رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

۴۰ سال پیروزی/ نگرانی‌های حیاتی درباره Instex/ انقلاب، «دم خروس اف. ای. تی. اف» /به جشن ۴۰ سالگی رسیدیم/ چرا این جسد متعفن را دفن نمی‌کنید؟!

9:07 - 13 بهمن 1397
کد خبر: ۴۹۰۵۶۴
خبرگزاری میزان- ۴۰ سال پیروزی/ نگرانی‌های حیاتی درباره Instex/ انقلاب، «دم خروس اف. ای. تی. اف» /به جشن ۴۰ سالگی رسیدیم/ چرا این جسد متعفن را دفن نمی‌کنید؟! / گزیده‌ای از تیتر‌های منتشر شده در قسمت سرمقاله و یادداشت روز روزنامه‌های کشور است.

سرمقاله به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، ۴۰ سال پیروزی، نگرانی‌های حیاتی درباره Instex، انقلاب، «دم خروس اف. ای. تی. اف»، به جشن ۴۰ سالگی رسیدیم، چرا این جسد متعفن را دفن نمی‌کنید؟!، هنر دیپلماسی، فرصت تحریم‌ها برای صنعت نفت ایران، هم راز تیپ‌سازی‌ها در «رد خون» چیست؟ گزیده‌ای از تیتر‌های منتشر شده در قسمت سرمقاله و تیتر روزنامه‌های کشور است که در ادامه می‌خوانید.

 

  • روزنامه حمایت در بخش یادداشت صفحه نخست مطلبی با تیتر ۴۰ سال پیروزی را منتشر کرد که به این شرح است:


ایران به برکت انقلاب اسلامی از چنان رشد و جهش علمی بی‌سابقه‌ای برخوردار شده که نظیر آن را نمی‌توان در هیچ‌یک از برهه‌های تاریخ کشور آدرس داد. سهم ایران در تولید علم جهانی از یک‌صدم درصد در سال ۱۳۵۷ به ۱.۹ درصد در سال ۱۳۹۶ رسیده است. بر اساس آمار‌های منتشرشده، رتبه علمی کشورمان در جهان در پایگاه اسکوپوس و ISI اکنون شانزدهم است درحالی‌که تا قبل از انقلاب اسلامی، در رتبه‌بندی این پایگاه‌های استنادی بین‌المللی، ایران هیچ جایگاهی نداشت. چنین رستاخیز علمی بزرگی، تحسین و تعجب بسیاری از مردم جهان و کشور‌های غربی را برانگیخته است به‌نحوی‌که به مصداق «الفضل ما شهدت به الأعداء» (فضیلت آن است که دشمنان به آن شهادت دهند)، تحسین و اذعان بدخواهان جمهوری اسلامی را به همراه داشته است. به گفته «دافنه گتز» پژوهشگر ارشد اندیشکده صهیونیستی «ساموئل نعمان»، این آمار‌ها نشان می‌دهد که وعده آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص تبدیل‌شدن ایران به یکی از قدرت‌های علمی جهان در حال تحقق است. وی درباره علت رشد سریع علم در ایران می‌گوید: «در ایران هیچ تناقضی میان علم و دین وجود ندارد. بلکه کاملاً برعکس، رهبران مذهبی ایران برخلاف آنچه در میان علمای یهودی شاهد آن هستیم، معتقدند که اسلام به پیشرفت علم کمک می‌کند و آیت‌الله خامنه‌ای نیز در سخنرانی‌های خود اظهار کرده است که اسلام و علم، دست در دست یکدیگر قدم برمی‌دارند». همین واقعیات حاکی از این است که برخلاف آنچه دشمنان به هر طریقی سعی در تلقین آن به جامعه دارند، پافشاری بر ایدئولوژی، ایران اسلامی را نه‌تن‌ها از پیشرفت و فناوری عقب نگه نداشته بلکه آن را به قله‌های علمی رسانده و تحریم‌های وحشیانه اقتصادی نیز دقیقاً برای معکوس کردن حقایق جاری در کشور اعمال شده‌اند. دوگانه «معیشت – آرمان‌ها» امروز بیش از هر چیزی از طریق شیپورچی‌های غرب از طریق شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای تبلیغ می‌شود درحالی‌که در واقع هیچ دوگانه‌ای وجود ندارد و معضلات معیشتی امروز از قضا ناشی از فاصله گرفتن برخی از مسئولین از تفکر انقلابی است. در علم و فناوری به حیات خلوت کشور‌های پیشرفته به این دلیل وارد شدیم که نیرو‌های انقلاب برخلاف آن دسته از فارغ‌التحصیلانی که غرب را قبله آمال خود قرار داده بودند، بی‌هیچ منت و چشمداشتی برای اعتلای کشور وارد کارزار علمی شدند و به این جایگاه رفیع نائل آمدیم. عکس همین قاعده عیناً در معیشت نیز صادق است، چراکه برخی متصدیان امر اقتصاد، انقلابی و جهاد گونه وارد میدان نشده‌اند و درنتیجه فاصله گرفتن از ارزش‌های انقلابی، اوضاع نابسامان فعلی را شاهدیم. بالاخره اینکه کلید پیشرفت و تعالی کشور، وفاداری به ارزش‌هاست نه نگاه امیدوارانه به غرب و آمریکا. به فرموده رهبر حکیم انقلاب «هر جا انقلابی عمل کردیم پیش رفتیم؛ هر جا از انقلابی‌گری و حرکت جهادی غفلت کردیم عقب ماندیم. این یک واقعیت است. مخاطب این سخن نسل امروز و نسل فردا و نسل فردا‌های بعد است. می‌توان این راه را با شیوه انقلابی حرکت کرد؛ آن‌وقت پیشرفت قطعی است.»

 

 

  • در روزنامه وطن امروز هم مطلب با عنوان نگرانی‌های حیاتی درباره Instex منتشر شده است که در ادامه می‌خوانید:

 


Instex از آمادگی ایران برای «تعامل سازنده با اروپا با شرایط برابر و احترام متقابل» سخن گفته است. این جمله باید راززدایی شود و آقای ظریف خیلی روشن باید متعهد شود منظور از این تعامل سازنده هیچ نوعی از مذاکرات منطقه‌ای- از جمله آنچه چند ماه قبل درباره یمن انجام شد- نیست. نگرانی دیگر این است که Instex به تدریج تبدیل به سیاهچاله اروپایی شده و همه تجارت خارجی ایران را ببلعد. اروپایی‌ها به صراحت گفته اند پولی که در این موسسه جمع می‌شود فقط برای معاملات مشروع ایران (یعنی غذا، دارو و تجهیزات پزشکی) هزینه خواهد شد. اگر آنگونه که آقای عراقچی گفته ایران بخواهد حتی پول فروش نفت به خریداران غیراروپایی را هم به Instex هدایت کند، معنایی جز این نخواهد داشت که مدیریت کل پول ایران در اختیار اروپایی‌ها قرار خواهد گرفت و ایران می‌تواند این پول را فقط صرف معاملاتی کند که آن‌ها اجازه می‌دهند. این دقیقا منطبق با هدف آمریکاست که اختیار پول‌های ایران را از دست ایران خارج کرده و اجازه ندهد این پول‌ها به شکلی که مدنظر ایران است و فراتر از اهداف تحریمی مصرف شود. «کنش‌زدایی» از تجارت خارجی ایران اتفاق بسیار خطرناکی است که اگر Instex آن را محقق کند خدمت بزرگی به آمریکا کرده است. با توجه به اصرار اروپایی‌ها به کامل شدن برنامه اقدام FATF در ایران به عنوان پیش‌شرط عملیاتی شدن Instex، ۲ نگرانی فوق‌العاده مهم ایجاد می‌شود: اول- اروپایی‌ها تازه این موسسه را ثبت کرده اند و شواهد نشان می‌دهد می‌خواهند آغاز به کار عملی آن را مشروط به تصویب نهایی CFT و پالرمو در ایران کنند. در این صورت Instex نه‌تن‌ها سبک‌کننده فشار‌ها نخواهد بود بلکه خود به ابزار فشاری جدید بر ایران به منظور گرفتن امتیاز‌های بیشتر بدل خواهد شد. دوم- از این مهم‌تر، احتمالا Instex فقط با آن دسته از موسسات مالی و شرکت‌ها در ایران کار خواهد کرد که استاندارد‌های مقابله با تامین مالی تروریسم و پولشویی مدنظر اروپا را کامل اجرا کنند و این یعنی، این مکانیسم جدید خود به چشمه‌ای جدید برای تزریق پرفشار خودتحریمی و قطع همکاری بخش خصوصی با نهاد‌های مورد هدف در ایران تبدیل می‌شود. اصرار برای انباشت هر چه بیشتر تجارت خارجی بویژه پول ناشی از فروش نفت ایران در Instex خدمتی بزرگ به رژیم تحریم‌های آمریکاست، چرا که اساسا امکان هرگونه دور زدن تحریم‌های آمریکا را از ایران سلب کرده و به شناسایی کامل هویت مشتریان ایران از سوی آمریکا- که بر این مکانیسم اشراف کامل دارد- می‌انجامد. برای آمریکا خبری خوش‌تر از این نیست که ایران به دست خود اطلاعات مالی حساس مربوط به شرکای تجارت خارجی خود را در اختیار نهادی بگذارد که در هماهنگی تنگاتنگ با خزانه‌داری آمریکا قرار دارد. از این جنبه Instex کمک‌کار و تسهیل‌کننده تحریم‌های آمریکا خواهد بود نه مقابله‌کننده با آن.این ۴ نگرانی حیاتی است و اگر همین حالا با شفافیت کامل رفع نشود، می‌تواند به فاجعه‌ای برای امنیت ملی ایران در سال‌های آینده بدل شود. راه بهتر این است که ایران تاکید کند Instex باید خرید همه کالا‌ها و خدمات از سوی ایران- نه فقط آن دسته از کالا‌ها و خدمات که مشمول تحریم نیست- را تامین مالی کند و الا فعالیت‌هایی که در زمینه خروج ایران از تعهدات هسته‌ای اش آغاز شده شدت خواهد گرفت و ایران تعهدات برجامی خود را ترک خواهد گفت.

 

• روزنامه صبح نو هم در بخش سرمقاله خود مطلبی با عنوان انقلاب را منتشر کرد که در ادامه می‌خوانید:


باورپذیر نبود. در قرن بیستم که نسخه‌های مدرن، توسعه را ایستگاه نهایی بشر معرفی می‌کردند، جماعتی در یک گوشه دنیا پیدا شده بودند که پشت پا زده بودند به نسخه‌هایی که توسعه و مدرنیسم را قبله آمال و اتوپیای بشر معرفی می‌کردند. جماعتی که دایره مفاهیم و منظومه معنایی‌شان، معانی دیگری برای بسیاری از واژه‌هایی قائل بود که تا پیش از این تصور می‌شد وحی منزل انسان‌هاست؛ انقلاب و حرکتی اجتماعی که معانی دیگری برای انسان، حدود، حقوق، آزادی، حیات و دیگر مفاهیم قائل بود. عجیب بود. نمونه اتوپیایی این جماعت، مدلی بود که ۱۴‌قرن پیش در سرزمین دیگری جز سرزمین آن‌ها پیاده شده بود. این خواست از نگاه همه نسخه‌نویسان توسعه و مدنیت یک عقب‌گرد فاحش بود. انقلاب این جماعت هرچند در ابتدا برق چشم پست‌مدرنیست‌های نسبی‌گرا را دزدید و به خیال‌شان، ایرانیان هم حالا در اردوگاه آن‌ها بودند؛ اما خیلی نگذشت که مشخص شد انقلاب ایرانیان حتی به مفهوم نفی مطلق مدرن هم نیست. آن‌ها به گذشته و تاریخ نظر داشتند؛ اما سنت‌گرا نبودند. با بعضی مظاهر دنیای مدرن سر ستیز داشتند؛ اما از جنس جهادیست‌های خشک و بی‌منطق قرن‌۲۱ هم نبودند. آن‌ها عالم خود را داشتند. انقلاب اسلامی عالم خود را داشت. آن را باید با معیار‌های عالم خودش سنجید نه خط‌کش‌های مدرنیست و سنت‌گرایی که هنوز در بند دعوا‌های کلامی خود مانده‌اند. این مهم آن‌جایی ضرورت دو چندان می‌یابد که در نظر بگیریم حالا و در ۴۰‌سالگی انقلابی برای خدا، آن را با متر و معیار‌هایی بسنجیم که از جنس عالم انقلابی برای خدا باشند.

• روزنامه جام جم هم مطلبی با عنوان «دم خروس اف. ای. تی. اف» منتشر شد که به این شرح است:


اروپایی‌ها پس از مدت‌ها تاخیر بالاخره اعلام کردند کانال مالی جدیدی برای مبادلات تجاری با ایران ثبت کرده‌اند. درباره این کانال مالی باید به چند موضوع بسیار مهم توجه کرد که اولین نکته درباره ارتباط این کانال با تحریم‌های آمریکاست. این کانال در صورتی می‌توانست برای ایران مفید باشد که فراتر از تحریم‌های آمریکا بوده و مقابل تحریم‌های آمریکا بایستد. در آن شرایط بود که می‌توانست برای ایران مفید فایده باشد، اما آنچه که اروپایی‌ها در بیانیه‌شان اعلام کرده‌اند این است که ساز و کار آن‌ها در چارچوب تحریم‌های آمریکا باقی می‌ماند و این همان چیزی است که قبلا هم در داخل کشور پیش‌بینی شده بود. آن‌ها گفته‌اند فقط با این کانال می‌توان غذا، دارو و تجهیزات پزشکی خریداری کرد. این در حالی است که ما اصلا در این حوزه‌ها تحریم نیستیم و در هیچ جای دنیا (حداقل روی کاغذ) غذا، دارو و تجهیزات پزشکی را تحریم نمی‌کنند؛ بنابراین آنچه اعلام شده است کاملا در چارچوب تحریم‌های آمریکا و به اعتقاد من کاملا با هماهنگی این کشور انجام شده است. نکته بعد این‌که آن‌ها اعلام نکرده‌اند حتی اگر ما بخواهیم در همین سه حوزه اعلام شده، از اروپایی‌ها خریداری کنیم ما به ازای خرید چه باید به آن‌ها بدهیم. زیرا نفت ما تحریم است و فرانسه و انگلیس و آلمان مشخص نکرده‌اند چه چیزی می‌خواهند از ما بخرند که در ازای پول آن، اقلام مشمول آن سه حوزه را به ما تحویل بدهند. این یکی از ابهامات جدی کانال اعلامی اروپاست. نکته بعدی بیانیه اعلام شده از سوی اروپا ـ. که موضوع خطرناکی است ـ. این است که می‌خواهند این ساز و کار را به کشور‌های دیگر تعمیم دهند. ما نباید اجازه دهیم اروپایی‌ها بر تعاملات مالی و بانکی ایران با کشور‌هایی مثل چین، روسیه، هند و سایر کشور‌هایی که با ما تعاملات تجاری دارند سوار شوند. ما باید با هر یک از این کشور‌ها پیمان پولی دوجانبه داشته باشیم و با هریک از آن‌ها کانال مالی دوجانبه ایجاد کنیم نه این‌که آن‌ها را هم ذیل نظارت و کنترل اروپایی‌ها بیاوریم که فردا برای ما خطرآفرین باشد و کنترل واردات و صادرات ما در دست اروپایی‌ها بیفتد. نکته بعدی قابل توجه در بیانیه اتحادیه اروپا بحث اف. ای. تی. اف است. آن‌ها از یک‌طرف گفته‌اند ابزار پشتیبان مبادلات تجاری منطبق با بالاترین معیار‌های بین‌المللی در زمینه مبارزه با پولشویی و مبارزه با تامین مالی تروریسم است و از طرف دیگر گفته‌اند برای این‌که این کانال، عملیاتی شود ایران باید تمامی عناصر برنامه اقدام اف. ای. تی. اف را اجرا کند. این تناقض، آنقدر بزرگ است که سیاسی بودن مساله اف. ای. تی. اف در ایران را نشان داد و دم خروسی بود که بیرون زد.

 

• در روزنامه خراسان هم سرمقاله‌ای با عنوان به جشن ۴۰ سالگی رسیدیم، را منتشر شد که به این شرح است:

کسانی که از کوتاه فکری و نادانی گمان می‌کردند انقلاب اسلامی به چهارسالگی هم نخواهد رسید، اکنون ناباورانه شاهد برپایی جشن‌های چهل سالگی انقلاب هستند و خشمگین و افسرده حال به فردا‌هایی می‌اندیشند که نظام اسلامی با اقتدار و عظمت همچنان استوار خواهد بود. نسل جدید که دغدغه‌ها و آرمان‌های آغاز انقلاب را ندارد، بیشتر مشکلات و چالش‌ها را می‌بیند و تنها با شعار‌ها و حرف‌ها قانع نمی‌شود. اکنون دیگر کوتاهی‌ها و تقصیر‌های برخی مسئولان که زمینه ساز فساد و بی عدالتی در میان قشر‌های محروم جامعه شده قابل توجیه نیست. در سال‌های آینده نسل‌های اول و دوم انقلاب که یاران امام خمینی و همراهان انقلاب بوده اند به مرور جای خود را به نسل‌های جدید خواهند داد و سیمای کارگزاران نظام کاملا تغییر خواهد کرد. این تغییر خواسته یا ناخواسته تنها در اشخاص و ظواهر امور نخواهد بود بلکه بسیاری از راهبرد‌ها و سازوکار‌ها نیز به اقتضای تحولات اجتماعی و گذشت زمان دچار تنوع و تغییر خواهد شد.
آن چه اهمیت دارد، باقی ماندن اصول و بنیان‌های اساسی و استواری است که ارکان انقلاب اسلامی را تشکیل می‌دهد؛ استقلال و عدم وابستگی، آزادی، مشارکت مردم، اسلامی بودن هویت نظام، دوری از اشرافی گری و رفتار طاغوتی، گسترش عدالت! اگر فرزندان این مرز و بوم - با تفاوت‌های طبیعی ظاهری- به این اصول و آرمان‌ها وفادار باشند، انقلاب اسلامی در مقابل همه حمله‌ها و هجوم‌ها مقاومت خواهد کرد و پایدار خواهد ماند و روزی که ما نیستیم صدسالگی انقلاب اسلامی را جشن خواهند گرفت.

روزنامه های کشور

 

• روزنامه کیهان هم در بخش یادداشت روز مطلبی با تیتر چرا این جسد متعفن را دفن نمی‌کنید؟! را منتشر کرد که در ادامه می‌خوانید:

 

SPV کانال ویژه مالی اروپا برای تسهیل تجارت با ایران است! که اکنون با چند درجه تنزل به INSTEX SAS تبدیل شده است. بر این اساس ضمن آنکه اروپا خرید نفت از ایران را در تحریم نگاه می‌دارد (نقض آشکار برجام)، ایران هم حق دسترسی به ارز حاصل از فروش نفت خود به کشور‌های دیگر نظیر هند و ژاپن و کره جنوبی را ندارد! بلکه ارز حاصل از فروش نفت ایران باید از کشور‌های خریدار به بانک‌های اروپایی منتقل شود! خب، تا اینجا یک قلم درشت به نفع اروپاست که پول نفت ما را در اختیار دارد و از سود آن استفاده می‌کند! بعد چه؟... ایران می‌تواند از کشور‌های اروپایی کالا خریداری کند. این هم یک قدم بزرگ دیگر به نفع اروپاست که بازار کالای وارداتی ایران را در اختیار می‌گیرد! اما، آیا ایران می‌تواند هر کالایی که نیاز داشت را از اروپا خریداری کند؟ SPV و طرح اخیرا اعلام شده آن یعنی INSTEX SAS چنین اجازه‌ای نمی‌دهد! بلکه ایران در مقابل ارز حاصل از فروش نفت خود فقط به فقط می‌تواند از کشور‌های اروپایی مواد غذایی و دارویی بخرد؛ و نتیجه آنکه، ایران به تدریج تمام کارخانه‌ها و مراکز تولید دارو و مواد غذایی خود را که نقش برجسته‌ای در اقتصاد کشور و اشتغالزایی دارند، تعطیل کند. این هم امتیاز دیگری برای اروپاست. در این پروژه رابطه اقتصادی ایران با سایر کشور‌ها قطع شده و منحصرا در اختیار اروپا قرار می‌گیرد و این نیز امتیاز دیگری است که قرار است به اروپا بدهیم! تا اینجا مشخص می‌شود که ایران با پذیرش SPV و طرح تنزل یافته آن یعنی INSTEX SAS دستکم ۵ امتیاز ویژه به اروپا تقدیم می‌کند و در مقابل، به دست خود، ذلت و تحقیر و نابودی اقتصادی خود را رقم می‌زند! صبر کنید! ماجرا هنوز تمام نشده است، اجرای SPV و INSTEX SAS علاوه بر نتایج فاجعه‌باری که به آن اشاره شد، شرط و شروط دیگری هم دارد. باید بدون فوت وقت، FATF و CFT و پالرمو را هم بپذیریم. یعنی چه؟! به‌عنوان نمونه فقط یک نمونه- باید بر‌اساس CFT که موضوع آن مقابله با تامین مالی تروریسم است، بودجه نیروی قدس، سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، وزارت دفاع و... را قطع کنیم! چرا که این مراکز از نظر آمریکا و متحدانش «تروریست» هستند! یعنی ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم را دست بسته تحویل دشمن و تروریست‌های تحت امر آن‌ها بدهیم! داعش که یادتان هست؟! و در خاتمه، این سؤال با دولت محترم و حامیان دیگر کنوانسیون‌های یاد شده در میان است که کجای آنچه در این وجیزه آمده است را غیر‌واقعی می‌دانند؟! و اگر چنین تصوری دارند چرا به‌جای حضور یکطرفه در صدا و سیما و یا مجامع دیگر، حاضر نیستند در یک گفت‌و‌گوی دو‌جانبه با حضور دیگر کارشناسان شرکت کرده و مستندات و دلایل نظر خود را برای آگاهی عموم مردم بیان فرمایند؟! و چنانچه موارد یاد شده را واقعی می‌دانند، چرا جسد متعفن برجام را دفن نمی‌کنند تا مردم از خطر عفونی میکروب‌های برخاسته از آن نظیر FATF و CFT و SPV و پالرمو و اخیرا INSTEX در امان باشند و مانند ۵ سال و چند ماه گذشته، معیشت و حرمت آنان از نتیجه‌های فاجعه‌بار برجام و کنوانسیون‌های پیرامونی آن
در رنج و آسیب نباشند؟!

• در روزنامه اطلاعات هم مطلب با تیتر هنر دیپلماسی منتشر شد که به این شرح است:


زمانی ریچارد نیکسون گفته بود ما در دنیا دوستان ثابت و دشمنان ثابت نداریم، بلکه منافع ثابتی داریم که به دنبال آنیم. این سخن در حوزه سیاست، به هر روی سخن درستی است و شاید دونالد ترامپ نیز دانسته یا ندانسته بر همین اساس عمل می‌کند. او از برجام خارج شد تا منافع آمریکا را، به زعم خویش حفظ کند، اما هنر سیاستمداران، به کارگیری منافع متضاد کشور‌ها به نفع کشور خود است. این همان چیزی است که اخیرا اتفاق افتاد. بالاخره سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا رسما کانال پرداخت تبادلات مالی با ایران را راه اندازی کرده اند. این کانال که عملاً و علناً، تحریم‌های آمریکا را دور می‌زند، پس از مدت‌ها کش و قوس میان آمریکا، اروپا و ایران تحت عنوان «اینستکس» * راه اندازی شده است و ابزاری در حمایت از تبادلات تجاری خواهد بود. هایکو ماس، جرمی هانت و ژان ایو لودریان وزیران خارجه آلمان، انگلیس و فرانسه در کنفرانس خبری مشترک در بخارست پنجشنبه شب پس از نشست وزیران اتحادیه اروپا راه اندازی رسمی سازوکار مالی ویژه اروپا برای ایران موسوم به «اینستکس» را اعلام کردند. شرکتی که با عنوان «اینستکس» ثبت شده در پاریس مستقر خواهد بود و یک کارشناس بانکی آلمانی مسئولیت آن را برعهده دارد. انگلیس ریاست هیات نظارت را برعهده خواهد داشت. پس از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه سال جاری، اتحادیه اروپا با موضع‌گیری علیه این اقدام، به بررسی طرح‌‎هایی با هدف حفظ تجارت با ایران پرداخت. این اتحادیه با اجرای قانون مسدودسازی تحریم‌ها (Blocking Statute) گامی در حمایت از شرکت‌های کوچک و متوسط برداشت تا این شرکت‌ها به موجب این قانون، مشمول تحریم‌های آمریکا قرار نگیرند. اینستکس در پاریس مستقر خواهد بود و کارشناس بانکی کهنه کار آلمانی و رئیس سابق «کومرتس بانک» به ریاست آن انتخاب شده است. فیشر ۶۹ ساله علنا وظیفه دور زدن و خنثی کردن تحریم‌های آمریکا علیه ایران را به عهده گرفته است. این اتفاق در تاریخ روابط اروپا با آمریکا، رویداد فوق العاده مهمی به حساب خواهد آمد. اهمیت این اتفاق زمانی بیشتر معلوم می‌شود که فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می‌گوید: اتحادیه اروپا به طور کامل حامی اجرای توافق هسته‌ای ایران است. او می‌گوید تاکنون در ۱۳ گزارش سازمان انرژی اتمی تائید شده که ایران به تعهداتش در برجام پایبند است و ما معتقدیم که این یک سند کلیدی برای امنیت ما در منطقه است. سازوکار ویژه مالی اروپا و ایران سبب می‌شود که تجارت‌های مشروع با ایران، چنانچه در برجام دیده شده ادامه پیدا کند. راه اندازی این کانال مالی که به کشور‌های اروپایی اجازه می‌دهد به روابط تجاری با ایران ادامه دهند، نخستین اقدام عملی اروپا در برابر ترامپ است و عملا اروپایی‌ها را در مقابل واشنگتن قرار داده است. این اتفاق را بدون تردید و بدون هر نوع سوگیری یا کنش سمپاتیک، می‌توان دستاورد دیپلماسی هسته‌ای وزارت خارجه به رهبری دیپلمات کارکشته و وطن دوستی، چون دکتر ظریف دانست. همان ظریفی که دوست و دشمن از او به نیکی و احترام یاد می‌کنند. او که ترامپ قبل از پیروزی در انتخابات گفته بود: وقتی ظریف را در میز مذاکره با کری دیدم گفتم حتما کری از او شکست خواهد خورد. جالب است که درست در همین هنگام مخالفان و تندرو‌های داخلی او را آماج حمله قرار دادند و سازشکارش خواندند به گونه‌ای که در همین مصاحبه اش با اطلاعات (شماره امروز) می‌گوید ما در هنگام مذاکره با آمریکا نگران خنجر از روبه رو نبودیم، نگران خنجر از پشت بودیم... به هر روی راه اندازی کانال مالی مستقل اروپا با ایران که هم مورد تایید روسیه است و هم با استقبال چین همراه شده، نماد آشکاری از موفقیت دستگاه دیپلماسی ما به رهبری شخص ظریف برای واداشتن ۱+۴ به عدم تبعیت از فشار‌های آمریکا، با استفاده از ابزار دیپلماسی ست. این اتقاق، رخداد کم نظیری در روابط بین الملل محسوب می‌شود و افتخار آن، بیش از اروپا، به ایران تعلق دارد.

 

• روزنامه قانون هم در بخش یادداشت روز خود مطلبی با تیتر فرصت تحریم‌ها برای صنعت نفت ایران را منتشر کرده که در ادامه آن را می‌خوانید:

قراردادبرجام بین ایران و ۶ کشور دیگر یک قرارداد بین المللی محسوب می‌شد، اما وقتی ترامپ به عنوان رییس دولت آن را فسخ کرد بار دیگر تحریم‌های غیرقابل قبول و بی دلیل به ایران تحمیل شد. نکته مهم این بار، اما این بود که در تمام این مدت که وزارت خارجه درگیر مشکلات برجام بود، وزارت نفت دولت دوازدهم تمام تلاشش را می‌کرد که ثبات را در بازار نفت به نفع ایران حفظ کند. تلاش‌های وزیر نفت در «اوپک» چیزی نبود که از چشم کارشناسان و رسانه‌ها پنهان بماند، اما نکته عجیب این است که چطور بخشی از دلواپسان و نگرانان از طیف اصولگرا در همه این سال‌ها تلاش‌های وزیر نفت و وزارتخانه‌اش را ندیده اند و در میان همه جنجال‌ها فقط به یک قرارداد با توتال پرداخته اند؟ رفتن توتال از ایران قطعا ضربه سهمگینی برای کشور بوده است، اما توتال تنها قرارداد نفتی ایران در سال‌های اخیر نبوده است. قرار داد با گروه نفتی «اویک» در میدان نفتی آذر چطور از چشم‌های تیزبین این دلواپسان دور مانده است؟ همچنین قرارداد نفتی و توافقنامه اصولی (HOA) میدان یارانکه ۱۳ مهر سال گذشته بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت توسعه نفت و گاز پرشیا امضا شد، یکی دیگر از قرارداد‌هایی بوده است که بر اساس توانایی شرکت‌های داخلی منعقد شده و همچنان به نظر می‌رسد باب میل برخی اصولگرایان این است که تنها قرار داد توتال را ببینند و بر آن تاکید ورزند. این همه در حالی است که حتی درباره خروج شرکت توتال بعد از تحریم‌های تازه ترامپ نیز بار‌ها گفته شد که شرکت ایرانی پتروپارس با همراهی شرکت‌های چینی قرار داد‌ها را برعهده خواهند گرفت و همچنان ترجیح داده شد به این خبر نیز چندان توجهی نشود. شرکت‌های ایرانی که در دوران وزارت زنگنه در دولت اصلاحات پاگرفتند و رشد کردند حالا و با وجود تحریم‌ها می‌توانند بار دیگر تهدیدی که در کمین صنعت نفت ایران است را خنثی کنند. باید توجه کرد که در زمان جنگ هشت ساله که به ایران تحمیل شد و زیر‌فشار تندترین تحریم‌ها نیزمتخصصان ایرانی حتی با نثارجان خودموفق شدند تولید نفت ایران را حفظ کنند و حالا شاید در یکی از بزرگ‌ترین جنگ‌های اقتصادی علیه ایران زمان آن رسیده است که بار دیگر متخصصان شرکت‌های نفتی ایرانی تهدید را به فرصتی تازه بدل کنند. حالا که وزارت نفت دوره بیژن زنگنه به آنان حتی پیش از آغاز تحریم‌ها با بستن قرارداد‌های نفتی اعتماد کرد، نوبت آنان است که نشان‌دهند هنوز هم حافظان منافع و منابع ملی ایران در دوران جنگ سخت اقتصادی هستند.

 

• در قسمت سرمقاله روزنامه فرهیختگان هم راز تیپ‌سازی‌ها در «رد خون» چیست؟ منتشر شد که به این شرح است:

 

«رد خون» نقبی هم به سرنوشت برخی منافقین در سال ۶۷ می‌زند و کاراکتر‌هایی را مطرح می‌کند که در آن زمان بازداشت شدند، فیلم احتمالا به دلیل کمبود وقت نخواسته یا نتوانسته سرنوشت امروز آن‌ها را بیان کند، بسیجی و شاهسوند دو شخصیت واقعی هستند که آن موقع بازداشت می‌شوند و، چون همان زمان بر وفاداری‌شان بر جانیان اشرف تاکید نمی‌کنند، آزاد می‌شوند و سال‌های بعد در اروپا و آمریکا زندگی می‌کنند و این سرنوشت بسیاری از اعضای سازمان در آن سال بوده است. نیمی از ماجرای «رد خون»، اما بین نیرو‌های اطلاعاتی و امنیتی روایت می‌شود و این بخش شاید مناقشه‌برانگیزترین قسمت کار جدید رضوی و تیمش باشد، حسین مهدویان در میان نیرو‌های امنیتی سه تیپ ساخته؛ مسعود که نماد رحمانیت سیستم امنیتی است و در همه حال تلاش دارد با گفتگو و رفیق شدن با منافقین تواب و غیر‌تواب مشکلات را کم کند، تیپ دوم کمال است که به‌نوعی سمبل جباریت است و جز زبان اسلحه چیزی نمی‌شناسد و تیپ سوم یعنی صادق که معجونی از تدبیر و قاطعیت است و نماد عقل سیستم، یک نیروی حرفه‌ای که تکیه‌گاه سیستم است و گره‌گشا که البته ممکن است مواقعی اشتباه هم بکند. غیر از تیپ سوم که قهرمان داستان است، مهدویان با تیپ‌های اول و دوم مناقشه دارد، تیپ اول از سر اعتماد بیش از حد و رحمانیت خارج از قاعده شهید می‌شود و تیپ دوم که گره‌دار‌ترین شخصیت داستان است، مجبور است به دلیل ترجیح منافع شخصی بر مصالح ملی، تفنگش را زمین بگذارد و خلاص! اصرار مهدویان بر تیپ شدن کاراکتر کمال منحصر به «رد خون» نیست، کمالِ «ماجرای نیمروز» همان موسیِ «لاتاری» است با همان کیفیت! کاراکتری ستیزه‌جو، اما شجاع و غیرتی که زبان منطق و استدلال نمی‌فهمد و همه‌چیزش اسلحه‌اش است، کمالی که در «ماجرای نیمروز» حوصله کار فکری و اطلاعاتی ندارد و یک‌سره به دنبال قله است، در «لاتاری» تیک دارد و به برچسب‌ها حساسیت پیدا کرده و می‌خواهد آن‌ها را جدا کند و سر آخر با سلاح سرد کلک شیخ اماراتی را می‌کند. حالا در «رد خون» کمال لابد تکامل پیدا کرده و علاوه‌بر تیک‌های قبلی هر کجا کم می‌آورد خودش را به دود سیگار می‌بندد. کمال احساسات را در کارش دخیل می‌کند و برخلاف عقل و منطق وقتی احساساتش تحریک می‌شود نیروی موثری، چون زریباف را هم به آتش می‌بندد و جالب است که چنین کاراکتری تنها مخالف پذیرش قطعنامه ۵۹۸ است! با وجود این، تیپ‌سازی احتمالا تعمدی، «رد خون» همچنان کار خوبی در جبهه فرهنگی انقلاب است، فیلمی که اول سینماست و بعد محتوا روی فرم سوار شده است. «رد خون» اثری است با ریتم تند و گره‌های داستانی جذاب و بازی‌های بعضا خوب و قصه جان‌دار که در کنار درخشش جواد عزتی در کاراکتر صادق و رقص هنرمندانه دوربین در چهارزبر و... کمک می‌کند که از این کار محمود رضوی و تیمش هم راضی باشید.

 

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *