احیای تعزیه و تکیه در تهران

11:45 - 22 مهر 1399
کد خبر: ۶۶۴۶۸۹
با وجود کاهش تکایا و افول هنر تعزیه خوانی هنوز هم تکایایی در تهران وجود دارند، اما بازنده‌سازی این مکان‌ها به حفظ بخشی از فرهنگ اسلامی ایرانی کشور کمک خواهد کرد.

_ روزنامه ابتکار نوشت: اینکه تعزیه از کی در ایران به وجود آمد دقیقا مشخص نیست، اما بنابر روایت‌های تاریخی، تعزیه به دوران آل‌بویه برمی‌گردد. اما اوج این هنر به دوره صفوی و رسمی شدن دین تشیع در ایران بازمی‌گردد. در دوره ناصر‌الدین شاه کم‌کم فضا‌هایی تازه با نام «تکیه» برای اجرای این نمایش‌های آیینی برپا شد. در دوران قاجار تکایای بسیاری در ایران ساخته شد، اما به مرور از تعداد آن‌ها کاسته شد. حالا گرچه هنوز هم تکایایی در تهران وجود دارند، اما باززنده‌سازی این مکان‌ها به حفظ بخشی از فرهنگ اسلامی ایرانی کشور کمک خواهد کرد.

برخی می‌گویند تعزیه به پیش از اسلام در ایران بازمی‌گردد. البته نمی‌دانیم این گفته چقدر صحت دارد، اما شکل رسمی و آشکار این نوع از سوگواری به روایت تاریخ برای نخستین بار در زمان حکمرانی دودمان ایرانی شیعه‌مذهب آل بویه انجام شد. از این دوره دسته‌های عزاداری و نوحه‌خوانی رایج شد و پایه‌های نمایش شبیه‌گردانی ایران گذاشته شد.

تعزیه بیشترین رواج خود را با حمایت دولت و حکومت صفویان به خود دید. در دوره شکوفایی تعزیه، با رواج تشیع و دلایلی مانند روضه‌خوانی و حمله‌خوانی تعزیه از حمایت بیشتری برخوردار شد.

اما این هنر در دوره ناصرالدین شاه به اوج خود رسید و بسیاری این دوره را عصر طلایی تعزیه نامیده‌اند. تعزیه که پیش از آن در حیاط کاروانسراها، بازار‌ها و گاهی منازل شخصی اجرا می‌شد، حالا در اماکن باز یا سربسته تکایا و حسینیه‌ها به اجرا درمی‌آمد. معروف‌ترین و مجلل‌ترین این تکایا، تکیه دولت بود که در همین دوره به دستور ناصرالدین شاه و مباشرت دوستعلی‌خان معیرالممالک در سال ۱۳۰۴ هجری قمری ساخته شد. در سال‌های آغاز دیکتاتوری رضاخان، یعنی پس از ۱۳۰۴ هجری شمسی، اجرای تعزیه و روضه‌خوانی رفته‌رفته ممنوع اعلام شد و با تخریب تکیه دولت به دستور رضاخان، تعزیه پا به دوران افول خود گذاشت. هرچند پس از شهریور ۱۳۲۰ دوباره سر برآورد، اما در برابر سرگرمی‌هایی همچون سینما و تئاتر، نتوانست موقعیت و عظمت پیشین خود را بازیابد.

حالا دیگر به جز چند مورد معدود خبری از تکایا در تهران نیست و شاید نبود بستر مناسب اجرای تعزیه باعث شود که این هنر در طول زمان تغییر شکل پیدا کند و دیگر به شکل سنتی خود اجرا نشود و این دگرگونی شاید به فراموشی بخشی از تاریخ اسلامی ایرانی منتج شود. به همین دلیل بسیاری از کارشناسان متعقدند باید با نگاهی دوباره، سعی در باززنده‌سازی تکایا داشت.

اواخر شهریورماه بود که احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران در صحن شورای شهر در تذکری به شهردار پایتخت گفت: در تهران قدیم یک تکیه‌ای وجود داشت به اسم «تکیه دولت» که بسیاری از هنر‌های امروزی ریشه در این تکیه دارد.

او با اشاره به اینکه «تکیه دولت» نماد شهری بود و هر کسی وارد شهر می‌شد از این تکیه نام می‌برد، گفت: باید اقدامات لازم جهت احیای این تکیه انجام گیرد. همچنین «تکیه خانم» که بعد از تبدیل شدن تهران به شهر توسط خواهر شاه طهماسب شناخته شد دوباره احیا شود. همچنین هرچه سریع‌تر باید مقدمات تبدیل خانه اتحادیه به خانه تهران انجام شود تا آن را تبدیل به پاتوقی برای اهالی تهران‌دوست کنیم.

مسجدجامعی افزود: به پیشنهاد شهردار تهران قرار بود خانه اتحادیه به محلی برای پرداختن به مسایل گذشته، حال و آینده تهران اختصاص یابد و تالار و کتابخانه در آن پیش‌بینی شود، ولی هنوز به سرانجام نرسیده و باید با توجه به اینکه امسال سال آخر فعالیت شورای پنجم است، این موضوع با جدیت دنبال شود.

چند روز بعد هم علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران با اشاره به برنامه‌های پینشهادی برای «هفته تهران»، اظهار کرد: در سال‌های گذشته مراسم‌های مربوط به «هفته تهران» به صورت حضوری برگزار شده و معمولا با استقبال زیاد شهروندان مواجه می‌شد؛ اما امسال علاقه‌مندان به تهران به تحقیق و پژوهش رجوع کردند. پیشنهاد‌هایی هم به مناسبت «هفته تهران» مطرح شد که من پیشنهاد «بازسازی تکیه دولت» را در راستای احیای هویت تهران مطرح کردم.

سخنگوی شورای شهر تهران با بیان اینکه بازسازی تکیه دولت در راستای احیای بافت تهران است، گفت: بهتر است که مطالعات درباره بازسازی تکیه دولت در «هفته تهران» آغاز شود و اراده‌ای بین شهرداری تهران، وزارت میراث فرهنگی و دادگستری شکل گیرد.

به تازگی هم خبر رسیده است که در باغ کتاب تهران فضای دایمی برای اجرای تعزیه تعریف شده و ظاهرا قرار است در چند روز آینده که همزمان با سوگواری پایانی ماه صفر است، این مکان فعالیت خود را آغاز کند. ابراهیم گله‌دارزاده، مدیر انجمن تعزیه ایرانیان در همین رابطه تاکید می‌کند که در اجرای این طرح نقش مشورتی دارد و همه برنامه‌ریزی‌ها بر عهده مسوولان باغ کتاب تهران است.

گله‌دارزاده دغدغه طولانی مدت هنرمندان تعزیه را یادآوری می‌کند و می‌گوید: سال‌هاست هنرمندان تعزیه تاکید دارند باید مکانی ثابت برای اجرای این گونه نمایشی وجود داشته باشد که در آن برنامه‌هایی به صورت ماهانه و حتی هفتگی برگزار شود و طی آن مجالس غریب و نسخه‌های کمتر شناخته شده هم اجرا شود تا این بخش از تعزیه به فراموشی سپرده نشود. در حال حاضر اجرای تعزیه به ماه‌های محرم و صفر و ایامی خاص محدود شده و طبیعتا مجالسی مناسب این ایام اجرا می‌شود در حالی که متون تعزیه، بسیار فراتر از این است.

این مدیر هنری با ابراز قدردانی از تلاش‌های مسوولان باغ کتاب تهران در تعریف چند فضای مختلف برای اجرای تعزیه ادامه می‌دهد: با همراهی انجمن تعزیه ایرانیان، گام‌های نخست برای تعریف این فضا‌ها برداشته شده و خوشبختانه همتی در مسوولان باغ کتاب برای اجرای این برنامه وجود دارد که دلگرم کننده و امیدبخش است.

او در پاسخ به این پرسش که سال‌ها پیش قرار بود چنین فضایی در تالار محراب تعریف شود و چرا آن طرح اجرایی نشد، توضیح می‌دهد: در تالار محراب هم تامین اعتبار و برنامه‌ریزی‌های لازم صورت گرفت و گروه‌هایی هم اعلام آمادگی کردند، اما مسایلی مانند شیوع کرونا و نیز برخی از تغییر و تحول‌ها، کار را سخت کرد، ولی مهم اجرای این طرح است و مکان آن اهمیت چندانی ندارد.

مدیر مجموعه تئاتر شهر با ابراز خوشنودی از فضا‌های متعددی که باغ کتاب در اختیار دارد، اضافه می‌کند: چند فضای مناسب دارند با انعطاف بسیار بالا؛ فضا‌هایی باز که مسقف هستند به طوری که بارندگی مانع اجرای برنامه‌ها نخواهد شد. اما اگر قرار باشد چنین مکانی را در جا‌های دیگر برپا کنیم، حتما نیازمند ایجاد سازه‌ای هستیم و از این جهت، باغ کتاب، مکانی است بسیار مناسب که نیازی به تغییر و تحول چندانی ندارد.

مدیر انجمن تعزیه ایرانیان درباره جذب مخاطب تعزیه در باغ کتاب هم می‌گوید: این مکان به دلیل تعدد فعالیت‌هایش، میزبان طیف‌های گوناگونی از مخاطبان فرهنگی است. ضمن اینکه دسترسی به آن چندان هم سخت نیست.

او درباره تامین اعتبار برای اجرای این برنامه‌ها نیز توضیح می‌دهد: مرسوم است که مجالس شبیه‌خوانی برای تماشاگران به صورت رایگان برگزار می‌شود و هزینه‌های آن را یک بانی تقبل می‌کند. قرار است همین سنت قدیمی هم ادامه پیدا کند و برای هر یک از برنامه‌ها از جایی تقاضای حمایت شود. خوشبختانه برای اولین برنامه که قرار است پایان ماه صفر برگزار شود، اولین بانی پیدا و کمک‌ها به آسانی انجام شد.

گله‌دارزاده در پاسخ به این پرسش که آیا با تعریف این پاتوق می‌توان امیدوار بود فعالیت‌های پژوهشی در حوزه تعزیه سر و سامانی بگیرد، توضیح می‌دهد: آنچه درباره کمبود پژوهش در زمینه تعزیه از سوی برخی از دوستان مطرح می‌شود، ناشی از نشاختن پژوهش‌هایی است که در این زمینه انجام شده است. در حالیکه در یک سال گذشته دست‌کم سه پژوهش در این حوزه داشته‌ایم، ولی اگر برخی از دوستان انتقاد می‌کنند که پژوهش نداریم، به دلیل این است که این حوزه را دنبال نمی‌کنند.

او در عین حال ادامه می‌دهد: پژوهش‌های شاخص در تمام دنیا خیلی کم اتفاق می‌افتد و شاهکار‌ها فقط گاهی اوقات نوشته می‌شوند؛ بنابراین بی‌انصافی است تلاش‌های عاشقانه گروهی از پژوهشگران را نادیده بگیریم، ولی داشتن یک پاتوق ثابت و توجه دانشگاه‌ها به این امر، مداومت و انسجامی می‌دهد و شرایطی فراهم می‌کند تا زیست نوین دانشگاهی که ضرورت دوره ماست، رخ بدهد. در حال حاضر ما داریم جلوی یک زندگی طبیعی را از این هنر می‌گیریم و مساله اصلی این است.

گرچه اختصاص مکان‌هایی تازه برای اجرای تعزیه اتفاقی بسیار خوب برای زنده ماندن تعزیه است، اما ساخت و مرمت تکایا از جمله مواردی است که نباید از آن غافل شد چرا که این بنا‌ها بخشی از فرهنگ این سرزمین هستند.

 

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *