درخشش فرشته صدرعرفایی در صحنه تئاتر/روایتی متفاوت از یک مادرانگی

16:30 - 07 شهريور 1398
کد خبر: ۵۴۴۶۱۳
نمایش «در اتاق باد می وزد» به کارگردانی سجاد تابش این شب‌ها در تماشاخانه هامون به مدیریت هادی حجازی‌فر روی صحنه رفته و تاکنون از استقبال خوبی بهره‌مند شده است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، نمایش «در اتاق باد می‌وزد» به کارگردانی سجاد تابش این شب‌ها در تماشاخانه هامون به مدیریت هادی حجازی‌فر روی صحنه رفته و تاکنون از استقبال خوبی بهره‌مند شده است. 

از جمله نکات مهم این نمایش باید به حضور فرشته صدرعرفایی به عنوان نقش اصلی این نمایش اشاره کرد، نقشی که تا به امروز مورد نقد مثبت تماشاگران قرار گرفته است، عرفایی هم‌اکنون اکران فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» را در سینماها دارد، فیلمی که به واسطه آن سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد. 

درخشش فرشته صدرعرفایی در صحنه تئاتر/روایتی متفاوت از یک مادرانگی//////////////////پنجشنبه

نمایش «در اتاق باد می‌وزد» بنابر جزئیاتی که برای خود در نظر گرفته است سعی دارد تا انسان را در جامعه اکنون و حال به تماشا بنشیند، جامعه‌ای که بنابر ضرورت‌های موجود هر روزه دائم در حال تغییر و تحول است و به طور حتم انسان نیز با شرایط جدید این چنین خواهد بود.

جهان متن این اثر با ساختار اجتماعی خود تلاش دارد تا باورهای درونی و بیرونی شخصیت‌ها را با پیش آوردن اتفاق مورد بررسی قرار داده و آنها را با تعریف جایگاه اجتماعی مشخص در روایت خود جهت شرح مسئله‌ای مختص به نسل امروز در نظر بگیرد. لذا این خواسته جهان متن سبب می‌شود که در جهان اثر ارتباط و رابطه نقش مهمی را در برآورده کردن هدف نمایش ایفا کنند.

حال در این میان شخصیت‌ها با در نظر داشتن وجود ارتباط با یکدیگر در رابطه‌ای مشخص، کلاسه شدن و معین قرار می‌گیرند که بر اساس اتفاقی صورت گرفته است. اهمیت این ترکیب مثلثی شکل آن است که جهان متن و اثر همسو با یکدیگر در محور روایت پیش رفته تا نکته‌ای در انتها نامفهوم باقی نمی‌ماند.

درخشش فرشته صدرعرفایی در صحنه تئاتر/روایتی متفاوت از یک مادرانگی//////////////////پنجشنبه

حال اگر این مزیت از زاویه‌ای دیگر تعریف شود باید به زمان اتفاق که در دوره معاصر می‌گذرد اشاره داشت. زمانی که انسان در حالت معلق بین سنت و مدرنیته قرار گرفته است تا باورهای متفاوت را تجربه کرده و هر تصمیمش برگرفته از یکی از این دو عنوان باشد.

موقعیت مکانی در جهان اثر را باید یکی از اهرم‌های موثر در شکل‌گیری ارتباط بین شخصیت‌ها دانست که اتفاق نمایش در آنجا رخ می‌دهد. اتفاقی که سبب می‌شود هر شخصیت باتوجه به هر کنش از سوی فرد مقابل خود از خود واکنش نشان داده و برای تبرئه شدن تلاش کند.

لذا دیالوگ‌هایی که بین شخصیت‌ها برقرار می‌شود به نوعی هدایتگر خرده پیرنگ‌های جهان متن است که باید در مقطعی از زمان اثر به سرانجام برسد تا مخاطب با آگاهی یافتن تدریجی به هدف نزدیک شود. معضلات اجتماعی جوانان جامعه امروز بی‌شمار است که هر یک بنابر اتفاقی صورت گرفته که تاوان آن از فرد به جامعه و یا بالعکس نیز به آنها سرایت می‌کند.

حال در جهان این اثر مسئله سقط جنین بعنوان معضل معرفی می‌شود که شخصیت‌ها را دچار برون‌ریزهای متفاوتی نسبت به این موضوع می‌کند. لذا برای درک بهتر این معضل، جهان متن موقعیت مکانی را در خوابگاه دانشجویی دخترانه تعریف کرده است تا همه چیز برای مخاطب باورپذیرتر جلوه کند.

لازمه وجود نقد اجتماعی باتوجه به داشته‌های اثر و ساختار اجتماعی بیشتر از آنکه به تشریح فرد بپردازد ناآگاهی جوانان امروزی را هدف قرار می‌دهد تا بتواند از این طریق مخاطب را در مقام شاهد قرار داده و به او آگاهی برساند. البته این ناآگاهی که به آن اشاره شد تماما متوجه جامعه و یا فرد نیست، بلکه امری نسبی است که هر انسانی را در هر زمینه‌ای دچار مشکلاتی خواهد کرد. بنابراین شخصیت‌ها بیشتر از خود واکنش نشان می‌دهند تا آنکه عملی را برای بهبود شرایط پیش آورند.

درخشش فرشته صدرعرفایی در صحنه تئاتر/روایتی متفاوت از یک مادرانگی//////////////////پنجشنبه

اوج و فرودهای روایت نیز از دیگر کارکردهای جهان اثر است که بر حسب موقعیت‌های طراحی شده رخ می‌دهند. موقعیت‌هایی که در آن نیازها و باورهای انسانی نمایان شده و شخصیت‌ها بر اساس شیوه اجرایی که بسیار به خواستگاه روایت که تشریح مسائل است مربوط می‌شود تا آنها در مقابل یکدیگر بایستند تا حرف خود را به کرسی بنشانند. بنابراین مسئله سقط جنین در جهان اثر به گونه‌ای طراحی شده تا شخصیت بعنوان ما به ازایی از یک فرد اجتماع قاتلی اختیاری و یا اجباری در ازای گرفتن جان انسانی دیگر شناخته شود. د

شخصیت‌پردازی با وجود چنین روایتی به طور حتم کارسازترین عنصری است که در جهان کلی اثر باید از آن یاد کرد، زیرا اگر این طراحی دقیق نبود مسائل و داده‌ها به شکلی اعتراض، هشدار و یا تلنگری گذرا بر تن مخاطب می‌نشست و در اندک زمانی به فراموشی سپرده می‌شد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *