«شهید عزیز» خاطراتی در اشاره به زوایای شخصیت محمود رادمهر است/ محمود رادمهر هم رده شهید باقری است

21:00 - 20 فروردين 1398
کد خبر: ۵۰۸۴۳۸
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
نویسنده «شهید عزیز» گفت: این کتاب در قالب خاطراتی کوتاه، به زوایای و ویژگی‌های شخصیتی شهید محمود رادمهر می‌پردازد.

«شهید عزیز» خاطراتی در اشاره به زوایای شخصیت محمود رادمهر است/ محمود رادمهر هم رده شهید باقری استمصیب معصومیان که نویسندگانی است که تجربه مبارزه با گروهک‌های تکفیری را داشته است. وی در کتابی با عنوان «شهید عزیز» به خاطرات زندگی و مبارزات شهید مدافع حرمی پرداخته که چیزی جز نام خوش و جوانمردی به یادگار نگذاشته است. معصومیان در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی درباره این شهید توضیحاتی را ارائه کرده است.

میزان-شهید محمود رادمهر را از کجا می‌شناختید؟ چه شخصیتی داشت؟

با محمود رادمهر همکار بودم. به یاد دارم که رزمایشی وجود داشت که محمود رادمهر طراحی آن را انجام داد وی طرح خود را ارائه کرد و گفت: اگر کسی ضعف در آن می‌بیند آن را مطرح کند و من اشکالی از آن گرفتم. وی در حالی که می‌توانست انتقاد من را رد کند، صحبتم را تایید کرد و همین نوع نگاهش باعث شد تا رفتارش توجهم را جلب کند.

زمانی که همراه برادرش برای رفتن به حلب سوار هواپیما شد، من را به برادرش به عنوان برادر شهید معصومیان معرفی کرد و با ورود به سوریه شاهد نبوغ و سخت‌تلاش بودن این فرد شدم. وی مدام در حال پیگیری و طراحی و کار‌ها بود و روزانه کمتر از سه ساعت استراحت می‌کرد.

میزان-چطور شد این کتاب را نوشتید؟

مادر شهید رادمهر زن فاضله‌ای است. روزی خدمت وی رسیدم و اجازه خواستم تا کتابی درباره فرزندش بنویسم. مادر شهید در پاسخ به این درخواست گفت: شهید پیش از این برای ما بود و اکنون متعلق به همه است. در این کار به زوایا و ویژگی‌های شخصیتی محمود رادمهر پرداخته‌ام.

برای شهید رادمهر دو کتاب چاپ شد که یکی «دیده‌بان ۲۵» و دیگری «شهید عزیز» بود.

میزان-مهم‌ترین شاخصه و ویژگی شهید رادمهر چه بود؟

شهید محمود رادمهر آدم عجیبی بود، وی به هیچ عنوان مسئولیت، دنبال پست و مقام نبود و حتی چند درجه‌ای که به وی اعطا شد را پس داد. با آنکه می‌توانست سریعتر از دیگر مدافعان شهر را ترک کند، اما ماند تا مبارزه کند و زمانی هم که در محاصره قرار گرفت به گونه‌ای رفتار کرد که گویا مرگ برایش حل شده است.

اولین جمله‌ای که روز شهادتش یعنی مبعث رسول الله از بی‌سیم گفت: این بود که «ماشاالله عروسی داره شروع میشه» و همه می‌دانستیم که این به معنای حمله دشمن است. وی در ادامه از پشت بی‌سیم گفت: «بچه‌ها نگران نباشید، این یه بازیه». وقتی در محاصره بود از بی‌سیم موقعیتش را اعلام کرد و این آخرین جملاتی بود که از رادمهر شنیدیم.

میزان-آیا پیکر وی به میهن بازگشت؟

کسی شهادت وی را ندید. در میان تصاویری که داعش از شهدای مدافع پخش کرد، عکسی از محمود رادمهر مشاهده نشد. محمود رادمهر هم رده شهید باقری است و با شهادتش خلأ بزرگی در سپاه مازندران ایجاد شد.

میزان-مصاحبه‌ها درباره شهید رادمهر چقدر طول کشید؟

چیزی حدود ۶ تا ۷ ماه گفتگو‌ها با ۶۰ تا ۷۰ نفر زمان برد.

میزان-«شهید عزیز» چه تفاوتی با «دیده‌بان ۲۵» دارد؟

«دیده‌بان ۲۵» خاطرات کامل‌تر و بلندتری را در بر می‌گیرد.

میزان-کتاب «شهید عزیز» شامل چند مصاحبه می‌شود؟

چیزی حدود ۳۰ تا ۴۰ مصاحبه در این کتاب آمد. خاطرات این کتاب کوتاه‌تر است.

میزان-زیباترین خاطره‌ای که در کتاب «شهید عزیز» آمده چیست؟

دشمن در ۲۱ فروردین ماه ما حمله کرد و از آنجا که تازه رسیده بودیم، محمود رادمهر فرصتی برای دفاع دقیق نداشت، ولی تا ده روز بعد که حمله مجدد دشمن بود، شهید رادمهر نقطه به نقطه مکان‌هایی را که فکر می‌کرد احتمال حمله از آن محدوده است را شناسایی کرد. در ۳۱ فروردین ماه محمود رادمهر دشمن را زمین‌گیر کرد و مجال نزدیک شدن تکفیری‌ها را به مدافعان نداد.

همچنین به خاطر دارم که یکی از دوستان بعد از خواندن نماز ظهر می‌خواست به بالای ساختمان برود. محمود رادمهر دستش را گرفت و گفت: «هنوز نماز عصر را نخوانده‌ای. این من و شما نیستیم که کار‌های جنگ را پیش می‌بریم؟ خدایی که ما را تا اینجا آورده جنگ را نیز پیش خواهد برد.» با شنیدن این صحبت فردی که مخاطب رادمهر بود نماز عصر خود را خواند، دقایقی از رفتن مرد به پستش نگذشته بود که ساختمان مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و مرد مجروح شد.

آن روز بیش از سیصد زخمی و کشته از دشمن گرفتیم و در غروب هم با عقب‌نشینی دشمن، شهید رامهر با بی‌سیم بچه‌های خط عمار، مالک، حمزه و یاسر را صدا کرد و گفتبه شکرانه پیروزی که خداوند نصیب ما کرد، زمان اذان مغرب، همه به پشت خاکریز بیایند و اذان و الله اکبر بگویند و به کوری چشم دشمن اشهد ان علی، ولی الله را بلندتر بگویید.

میزان-خاطرات این کتاب مستند است؟

بله همه مصاحبه‌ها و اتفاقات طبق واقعیت در کتاب آورده شده است.

میزان-عنوان کتاب چطور انتخاب شد؟

خانواده شهید پیش حضرت آقا رفتند و معمولا مقام معظم رهبری روی عکس‌هایی که خدمتشان تقدیم می‌شود می‌نویسد «سلام و درود خداوند به شهید عزیز» و من از همین برای انتخاب عنوان کتاب استفاده کردم و عکسی را هم خدمت رهبر تقدیم شده بود را روی جلد کتاب آوردم.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *