بخت اس پی وی باز می‌شود؟!/چهل سالگی انقلاب و برجام/ جشنواره فجر/ تنها دلخوشی فیلمساز دغدغه‌مند

9:03 - 10 بهمن 1397
کد خبر: ۴۸۹۸۲۸
بخت اس پی وی باز می‌شود؟!، چهل سالگی انقلاب و برجام، جشنواره فجر؛ تنها دلخوشی فیلمساز دغدغه‌مند، عقلانیت انقلابی، تداوم یک مرد تا ابدیت و سلام‌وعلیک ۳ میلیاردی با راننده مینی‌بوس آزادی-ونک! عناوین گزیده‌ای سرمقاله‌ها و یادداشت‌های امروز، روزنامه‌های سراسری کشور است.

سرمقاله به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، بخت اس پی وی باز می‌شود؟!، چهل سالگی انقلاب و برجام، جشنواره فجر، تنها دلخوشی فیلمساز دغدغه‌مند، عقلانیت انقلابی، تداوم یک مرد تا ابدیت و سلام‌وعلیک ۳ میلیاردی با راننده مینی‌بوس آزادی-ونک! عناوین گزیده‌ای سرمقاله‌ها و یادداشت‌های امروز، روزنامه‌های سراسری کشور است که در ادامه می‌توانید بخوانید.

 

• روزنامه حمایت در بخش یادداشت روز مطلبی با این عنوان «بخت اس پی وی باز می‌شود؟!» منشر کرده که به این شرح است:

هرچند مسئولین ما اعلام کرده‌اند که منتظر اروپا نخواهند ماند و نگاه به شرق را دنبال خواهند کرد، ولی برخی شواهد و قرائن از معطل نگه‌داشتن امورات کشور به اجرای اس پی وی و در باغ سبز اروپا حکایت دارند. حسب گزارش‌ها، برخی اعتقاد راسخ دارند که به هر نحو ممکن باید حمایت اروپا را جلب کرد و آن را از دست نداد چراکه به‌زعم آنها، رضایت اروپایی‌ها بسیار مؤثرتر از جلب نظر کشور‌های شرقی است! اروپایی‌ها ثابت کرده‌اند که هیچ‌گاه حاضر نیستند به خاطر منافع ایران، در مقابل آمریکا بایستند و اینکه در پسابرجام، هیچ واکنشی به بدعهدی یانکی‌ها نشان ندادند، به همین علت است. ازاین‌رو، به نظر نمی‌رسد که اس پی وی کمکی برای پویایی اقتصاد کشور باشد و بیشتر جنبه سمبلیک و نمادین دارد تا کشورمان را به عدم خروج از برجام متقاعد کند. همان‌گونه که ذکر آن گذشت، واشنگتن اروپا را تهدید کرده که چنانچه اس پی وی یا هر راهکار دیگری که به‌نوعی تحریم‌های ایران را دور بزند، عملیاتی کند، با برخورد سخت کاخ سفید روبه‌رو خواهد شد، لذا بسیار بعید که هیچ، محال است که قاره سبز منافع خود را قربانی یک ساز و کار نمادین به نفع جمهوری اسلامی نماید. ضمن اینکه به اذعان بسیاری از کارشناسان، وابستگی اروپا به آمریکا در هم تنیده‌تر از آن است که بتواند یک‌تنه در برابر واشنگتن بایستد و تحریم‌های کاخ سفید را به چالش بکشد. اس پی وی را اگر نماد نگاه به غرب برای گشایش و فتوحات اقتصادی بنامیم و بدانیم، راه‌حلی بسیار باثبات‌تر و مطمئن‌تر در برابر آن وجود دارد تا از آن طریق، به اقتصاد جهشی و مانا دست یازییم که عبارت است از اتکا به توانمندی‌های بی‌شمار داخلی. جمهوری اسلامی به لحاظ منابع غنی زیر زمینی و نیروی کار، از معدود کشور‌های ثروتمند جهان به شمار می‌آید و حلقه مفقوده در این میان، مدیران انقلابی و جهادی هستند تا با برنامه‌ریزی درست و آینده‌نگرانه، همه ظرفیت‌ها را به میدان آورده و در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب، دشمن را یک‌بار دیگر ناامید کنند.


در سرمقاله روزنامه سیاست روز با تیتر «چهل سالگی انقلاب و برجام» این چنین منتشر شده است:
می‌گویند نپیوستن ایران به اف. ای. تی. اف و نپذیرفتن کنوانسیون‌های پالرمو و سی. اف. تی برای کشور خطرات زیادی دارد و اگر مجمع تشخیص به جمع بندی نرسد، رفراندوم راهگشاست! از یک طرف مردم را از عواقب نپیوستن هراس می‌دهند و از سوی دیگر می‌گویند رأی دهید که اگر ندهید، آمریکا چنان می‌کند و چنین، انگار که تاکنون آمریکا نبوده است و دشمنی هم نکرده است و تحریم اقتصادی و تهدید نظامی هم در کار نبوده است؟! مردم! گوش به هیچ‌یک از طرف‌ها ندهید، اصلاً بی‌توجه به توجیهات دو طرف باشید، خودتان بروید و جست‌وجو کنید، بنگرید به آنچه که باید شود یا نشود. به سرنوشت برجام نگاه کنید و آنچه که برای آن وعده داده شده بود، به برجام دوم توجه کنید، در چهل سالگی انقلاب، مصادف شدن فشار برای تحمیل اف. ای. تی. اف، عجیب است. آیا به انصاف و به صلاح است که در این زاد روز چهل سالگی تن به یک توافق دیگری بدهیم که باید برای آن هزینه بدهیم، هزینه‌ای که به آینده انقلاب و اسلام گره خورده است. ۲۲ بهمن در راه است، این روز را روز رفراندوم برای تعیین تکلیف برجام هسته‌ای و اف. ای. تی. اف قرار دهیم تا قرار دل یابیم.

 

• روزنامه فرهیختگان هم در بخش سرمقاله خود مطلبی با تیتر «جشنواره فجر؛ تنها دلخوشی فیلمساز دغدغه‌مند» منتشر کرده که به این شرح است:
امسال جشنواره فیلم فجر در آستانه سی‌و‌هفتمین دوره خود، در میانه احوالات سینمایی برپا می‌شود که سالن‌های سینمایش به مثابه سال‌های اواسط دهه ۵۰، در تسخیر آثاری قرار گرفته که از نزدیک شدن به زندگی واقعی مردم هراس دارند و عمده فیلم‌هایش به دامان سرگرمی‌سازی مبتذل خزیده‌اند. اما بنا به تجربه سینمای سال ۵۶، نتیجه ابتذالی که جریان پول‌پرست سینما سردمدارش شده و روزبه‌روز و قدم‌به‌قدم به نام صنعت سینما بین سالن‌های سینمایی رسوخ می‌کند، چیزی نخواهد شد جز قهر مردم با سینما. گواه این مدعا نه آمار فروش فیلم‌هایی است که سالن‌دار‌ها و معدود فیلمسازان به آن می‌بالند بلکه آمار مخاطبان سینمای ایران است که سال به سال کم می‌شوند. وسط این معرکه، جشنواره فیلم فجر تنها بنای مستحکم فیلمساز دغدغه‌مند است و البته محلی برای برجسته‌سازی یک اثر سینمایی تا شاخصی برای شناسایی سره از ناسره در سینمای ایران باشد. ازجمله مشخصه‌هایی که برای جشنواره فیلم فجر امسال عنوان کردند، حضور پررنگ فیلم‌اولی‌ها نسبت به سال گذشته است و اینکه بعد از سه سال جشنواره فیلم فجر، بار دیگر بخش نگاه نو را خواهد داشت. امسال به نسبت سال قبل فیلم‌های سیاسی و چالش‌برانگیز هم دیده می‌شود. فیلم‌هایی مثل «شبی که ماه کامل شد»، «دیدن این فیلم جرم است»، «ماجرای نیمروز؛ رد خون» ازجمله فیلم‌هایی هستند که قصه‌هایشان بر لبه خط‌قرمز‌های سیاسی و امنیتی روایت می‌شوند. مساله‌ای که ابراهیم داروغه‌زاده، دبیر جشنواره فیلم فجر هم به آن اشاره کرده است. ورود پول‌های مشکوک به سینما، یکی دیگر از مواردی است که از هفته‌ها قبل در فضای رسانه‌های مختلف مطرح شده و با توجه به اینکه بیشتر فیلم‌های حاضر در جشنواره فیلم فجر با سرمایه بخش خصوصی تولید شده است، احتمالا حاشیه‌های فرامتنی نیز گریبانگیر این آثار سینمایی خواهد شد. ضمن این‌که دبیر جشنواره فیلم فجر هم گفته است: «از قوه قضائیه و دادستانی درخواست می‌کنم اگر اطلاعاتی درباره سرمایه‌های مشکوک دارند به ما مکتوب اعلام کنند و فیلم‌های مبتلابه اجازه نمایش نخواهند داشت.»

 

• روزنامه صبح نو هم در بخش سرمقاله‌ای با عنوان «عقلانیت انقلابی» منتشر کرده است:

روش برخورد و اعمال فشار دولتی برای پذیرش FATF که مجموعه‌ای از کنوانسیون‌ها، موافقت‌نامه‌ها و سازمان‌های مالی است، زنده‌کننده خاطره برجام است که در دومی ضمانت‌ها و شروطی وجود داشت و در اولی فقط هشدار‌هایی است و ابهام‌هایی فراوان. آنچه بیش از پیش شرایط را حساس کرده، تلاشی است که برای ایجاد دوقطبی در قبال این موضوع شکل گرفته که در آن عجله برای تصویب به انحای مختلف توصیه می‌شود و حتی فضا‌هایی در بازار سرمایه (نظیر نرخ ارز) شکل می‌گیرد که این گمانه را دامن می‌زند که غیر از گفتاردرمانی و نامه‌پراکنی، ظاهراً اقدامات دیگری هم در دستور کار قرار دارد و در برابر، تهییج افکار عمومی منتقد برای رد کردن FATF که فعلاً بخش پالرموی آن در دستور کار است. راه چاره چیست؟ اولاً باید بتوان حوزه عمومی را نسبت‌به این مسأله آگاه کرد؛ البته دشواری و پیچیدگی موضوع به حدی است که بحث‌های کارشناسی را نیز به سرانجام نمی‌رساند، اما با این همه باید بتوان مردم را نسبت‌به این مقوله، روشن کرد. ثانیاً در پی این آگاه‌سازی و اشراف بر ابعاد موضوع، موانع مبارزه با دوقطبی را فراهم آورد، چه اینکه این امر تصمیم‌گیری را تسهیل می‌کند و شوآف‌هایی مانند برگزاری رفراندوم و... را بی‌معنا می‌سازد و ثالثاً امکان تحقق عقلانیت را برای همه تصمیم‌گیران فراهم کرد تا بتوانند از هیاهو‌های پوشالی رها شوند.

• روزنامه اطلاعات هم یادداشتی با تیتر تداوم یک مرد تا ابدیت منتشر کرده است که به این شرح است:
هر چه که زمان بیشتر و بیشتر سپری می‌شود، نگاه نقادانه، ژرف، بی‌طرفانه و بدون تعصب برجسته‌تر خودنمایی می‌کند. امروز که دیگر سال‌ها از مرگ صدام حسین و سران حزب بعث سپری شده است و دیگر آن التهاب و حساسیت آن سال‌ها عملاً وجود ندارد، نگاه کاملاً پژوهش محورانه و غیرمغرضانه به جنگ چه ایرانی و چه غیرایرانی اهمیت یافته و شخصیت غلامحسین افشردی و بازتاب تمامی کوشش‌ها و اندیشه او پرفروغ‌تر شده و به تدریج این کوه عظیم که فقط بخش کوچکی از آن بیرون از آب‌ها قرار داشت، در حال بیرون زدن از دل اقیانوس جنگ است. شخصیت‌هایی، چون سووروف، مانشتاین و گودریان در عرصه جنگاوری و فرماندهی چنین بودند که به تدریج بر اهمیتشان افزوده شد و نه به واسطه تبلیغات و پروپاگاندای مقطعی جنگ. حسن باقری هم به جرگة کسانی تعلق دارد که روشنایی صبحگاهی آرام آرام شخصیت، مسئولیت، تعهد، نبوغ طرح‌ریزی، افق استراتژیکی جنگ، احساسات پرشور نسبت به حفظ جان افراد، تلاش فراتر از تصور برای تحقق پیروزی و ده‌ها خصیصة منحصربه‌فرد این شخصیت را نشان داده و خواهد داد و این ثابت کرد که او پابه پای تاریخ تداوم خواهد یافت.


روزنامه کیهان نیز سرمقاله خود را با این عنوان که سلام‌وعلیک ۳ میلیاردی با راننده مینی‌بوس آزادی-ونک! منتشر کرده است:
یکی از متهمان این پرونده عجیب و غریب، اولین وزیر کار دولت نهم است که پس از حدود یک سال از وزارت استعفا می‌دهد. پرویز کاظمی در مصاحبه‌ای درباره آخرین جلسه خود با احمدی‌نژاد پیش از استعفا و در مقابل پیشنهاد کار در بخشی دیگر می‌گوید؛ «گفتم شما اصلا نگران من نباشید. من گواهینامه رانندگی دارم. مینی‌بوس می‌خرم. از میدان آزادی تا ونک می‌روم و مسافر هم می‌زنم!»، اما جناب وزیر سابق به‌جای رانندگی مینی‌بوس در خط آزادی-ونک، رئیس هیئت مدیره بانک سرمایه می‌شود. در جلسه سوم دادگاه، قاضی از وی می‌پرسد شما رحمت‌الله اسدی را می‌شناسید؟ کاظمی پاسخ داد: بله. قاضی پرسید ایشان چه ارتباطی با شما دارند؟ کاظمی گفت: با هم سلام و علیکی داشتیم! قاضی پرسید: آیا کار مالی و بانکی هم داشته‌اید؟ متهم پاسخ داد: خیر. قاضی می‌گوید، اما وی با نامه‌ای جعلی از یکی از شعب بانک سرمایه ۳ میلیارد تومان پول به حساب همسر شما واریز کرده است. متهم که جواب خاصی برای گفتن ندارد، اما در جلسه بعدی (دیروز) پاسخ جالبی می‌دهد و می‌گوید شرکتی کره‌ای سی میلیون یورو از دولت طلب داشت و کارش گیر بود و من به آن‌ها مشاوره دادم و آن ۳ میلیارد حق مشاوره من بود! وقتی هم که قاضی می‌پرسد پس چرا به جای حساب خودتان به حساب همسرتان واریز شد، متهم جوابی ندارد. آقای روحانی محترم! آقای ظریف عزیز! ۸ وزیر گرامی که نامه می‌نویسید تا مسیر مشخص و قانونی را دور بزنید و لوایح FATF تصویب شود، مشکلات اصلی مردم و کشور آن چیز‌هایی نیست که شما فکر می‌کنید. مشکلات بانکی ما همین معدود آدم‌هایی هستند که نقدینگی عظیم کشور را به جای انداختن در مسیر تولید و رونق اقتصادی و حمایت از کارگر و کارخانه، در جیب بی‌انت‌های کسانی می‌ریزند که بیشتر آن را خرج خرید ملک و املاک در خارج می‌کنند و با ته‌مانده‌اش برای مردم سریال مثلث عشقی می‌سازند تا «شهرزاد» برایشان قصه هزار و یک شب بگوید و سرگرمشان کند.

 

  • روزنامه رسالت در بخش سرمقاله  مطلب یار حبیب رفت! را منتشر کرده است:

    محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی دار فانی را وداع گفت؛ خبر آنقدر غیرمنتظره بود که همه را میخکوب کرد او عارضه جدی نداشت با نشاط و خستگی‌ناپذیر کار می‌کرد. هیچ‌کس را گمان آن نمی‌رفت که یک فرمان برسد؛ ایست! او در کنار خانواده شامگاه دوشنبه ناگهان دچار ایست قلبی شد و از دنیا رفت. حبیبی در اوایل انقلاب در نخستین سال‌های پیروزی در سنگر استانداری فارس، خراسان و شهر تهران و نیز شهرداری تهران خدمات زیادی به انقلاب و مردم ارائه کرد و مردم از او سیمایی خدوم، خستگی‌ناپذیر، مقاوم و به ویژه غمخوار محرومین و مستضعفین در خاطره داشتند. او همزمان در سنگر اجرا در کشور در عرصه سیاسی هم حضور داشت و انقلابیون را در مبارزه علیه کفر، نفاق و انحراف یاری می‌داد. وی از ۱۴ سال پیش با هدایت مرحوم حبیب الله عسکر اولادی در سنگر حزب موتلفه اسلامی سکانداری دبیرکلی این حزب را برعهده داشت و همانند عسکر اولادی در همگرایی و هم صدایی نیرو‌های انقلاب و جریان اصولگرایی نقش کلیدی را ایفا می‌کرد. مدارا، صبر، خوش خلقی و حکیمانه سخن گفتن وی زبانزد خاص و عام نیرو‌های انقلابی بود و همگی به او و دیدگاه‌هایش به دیده احترام می‌نگریستند. حبیبی در مجمع اخیر حزب موتلفه اسلامی بر آن بود که دیگر به سمت دبیرکلی انتخاب نشود و بر این امر اصرار ورزید، اما شورای مرکزی با آنکه او مخالف این انتخاب بود به اتفاق آراء این مسئولیت خطیر را به او واگذار کرد و او علی‌رغم خواست خود متواضعانه پذیرفت. خدمات او در عرصه مبارزات سیاسی باید توسط کسانی که در این راه گام‌های بزرگ برداشته و جزء سیاستمداران بزرگ کشور هستند مورد واکاوی قرار گیرد تا قدر و منزلت وی در میان ملت روشن شود. روزنامه رسالت ارتحال مرحوم محمد نبی حبیبی یار دیرین امام (ره) و رهبری را خدمت مقام معظم رهبری، علمای بزرگ و مراجع عالیقدر و نیز انقلابیون پایه کار خدمت به مردم و نیز خانواده عزیز و گرامی وی تسلیت می‌گوید و از خداوند بزرگ برای وی مغفرت و رحمت آرزومند است.مقاله
  •  روزنامه ایران هم در صفحه نخست یادداشت بستر‌های اقتصادی حضور ایران در سوریه را  منتشر کرده است:
    جمهوری اسلامی ایران در سال‌هایی که سوریه درگیر جنگ با داعش و چالش‌های ناشی از این درگیری بود، هزینه‌های گسترده‌ای چه از منظر سیاسی، مادی و نظامی در سوریه متقبل شد. هزینه‌ها و کمک‌هایی که در نهایت باعث شد بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه حدود ۹۰ درصد بر کشورش تسلط پیدا کند. با فروکش کردن آشوب‌های داخلی سوریه، اینک زمانی فراهم شده که دولت سوریه خرابی‌های هفت سال جنگ داخلی را با کمک کشور‌های دوست از جمله ایران ترمیم و بازسازی کند. این در حالی است که سوریه خودش سرمایه و حتی نیروی انسانی کافی ندارد و کشورهایی، چون ایران، روسیه و لبنان و تا حدودی هم حزب‌الله در یک موقعیت بسیار خوبی قرار دارند که می‌توانند به روند بازسازی سوریه کمک‌های مؤثری کنند. به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران با سفری که معاون رئیس جمهوری در رأس یک هیأت گسترده اقتصادی به سوریه داشته، برای حضور در پروسه بازسازی سوریه اهداف مشخصی را پیگیری می‌کند. این‌ها نشانگر این است که سوریه هم پذیرای کمک ایران برای بازسازی است، اما این پرسش مطرح می‌شود که زمینه‌های همکاری تهران و دمشق چیست؟ یکی از زمینه‌هایی که ایران می‌تواند هم از نظر تکنولوژیکی و هم نیروی انسانی در سوریه حضور مؤثری داشته باشد، بازسازی منازل، ساختمان سازی، پل سازی و راهسازی است. این‌ها زمینه‌هایی است که نیازی به تکنولوژی خاصی ندارد و ما از تمام فناوری‌های مربوطه، مواد اولیه و نیروی انسانی در این زمینه بهره‌مند هستیم.ایران در زمینه صنعت نفت و گاز هم می‌تواند مشارکت جدی در سوریه داشته باشد. کشورمان در این زمینه بعد از انقلاب از تجربیات خوبی برخوردار شده و چه بسا در رابطه با اکتشاف و استخراج و پالایش و حتی رساندن گاز به صنایع می‌تواند بدون اتکا به کشور دیگری فعالیت مؤثری در این سوریه داشته باشد. حوزه صنعت نفت و گاز، حوزه‌های سودآوری است و لذا اگر ایران بتواند امتیازاتی را در این زمینه‌ها از سوریه بگیرد، حالا چه در زمینه رساندن گاز به منازل و صنایع و یا در زمینه اکتشاف و استخراج می‌تواند به منافع اقتصادی حائز اهمیتی دست یابد. چون سوریه هم دارای منابع نفت وگاز است و حضور ایران در این زمینه بسیار ضروری به نظر می‌رسد.ایران در خلال جنگ داخلی چند ساله سوریه نیرو‌هایی را با هدف کمک مستشاری به سوریه اعزام کرده است که همچنان به صورت سازمان یافته و منسجم در این کشور حضور دارند و تا حدودی وظایف نظامی برعهده‌شان است. چنانچه پروسه‌های همکاری اقتصادی ایران در سوریه وجه اجرایی به خود بگیرد، این نیرو‌ها می‌توانند از پایگاه‌های نظامی ترخیص شده و جذب پروژه‌های اقتصادی شوند. یعنی به جای پراکنده شدن این نیرو‌ها و تحمیل هزینه‌های دیگری به ایران، آن‌ها می‌توانند به سرعت در فرایند این پروژه‌ها سازماندهی شوند.
    جمهوری اسلامی در شرایطی مشارکت در بازسازی سوریه را جزو اهداف خود قرار داده است که ضروری است انعقاد قرارداد‌های دوجانبه و چندجانبه بخش دولتی و خصوصی ایران با طرف سوری با محاسبه دقیق سود و زیان و در سطوح فنی و مالی هوشمندانه‌ای انجام و به دقت بررسی شود که چه میزان سرمایه‌گذاری‌های مشترک انجام می‌شود و این سرمایه‌گذاری‌ها چگونه بازیافت می‌شود و سودش چگونه باز می‌گردد. دقت در این مراحل آغازین همکاری‌های مشترک اقتصادی مانع از اختلافات بعدی و توقف این همکاری‌ها خواهد شد.
    اما نکته دیگر اینکه پروسه مشارکت ایران در بازسازی اقتصادی سوریه در حال حاضر باید با سرعت زیادی پیگیری و اجرایی شود، زیرا اگر کشور‌های دیگر از جمله امریکایی‌ها و سعودی‌ها هم وارد شوند، عرصه عمل ایران در حوزه‌های مورد نیاز سوریه محدود شده و از انعقاد قرارداد‌های سودآور محروم خواهد شد.

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *