کشتار سیاه پوستان آمریکایی؛ زمینه تاریخی و پیامد‌های حقوق بشری

20:02 - 31 خرداد 1399
کد خبر: ۶۳۰۵۱۴
دسته بندی: سیاست ، گزارش و تحلیل
بی عدالتی، طبقه بندی شهروندی، نژادپرستی و تبعیض نژادی در نگرش و رفتار حاکمان آمریکایی نهادینه شده و این تناقض‌ها در شعار تا عمل، آمریکائی‌ها را دچار دوگانگی کرده است که تقابل بین مردم و دولت را در زمین بی عدالتی و تبعیض نژادی آمریکا به تصویر می‌کشاند.
کشتار سیاه پوستان آمریکایی به دست پلیس ایالات متحده، زمینه تاریخی و پیامد‌های حقوق بشری -  با قتل جرج فلوید توسط پلیس آمریکا، بار دیگر مسئله کشتار شهروندان سیاه پوست آمریکایی در کانون توجهات قرار گرفته و موجب بروز نا آرامی‌های اجتماعی بی سابقه‌ای درون جامعه آمریکا شده است. اما قتل و کشتار شهروندان سیاه پوست آمریکایی پدیده تازه‌ای نیست، بلکه قدمتی تقریبا اندازه تاریخ تشکیل این کشور دارد.

از همان اوان تشکیل کشور ایالات متحده آمریکا، تاجران برده، سیاه پوستان را از قاره آفریقا ربوده، به آمریکا منتقل کرده و به عنوان برده به مالکان و سرمایه داران سفید پوست می‌فروختند.
 
اما این پایان ماجرا نبود، بلکه مالکان سفید پوست حاکم مطلق العنان این بردگان سیاه پوست بودند و به راحتی می‌توانستند آن‌ها را مورد آزار و اذیت، شکنجه و حتی کشتار قرار دهند.

برای مثال در مورد یک نوجوان سیاه پوست و معلول ذهنی به نام جس واشنگتن را سفید پوستان با بیل و آجر مورد ضرب و شتم قرار دادند، مقطوع النسل کردند، گوش‌ها و انگشتانش را بریدند و نهایتا او را زنده زنده سوزاندند.
 
نکته تاسف بار ماجرا اینجاست که قاتلان سفید پوست این نوجوان با افتخار به عمل ننگین خود، تصویر پیکر سوخته او را منتشر کرده و پشت آن نوشتند: این باربیکیویی است که دیشب داشتیم.

یکی از پر رنگ‌ترین موارد کشتار سیاه پوستان آمریکایی که تا امروز هم تداوم پیدا کرده، سنت قتل بدون محاکمه آنها، موسوم به "لینچ کردن" است. لینچ کردن بیشتر به معنی مجازات غیرقانونی شامل کشتار توسط گروهی غیررسمی است که این گروه می‌تواند دربرگیرنده افرادی عادی باشد. این شکل از کشتار به این گونه است که قتل مورد نظر بدون انجام هیچ گونه تحقیق و یا وجود دلیل خاصی انجام می‌شود.

متاسفانه به دلیل اینکه در طول قرون متمادی عادت کشتار سیاه پوستان تبدیل به یک فرهنگ غالب و مسلط شده و از نسلی به نسل دیگر تسری پیدا کرده است، ماموران پلیس آمریکا که به طور خودکار بخشی از جامعه این کشور هستند، با تاثیر پذیری از این فرهنگ جنایت بار، به مرور زمان این نوع کشتار را تبدیل به روش کار خود علیه شهروندان سیاه پوست کرده اند که متاسفانه تاکنون هم ادامه پیدا کرده است.

حتی به قدرت رسیدن یک رئیس جمهور سیاه پوست هم نتوانست هیچ تاثیری در وضعیت این اقلیت رنگین پوست آمریکایی داشته باشد.
 
برای مثال در سال ۲۰۱۴ پلیس آمریکا یک نوجوان سیاه پوست دوازده ساله را صرفا به دلیل اینکه یک تفنگ اسباب بازی همراهش بود، بدون هیچ اخطار و یا پرسشی مورد هدف قرار داده و به قتل رساند.

بار دیگر در ماه‌های پایانی دولت اوباما یک نوجوان سیاه پوست دیگر به نام تایر کینگز وقتی خود را در مقابل پلیس آمریکا می‌بیند، اسلحه اسباب بازی خود را به سمت مامور پلیس نشانه می‌گیرد و مامور فوق بدون هیچ هشداری، این نوجوان را هدف می‌گیرد و به قتل می‌رساند.
 

مسئله قتل جرج فلوید هم به همین ترتیب بود. او به اتهام استفاده از اسکناس تقلبی بازداشت شده و در حالی که تسلیم پلیس شده بود، توسط مامور مورد نظر بر روی زمین خوابانده شده و آن مامور علی رغم التماس‌های فلوید مبنی بر اینکه نمی‌تواند نفس بکشد، آنقدر با زانوی خود روی گردن و شریان تنفسی فلوید فشار وارد کرد که او جان داد. در صورتی که با توجه به تسلیم شدن فلوید اصلا نیازی به کاربرد این سطح از خشونت علیه وی نبود.

مجددا پس از قتل فلوید، جوان سیاه پوست دیگری به نام ریچارد بروکس بدون هیچ اتهام شخصی توسط پلیس آمریکا دستگیر شد و هنگامی که در مقابل بازداشت خود مقاومت کرد، به وسیله کلت الکتریکی نیروی پلیس به مانند فلوید به قتل رسید.

در خصوص پیامد‌های حقوق بشری این شرایط باید گفت، سیاه پوستان بیشترین قربانی آمار قتل و کشتار پلیس آمریکا هستند. از سال ۲۰۱۵ تاکنون، از هر ۱۰ نفر شهروندی که توسط پلیس آمریکا کشته شده است، ۱ نفر آن‌ها سیاه پوست بوده که با توجه به ترکیب جمعیتی آن‌ها نسبت قربانیان سیاه پوست از سفیدپوستان بیشتر است. به عبارت دیگر، طی پنج سال گذشته، تعداد ۱۲۱۵ شهروند سیاه پوست مستقیما به دست پلیس آمریکا به قتل رسیده اند.

این آمار نشان می‌دهد پلیس آمریکا در مواجهه با شهروندان سیاه پوست، خشونت به مراتب شدید تری را نشان می‌دهد و اغلب اوقات در کوچک‌ترین تنش‌ها با این گروه نژادی، آن‌ها را می‌کشد. پر بیراه نبود که شورای حقوق بشر سازمان ملل در ارزیابی سالانه خود از وضعیت حقوق بشر آمریکا در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که این کشور در کارنامه حقوق بشری خود کاملا شکست خورده است.
 
کشوری که حداقل‌های حقوق بشری را برای جوامع انسانی خود رعایت نمی‌کند چگونه می‌تواند مدعی حکمرانی در سطح جامعه بین الملل باشد، این رویه‌های غلط و غیرانسانی مشروعیت دولت مردان آمریکا را حتی در بین شهروندان خود زیر سوال برده است و نظام سرمایه داری نمی‌تواند واقعیت‌های موجود تبعیض نژادی در آمریکا را با امپراطوری رسانه‌ای خود کتمان نماید.

بی عدالتی، طبقه بندی شهروندی، نژادپرستی و تبعیض نژادی در نگرش و رفتار حاکمان آمریکایی نهادینه شده و این تناقض‌ها در شعار تا عمل، آمریکائی‌ها را دچار دوگانگی کرده است که تقابل بین مردم و دولت را در زمین بی عدالتی و تبعیض نژادی آمریکا به تصویر می‌کشاند.
 
* محمد شیخان
استاد دانشگاه وکارشناس مسائل سیاسی
 
انتهای پیام/ 

برچسب ها: جرج فلوید

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *