دیوانه پایین برد و رقبای دموکراتش را مردمانی معقول، با‌شخصیت و متمدن معرفی کرد و به مردم وعده داد که صبر کنید تا آن‌ها بیایند و همه چیز بر وفق مراد شود (بی‌توجه به این واقعیت که تعداد تحریم‌های آمریکا علیه ایران در دوره دموکرات‌ها بیشتر از جمهوریخواهان بوده و نیم بیشتر همین تحریم‌های اخیر هم در دولت اوباما اعلام و اعمال شده بود) یا طرحی در افکند که کشور بتواند با آمریکا یا بدون آن به حیات ادامه دهد. در کلام دولتمردان ایران هر دوی این محتوا‌ها هست، اما دومی بیشتر جنبه شعاری دارد و اولی جنبه اجرایی؛ نمی‌خواهیم کسی را متهم به کم‌کاری کنیم، اما وقتی وزرای کابینه و معاون اول و... مرتباً طوری سخن می‌گویند که بوی ناکارآمدی از دولت به مشام می‌رسد، چرا نباید این توقع را تکرار کرد که واقعاً تحریم‌ها را دور بزنید و به پیشنهاد‌های متعدد کارشناسان توجه کنید تا ایران از این گذرگاه سخت با کمترین خسار ت‌ها بگذرد و چندان نگران وحشی‌گری کاخ سفید نباشید. چه ترامپ باشد و چه اوباما، در بر همین پاشنه می‌چرخد.
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *