هر لحظه‌ در زندگی زیست عاشورای است

13:51 - 13 شهريور 1398
کد خبر: ۵۴۷۲۸۱
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
حامد عسکری شاعر و نویسنده‌ی مطرح کشورمان در هفتمین قسمت از برنامه‌ی شب روایت گفت:لحظه‌هایی وجود داشت که باید روایت میکردم و شعر این اجازه را به من نمیداد، ولی گندم متن را خوردم و نتیجه‌ی آن پریدخت شد.

به گزارش گروه فرهنگی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سیما؛ حامد عسکری در پاسخ به این سوال که چه شد که از شعر به نثر آمدید گفت: متاسفانه یا خوشبختانه بله. چون لحظه‌ها و آن‌هایی بود که به سراغ من می‌آمد و باید روایت میشد، ولی شعر این اجازه را به من نمیداد و طبیعی اش این بود که مثل بسیاری از هم صنفانم به شعر سپید روی بیاورم، ولی گندم متن و نثر را خوردم.

عسکری درمورد تجربه‌ی شاخص خود در حوزه‌ی نثر یعنی کتاب عاشقانه‌ی پریدخت اذعان داشت: پدرم در شهری دور از بم دانشجو بود و هر از گاهی کاغذ‌های زرد و صورتی به مادرم میرسید و مادرم کاغذ‌ها را میخواند و چشمایش از اشک خیس میشد. بعد‌ها که بزرگ شدم و به یک درکی رسیدم به صندوقچه‌ی مادرم دستبرد زدم و فهمیدم نامه‌های پدرم است، هیچ گاه برق چشم‌های مادرم را حین خواندن نامه‌ها فراموش نمیکنم.

وی افزود:همیشه دلم میخواست ادای دینی به ذات نامه داشته باشم، چرا که وقتی نامه مینویسی نمیتوانی زیر حرفهایت بزنی، بنابراین دوره‌ی تاریخی قاجار را به خاطر تغزل اش انتخاب کردم و همچنین به دلیل این که این دوره مغفول مانده است، در این دوره زن‌ها تازه باسواد شدند و مظاهر مدرنیته تازه نمایان شده بود و نتیجه‌ی آن پریدخت شد.

وی در پاسخ به این که چه شد که پریدخت در فضای مجازی به روایت‌های عاشورا و خرابه‌های شام میرسد تصریح کرد: ما شرقی‌ها اصولا قصه دوست داریم و چه قصه‌ای عجیب‌تر از عاشورا. درکربلا ما از طفل شش ماه داریم تا حبیب چندین ساله.. عاشورا لحظه به لحظه اش قصه است و پیر غلامی میگفت تمام روضه‌هایی که میخوانند درلحظه، آن روضه در عالم معنا دوباره اتفاق می‌افتد. فرق اسطوره و اسوه در این است که اسطوره، شدن ندارد. ما نمی‌توانیم رستم و سیاوش شویم، ولی میتوانیم در مسیری برویم که انتهایش حر شدن است. حاج اسماعیل دولابی میگفت خیلی حسینی که شوی خود حسین میشوی یعنی ۷۲ تن خیلی حسینی شد ند و در کنار حسین قرار گرفتند و تربت شدند.

عسکری در خصوص اینکه روایت‌های عاشورایی کجای زندگی ما قرار دارد اظهار داشت: ما معتقدیم که این حادثه که یک دنیا را واله و حیران خود کرده و یک تاریخ انگشت به دهانند قطعا عقبه‌ای داشته است.

در فراز اخر زیارت عاشورا میخوانیم که الذین مهجهم دون الحسین (ع) و برای من سوال بود که یعنی چه؟، بزرگی میگفت این مهجه خونی است که در خود قلب وجود دارد و وظیفه اش تغذیه‌ی خود قلب است و وقتی این خون از قلب کامل خارج شود بافتش مانند ریه است و آن بزرگ میگفت که سید الشهدا آن خون مهجه‌ی قلبش را هم در راه خدا داد. ما ۱۴۰۰ سال است که با این واقعه زندگی می‌کنیم و وقتی سید الشهدا می‌گوید که برای اصلاح امت جدم رسول الله و برای احیای امر به معروف و نهی از منکر آمدم. خب اصلاح یعنی سبک زندگی‌ها عوض شود. ما مدام با روضه‌های امام حسین زندگی میکنیم، ولی حواسمان نیست و این یعنی زیست عاشورایی.

شب روایت از مجموعه شب‌های هنر سه شنبه‌ها از شبکه چهار سیما پخش می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *