«‌از جهنم سرد تا بهشت ارزنتاک» روایتی ازشهید سيد علي‌‌کاظم ‌داور

11:30 - 17 آذر 1399
کد خبر: ۶۸۱۱۷۵
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
کتاب «‌از جهنم سرد تا بهشت ارزنتاک» نوشته شهید سيد علي‌‌کاظم ‌داور که در انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
- کتاب «‌از جهنم سرد تا بهشت ارزنتاک» خاطرات دوران کودکی‌ شهید داور تا اولین تجربه حضور وی در جبهه‌های جنوب روایت شده است.
 
روایت‌هایی از حضور در پادگان سیدالشهدا(ع) و جزایر مینو، والفجر ۹، گردان امیرالمؤمنین(ع) و نیز عملیات والفجر ۴ که به گفته وی طی آن تعدادی از رزمندگان به داخل رود اروند می‌افتند و سرانجام می‌توانند با دعای حضرت یونس(ع) نجات پیدا کنند در این کتاب درج شده است.
 
او که همچنین سابقه جهاد در خط مقدم مجاهدت در کشورهای لبنان و افغانستان را هم داشته است؛ در عین حال با بی‌توجهی مسئولان فرهنگی و هنری در خصوص انتشار خاطراتش مواجه شده بود. 
رای تأمین غذا، هر روز غروب دونفری به خاکریز خط مقدم مي‌رفتیم و شام آن شب و صبحانه و ناهار فردای آن روز را از تدارکات تحویل مي‏گرفتیم و به همراه سایر مایحتاج‌ نظیر دبه‌های آب و نفت و مهمات با سختی و مرارت زياد به کمین می‌آوردیم.
 
برای استحمام و شست‌وشوی لباس‌هايمان به ‌نوبت به عقبه می‌رفتيم و در آبی که در قسمتی از آنجا جمع شده بود، حمام مي‌كردیم و لباس‌هايمان را می‌شستیم.
 
شب اول نگهبانی،تا شش صبح یکسره سر پست بودم. بعد از اتمام نگهبانی و خواندن نماز، به خوابی عمیق فرو‌رفتم. وقتی بیدار شدم، هوا هنوز تاريك بود. خيلي تعجب کردم و با خودم گفتم: «چطور ممکن است هنوز صبح نشده باشد؟!» از یکی از بچه‌ها پرسیدم: «مگر صبح نشده؟ برای چه هوا هنوز تاریک است؟» او خندید و گفت: «بلند شو بندة خدا، الان شب است. نماز ظهر و عصرت هم قضا شد. تو از صبح تا حالا خواب بودی.» دوازده ساعت مثل يك مرده افتاده بودم. آن‌قدر خسته بودم که هيچ چيز نفهميده بودم. بچه‌ها هم دلشان نیامده بود بیدارم کنند...
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *