۱۹ دی یک مقطع تاریخى حساسی است؛ این‌ها را باید زنده نگه داشت

5:30 - 18 دی 1399
کد خبر: ۶۹۰۷۸۳
ملت ایران بموقع بیدار شدند و پاسخ گفتند به ندای رهبر عظیم‌الشأن خودشان و وارد میدان شدند. نوزده دی یک چنین مقطع تاریخىِ حساسی است؛ این‌ها را باید زنده نگه داشت. تلاش شده است و میشود برای اینکه احساسات مردم و این مقاطع حساس از یاد‌ها برود.
- بنا به اعلام پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR، رهبر معظم انقلاب ۱۳۸۶/۱۰/۱۹ در دیدار مردم قم در سالروز قیام نوزدهم دی‌ماه‌ بیاناتی ایراد فرمودند که به این مناسبت بازخوانی می‌شود.
 
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
 
خیلی خوش‌آمدید برادران و خواهران عزیز! در این روز سرد و برفی و از راه دور، روز تاریخی نوزدهم دیماه را با این اقدام خودتان و حضور خودتان، بار دیگر تجلیل و تعظیم کردید. شایسته هم، همین است.
 
این لحظه‌های حوادث بزرگ تاریخی، در واقع عوامل پیشرفت تاریخ ملت‌ها هستند. عاشورا یک نیمه‌روز بیشتر نبود؛ تاریخ را تکان داد و متحول کرد. یک حادثه، گاهی به قدری عمیق و حکیمانه و بجا در طول زندگی یک ملت اتفاق میافتد که تأثیرات آن برای سال‌های متمادی، گاهی برای قرن‌های متوالی باقی میماند. یقیناً روز نوزدهم دی برای ملت ایران از جمله‌ی این حوادث بود. ظرفیت حضور مردم و خشم مقدس و انقلابی مردم در طول سال‌های متمادی با ظلم دستگاه طاغوت و اعمال نفوذ بیگانگان لبالب شده بود؛ یک حرکت هوشمندانه و بجا لازم بود. یک حرکت هوشمندانه و بجا لازم بود. این حرکت را شما مردم قم در روز نوزدهم دیماه انجام دادید و این گردونه به حرکت در آمد. آنچه که نظام طاغوت بر سر این کشور و این ملت آورد، در طول سال‌های متمادی حاکمیت سیاه و ننگین خود، حقیقتاً یکی از فصول تلخ تاریخ ماست.
 
تصمیم گرفتند که زن ایرانی را از دائره‌ی عفاف و حجاب خود بیرون کنند و این نیروی عظیم ایمانی را که به برکت عفاف، زن همواره در جوامع مسلمان وجود داشته است، نابود کنند و بر باد بدهند
یکی از همین فعالیت‌های فاجعه‌آمیز، قضایای هفدهم دی بود که در زمان رضاشاه اتفاق افتاد. طبق نقشه‌ی دشمنان اسلام و ایران، به کمک روشنفکران آن روزِ متصل به دربار پهلوی، تصمیم گرفتند که زن ایرانی را از دائره‌ی عفاف و حجاب خود بیرون کنند و این نیروی عظیم ایمانی را که به برکت عفاف، زن همواره در جوامع مسلمان وجود داشته است، نابود کنند و بر باد بدهند.
 
یکی از جنایات بزرگ رژیم طاغوت، همین مسئله‌ی هفده دی هست. کشف حجاب، از بین بردن آن حائل و فاصله‌ای که در اسلام میان دو جنس قرار داده شده است - که این برای سلامت زن و سلامت مرد است؛ برای سلامت جامعه است - تا همان بلائی که بر سر زن در جوامع غربی آمد، بر سر زن مسلمان ایرانی بیاورند. این اقدام را با چماق، رضاخان در داخل کشور انجام داد.
 
زن غربی با ورود در منجلاب فساد، دستاوردش نابودی خانواده بود. اینجور نبود که زن با برداشتن حجاب در میدان علم یا در میدان سیاست یا در میدان فعالیت‌های اجتماعی پیشرفت کند؛ همه‌ی این‌ها با حفظ حجاب و عفت ممکن بود و ما در نظام اسلامی این را تجربه کردیم. برداشتن حجاب، مقدمه‌ای برای برداشتن عفت بود؛ برای برداشتن حیا در جامعه‌ی اسلامی بود؛ برای سرگرم کردن مردم به عامل بسیار قوی و نیرومند جنسی بود؛ برای اینکه از همه‌ی کار‌های دیگر بمانند؛ و یک مدتی هم موفق شدند، اما ایمان عمیق ملت ایران نگذاشت. زن‌های مسلمان ما با وجود سختگیری‌ها در طول زمان، در مقابل این فشار سرکوبگر مقاومت کردند؛ بعد از رفتن رضاخان به نحوی، در زمان خود او به نحوی، در طول دوران بقیه‌ی طاغوت هم به نحوی؛ لذا در همان دیماه ۱۳۵۶، روز هفدهم دیماه در مشهد، یک اجتماع عظیمی، تظاهراتی از زنان مسلمان با شعار «حفظ حجاب» راه افتاد. ما آنوقت در تبعید بودیم؛ خبر آن را شنیدیم که زنان مؤمن و مسلمان و شجاع یک چنین حرکتی را به راه انداختند. این، گوشه‌ای از فجایع رژیم طاغوت بود؛ نابود کردن آرمان‌های دینی، ارزش‌های اخلاقی، پیشرفت‌های اقتصادی، عزت بین‌المللی و خلاصه بر باد دادن سرمایه‌های یک ملت جزو کارهائی بود که آن رژیم طاغوت و سیاهکار انجام داد.
 
ملت ایران بموقع بیدار شدند و پاسخ گفتند به ندای رهبر عظیم‌الشأن خودشان و وارد میدان شدند. نوزده دی یک چنین مقطع تاریخىِ حساسی است؛ این‌ها را باید زنده نگه داشت. تلاش شده است و میشود برای اینکه احساسات مردم و این مقاطع حساس از یاد‌ها برود.
 
مردم قم نشان دادند که وفادارند و پایبندند. در طول این زمانها، کسانی هم پیدا شدند که به تعبیر قرآن، «فمن نکث فإنّما ینکث علی نفسه»؛ این بیعت را با انقلاب و با اسلام و با امام شکستند، اما این شکستن بیعت به زیان خودشان بود: «نکث علی نفسه». بعضی‌ها وفاداری نشان دادند؛ «و من أوفی بما عاهد علیه اللَّه فسیؤتیه اجراً عظیما»؛ پایبندی نشان دادند؛ وفاداری نشان دادند، که این اکثریت عظیم ملت ما بودند؛ ایستادند پای حرفشان و خدای متعال اجر عظیم را به آن‌ها داد؛ پیروزی در جنگ را داد؛ پیروزی در همه‌ی میدان‌ها در مقابل ابرقدرت‌ها را داد؛ رشد ملی و پیشرفت گوناگون در عرصه‌های مختلف را به این ملت داد.
 
ملت ایران به سمت آرمان‌های خود حرکت کرد، گام‌های بلندی هم برداشت. امروز هم حرکت میکند، امروز هم گام‌های بلندی دارد. این یک مطلب راجع به مسائل نوزده دی.
 
یک جمله راجع به محرّم و عاشورا عرض کنیم. محرّم، یکی از همین مقاطع تاریخی است. عاشورا را شیعه، با همه‌ی وجود نگه داشتند. شما ببینید در طول سال‌های متمادی، قرن‌های متمادی، یاد امام حسین، نام امام حسین، تربت امام حسین، عزای امام حسین هرگز از بین مردم پیرو اهل‌بیت و مؤمنِ به اهل‌بیت خارج نشد؛ این را رها نکردند؛ هرچند خیلی تلاش شد. حالا شما قضیه‌ی متوکل و بستن راه را شنیده‌اید. این‌ها آن کار‌های چارواداری، مخالفت‌های چارواداری بوده است. مخالفت‌های بسیار زیادی در طول زمان به شکل‌های ظاهراً علمی، به شکل احساساتی، به شکل تجربه‌ای انجام دادند، ولی شیعه نگه داشته است و باید نگه دارد.
 
میگویند چرا ماتم و گریه و اشک را در بین مردم رواج میدهید؟ این ماتم و اشک برای ماتم و اشک نیست، برای ارزشهاست. آنچه پشت سر این عزاداریها، بر سر و سینه زدنها، اشک ریختن‌ها وجود دارد، عزیزترین چیزهائی است که در گنجینه‌ی بشریت ممکن است وجود داشته باشد؛ او همان ارزش‌های معنوىِ الهی است. این‌ها را میخواهند نگه دارند که حسین‌بن‌علی مظهر این ارزش‌ها بود. یادِ آنهاست؛ زنده نگه داشتن آنهاست؛ و ملت اسلام اگر نام حسین را و یاد حسین را زنده نگه بدارد و آن را الگو قرار بدهد برای خود، از همه‌ی موانع و مشکلات عبور خواهد کرد. لذاست که ما در انقلاب اسلامی، در نظام جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل، همه - مردم، مسئولین، بزرگان، شخص امام بزرگوار ما - بر روی مسئله‌ی امام حسین و مسئله‌ی عاشورا و همین عزاداری‌های مردمی، تکیه کردند و جا دارد. این عزاداری‌ها جنبه‌ی نمادین دارد، جنبه‌ی حقیقی هم دارد؛ دل‌ها را نزدیک میکند، معارف را روشن میکند.
 
البته گویندگان، وعاظ، مداحان، سرایندگان، همه باید توجه داشته باشند که این یک حقیقت عزیز است؛ با آن نبایست بازی کرد؛ حقایق ماجرای عاشورا را بازیچه نباید قرار داد. هر کسی یک چیزی به آن اضافه بکند، خرافه‌ای را به آن وصل بکند، کار‌های غیر معقول را به نام عزاداری انجام بدهد، این‌ها نباید باشد؛ این‌ها طرفداری از امام حسین نیست. یک وقتی ما راجع به مسئله‌ی تظاهرات قمه، مطلبی را گفتیم، یک عده‌ای گوشه کنار صداشان بلند شد که آقا! این عزاداری امام حسین است؛ مخالفت نشود با عزاداری امام حسین! این، مخالفت با عزاداری نیست؛ مخالفت با ضایع کردن عزاداری است. عزاداری امام حسین را نباید ضایع کرد. منبر حسینی، مجلس حسینی، محل بیان حقایق دینی، یعنی حقایق حسینی است. شعر در این جهت، حرکت در این جهت، نوحه و مدیحه در این جهت باید باشد. شما دیدید در آن محرّم سال ۵۷، دستجات سینه‌زنی ما در بعضی از شهرستان‌ها مثل یزد و شیراز و جا‌های دیگر شروع شد و بعد هم گسترش پیدا کرد به همه‌ی کشور؛ سینه میزدند و حقایق روز را در نوحه‌های خودشان بیان میکردند؛ با ارتباط دادن و اتصال دادن این‌ها به ماجرای عاشورا، که درست هم هست.
 
مرحوم شهید مطهری سال‌ها قبل از انقلاب در این حسینیه‌ی ارشاد فریاد میکشید که: واللَّه - قریب به این مضمون - بدانید شمر، امروز - اسم نخست‌وزیرِ آن روز اسرائیل (صهیونیست) را میآورد - اوست. واقع قضیه هم همین است. ما شمر را لعنت میکنیم، برای اینکه ریشه‌ی شمر شدن و شمری عمل کردن را در دنیا بکنیم؛ ما یزید و عبیداللَّه را لعنت میکنیم، برای اینکه با حاکمیت طاغوت، حاکمیت یزیدی، حاکمیت عیش و نوش، حاکمیت ظلمِ به مؤمنین در دنیا مقابله کنیم. حسین‌بن‌علی قیامش برای این بود که بینی حاکمیت‌های علیه ارزش‌های اسلامی و انسانی و الهی را به خاک بمالد و نابود کند؛ و همین کار را هم امام حسین با قیام خود کرد.
 
مجالس ما؛ مجالس حسینی، یعنی مجالس ضد ظلم، مجالس ضد سلطه، مجالس ضد شمر‌ها و یزید‌ها و ابن‌زیاد‌های زمان موجود، زمان حاضر، معنایش این است. این استمرار ماجرای امام حسین است؛ و امروز دنیا پر از ظلم و جور است. شما ببینید چه میکنند؛ در فلسطین چه میکنند، در عراق چه میکنند، در کشور‌های گوناگون چه میکنند، با ملت‌های دنیا چه میکنند، با فقرا چه میکنند، با ثروت‌های ملی کشور‌ها چه میکنند. ابعاد عظیم حرکت حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) شامل همه‌ی این میدان وسیع میشود. امام‌حسین نه فقط برای شیعه، نه فقط برای مسلمانها، بلکه برای احرار عالم درس دارد.
 
یکی از جنایات بزرگ رژیم طاغوت مسئله‌ هفده دی هست/ کشف حجاب را  با چماق، رضاخان در داخل کشور انجام داد
 
رهبر آزادیبخش نهضت هند در شصت سال، هفتاد سال قبل اسم حسین‌بن‌علی را آورد؛ گفت من از او یاد گرفتم؛ در حالی که هندو بود؛ اصلاً مسلمان نبود. در بین مسلمین هم همینطور است. ماجرای امام‌حسین این است. شما گنجینه‌دارِ یک چنین جواهر ذی قیمتی هستید که همه‌ی بشریت میتواند از او بهره برد و استفاده کند.
 
جهتگیری در عزاداری امام حسین به این نحو باید باشد: گسترش تبیین، بیان، آگاه‌سازی، محکم کردن ایمان مردم، روح تدین را در مردم گسترشِ دادن، روح شجاعت و غیرت دینی را در مردم زیاد کردن، حالت بیتفاوتی و سکر و بیحالی را از مردم گرفتن؛ اینهاست معنای قیام حسینی و بزرگداشت عزاداری امام‌حسین (علیه‌السّلام) در زمان ما؛ لذا زنده است، همیشه هم زنده خواهد بود.
 
جنبه‌ی عاطفی آن هم تأثیرگذارِ بر روی عواطف و احساسات همه‌ی مردم است. جنبه‌ی عمقی و معنوی آن، صاحبان فکر و بصیرت را آگاه میکند؛ روشن میکند. بنده بار‌ها در طول این سال‌ها این جمله‌ی امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) را عرض کرده‌ام که فرمود: «ألا لا یحمل هذا العلم إلّا أهل البصر والصّبر»؛ این پرچم - پرچم انسانیت، اسلام، توحید - را آن کسانی که دارای این دو خصوصیتند، میتوانند بر دست بگیرند و بلند نگه دارند؛ «البصر والصّبر»؛ بصیرت و استقامت. امام حسین (علیه‌السّلام) مظهر بصیرت و استقامت است.
 
پیروان امام حسین هم همین را نشان دادند و بعد از گذشت قرنها، آن روزی که رهبر شایسته‌ای در میان آن‌ها پیدا شد، این حرکت عظیم را به وجود آوردند. انقلاب عظیم اسلامی یک ماجرای عظیمی است؛ داستان عظیمی است. ما در وسط قضیه قرار گرفته‌ایم، ابعاد عظیم این حادثه برای ما خیلی روشن نیست؛ آیندگانِ تاریخ و کسانی که امروز بیرون از این مجموعه هستند، آن‌ها بیشتر از ما ابعاد و عظمت این حرکت را میبینند. در دنیائی که همه‌ی پول و ثروت و قدرت و سیاست و همه چیز و همه چیز در جهت ضد ارزش‌های انسانی و دینی است، ناگهان در یک نقطه‌ی حساس عالم - نقطه‌ی حساس جغرافیائی عالم - یک نظامی سر بلند کند، یک ملتی قیام کند برای به دست گرفتن پرچم ارزشها؛ و ارزش‌های انسانی را سر دست بگیرد، ندای توحید بدهد، معجزه است؛ معجزه‌ی زمان ما این است. بعد از همه طرف به او حمله کنند؛ بزرگ و کوچک، طاغوت‌ها و طاغوتچه‌ها با همه‌ی توانشان بریزند سر او، و در عین حال او نه فقط شکست نخورد، بلکه بسیاری از آن‌ها را شکست بدهد؛ آن‌ها را عقب براند، که امروز شما دارید میبینید نشانه‌های عقب‌رفتِ استکبار را. در این مبارزه ملت ایران پیروز شد.
 
انتخابات هم در پیش است. مسئله‌ی انتخابات هم خیلی مهم است. یکی از نمونه‌های عظمت این نظام، همین انتخابات است. برای همین هم هست که انتخابات ملت ایران - این پدیده‌ی به این وضوح - را انکار میکنند. مردمسالاری، این چیز واضح را که وابسته‌ی به انتخابات مردمی است - که در ایران در طول این بیست و هشت نه سال، هر سالی یک بار به طور متوسط اتفاق افتاده است - دشمنان عنود و لجوج انکار میکنند. چرا؟ چون میدانند که این یکی از آن شاخصه‌های مهم پیروزی ملت ایران است.
 
در انقلاب‌های گوناگون، در فاصله‌های زمانی گوناگون، آن کسانی که پیشوا‌ها و به اصطلاح رهبران ملت‌ها بودند، بالاخره درماندند؛ گفتند آقا! ما اختیارات تام و تمام میخواهیم. دکتر مصدق دو سال و خرده‌ای در این کشور حکومت کرد، بخش عمده‌ای از این دو سال، دو مجلس آن روز را منحل کرد و اختیارات مجلس را هم در اختیار گرفت؛ گفت بدون این، نمیتوانم، حالا مصدق که یک حکومت مردمی بود، اما طاقت نیاورد؛ نتوانست. حالا یک انقلاب مردمی به وجود بیاید؛ یک انقلاب با این جمعیت کشور که امروز سه برابر جمعیت آن روز است، با این همه توطئه‌ای که علیه این ملت میشود و این همه تبلیغات، اما این انقلاب با شجاعت تمام بر آراء مردم تکیه میکند؛ خاطرش جمع است و میخواهد این انتخابات که به معنای دخالت مردم، حضور مردم، تصمیم‌گیری مردم است، به هر قیمتی باشد؛ این را اصرار میکند، که در دوره‌ی قبل - چهار سال قبل از این - یک ماجرائی راه انداختند؛ یک نمایشی بود؛ یک بازیای بود و هدف هم همین بود که بلکه انتخابات را تعطیل کنند، خدای متعال نخواست و نگذاشت؛ ایستادگی مردم مؤمن نگذاشت که انتخابات را این‌ها بتوانند تعطیل کنند.
سعی شود اهمیت و ارزش و عظمت انتخابات محفوظ بماند؛ معلوم باشد. مردم با امید و اعتماد به پای صندوق‌ها بروند
 
انتخابات در پیش است، این انتخابات خیلی مهم است. نه خصوصِ این انتخابات، همه‌ی انتخابات‌ها مهم است، این هم از جمله مهم است. مردم وظائفی دارند؛ مسؤولین، نخبگان وظائفی دارند. اولاً سعی شود اهمیت و ارزش و عظمت انتخابات محفوظ بماند؛ معلوم باشد. مردم با امید و اعتماد به پای صندوق‌ها بروند. من میبینم متأسفانه در اظهارات بعضی‌ها - حالا ان‌شاءاللَّه که از روی غرض‌ورزی نیست - مرتب تکیه میکنند: آقا! تقلب نشود، آقا! تقلب نشود؛ آقا! دستبرد نشوند. چه تقلبی؟! قریب به سی سال است که دستگاه‌های مجری این مملکت دارند انتخابات را انجام میدهند با سلامت کامل. بعضی‌ها حتی شرم نکردند، گفتند ناظرین بین‌المللی بیایند نظارت کنند بر این انتخابات؛ بیگانه‌ها، دشمن‌ها که با اصل انتخابات و با اصل ملت ایران مخالفند؛ با هر چیزی که به نفع ایران است مخالفند، این‌ها بیایند بشوند قاضی! این، بزرگترین جسارت به ملت ایران است. نه، بیخود مبالغه نکنند. ما البته سفارش کرده‌ایم؛ مکرر سفارش کرده‌ایم؛ مکرر هم سفارش خواهیم کرد به همه‌ی دست‌اندرکاران؛ هم به وزارت کشور، هم به شورای محترم نگهبان، به نظار و مجریان: مراقب باشند، مسؤولیتشان را، وظیفه‌شان را درست انجام بدهند، خوب انجام بدهند، آراء مردم دست این‌ها امانت است؛ نگذارند کسی دخالت بکند؛ نفوذ بکند. این سفارش را همیشه کرده‌ایم. مراعات هم کرده‌اند؛ باز هم مراعات خواهند کرد به فضل الهی. این مطلب اول. حیثیت انتخابات عظیم مردم و این کار بزرگ مردم را مرتب با اینکه شبهه‌اندازی کنند که آره، بناست تقلب بشود، بناست فلان بشود، نشکنند.
 
دوم، همان مطلبی که من مکرر در یزد - چند روز قبل از این - تکرار کردم، باز هم تکرار میکنم: در انتخابات با کرامت رفتار کنند همه؛ چه آنهائی که نامزد میشوند، چه آنهائی که طرفدار آنهایند، چه آنهائی که مخالف با بعضی از نامزد‌ها هستند. جناح‌های مختلف کشور، بداخلاقی و بدگوئی و اهانت وتهمت و این حرف‌ها را مطلقاً راه ندهند. این از آن چیزهائی است که اگر پیش بیاید، دشمن از او خوشحال میشود.
یکی از جنایات بزرگ رژیم طاغوت مسئله‌ هفده دی هست/ کشف حجاب را  با چماق، رضاخان در داخل کشور انجام داد
 
نکته‌ی سوم اینکه مراقب فعالیت‌های دشمن باشند. حالا پریروز - دو روز قبل از این - بوش، رئیس جمهور امریکا گفت ما از فلان دسته در ایران حمایت میکنیم. این ننگ است برای هر کسی که امریکا بخواهد او را تحت‌الحمایه‌ی خود بگیرد. اول، خود آن کسانی که آن دشمن وحشی میخواهد از آن‌ها حمایت کند، بعد هم مردم فکر کنند، ببینند چرا میخواهد حمایت کند. کدام نقص در این‌ها هست که موجب شده است دشمن بخواهد از او حمایت کند. در داخل یک خانواده ممکن است دو تا برادر، یک برادر و خواهر با هم اختلاف داشته باشند. اگر دشمن، دزد، خائنی که بیرونِ خانه است، با یکی از این‌ها ارتباط برقرار کرد و گفت من طرف تو هستم، آن بایستی به خود بیاید، بگوید من چه غلطی کردم، چه اشتباهی کردم که این دشمن خانوادگی میخواهد از من حمایت کند. مردم هم باید حواسشان جمع باشد؛ نگذارید انتخابات بشود ملعبه‌ی دست بیگانگان.
 
انتخابات مال ملت ایران است، مال جمهوری اسلامی است، مال اسلام است؛ مرزهاشان را با دشمن مشخص و متمایز کنند. من بار‌ها به بعضی از افراد سیاسی که فعالیتهائی دارند و گاهی یک مخالف‌خوانیهائی میکنند، تذکر داده‌ام، نصیحت کرده‌ام؛ گفته‌ام مواظب باشید مرز‌های میان شما و دشمن کمرنگ نشود؛ پاک نشود. مرز وقتی کمرنگ شد، احتمال اینکه کسانی از این مرز عبور کنند یا دشمن از این مرز عبور کند و بیاید این طرف یا دوست و خودی غافل شود و از مرز عبور کند و برود به دامن دشمن، زیاد خواهد بود. مرز‌ها را روشن کنید؛ مشخص کنید.
 
این ملت بیست و هشت سال است که با توطئه‌ی امریکا، با دشمنی امریکا، با انواع و اقسام لطمه‌زدن‌های امریکا مواجه است. هر کار توانستند علیه این ملت کرده‌اند. مواظب باشید مرزهاتان را مشخص کنید. کسانی هستند مزدور آنهایند؛ کسانی هستند نوکر آنهایند؛ کسانی هستند در خدمت آنهایند. مرزهاتان را با این‌ها هم روشن کنید و مشخص کنید. وقت بصر و صبر، یکی همین‌جاست؛ بصیرت. ملت ایران وقت انتخابات که میرسد، احتیاج به بصیرت دارد؛ نگاه کند ببیند دشمن چه موضعی گرفته است در قبال این حرکت عظیم مردمی؛ حواس خود را جمع کند، تصمیم درست بگیرد. این هم وظیفه‌ی ما مردم است که بایستی مراقبت کنیم.
 
البته مطمئن باشید و بنده مطمئنم که خدای متعال تفضلات خود را به برکت مجاهدت و ایمان شما مردم، از شما باز نخواهد گرفت و خدای متعال لطف خودش و کمک خودش و هدایت و حمایت خودش را شامل حال این مردم کرده است و باز هم خواهد کرد و پیروزی نهائی، بالاخره متعلق به ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی است.
 
امیدواریم که خداوند متعال همه‌ی شما را موفق بدارد؛ ارواح طیبه‌ی شهدای ما را خشنود کند؛ روح مطهر امام را با اولیائش محشور کند و به همه‌ی شما خیر و اجر عنایت فرماید و قلب مقدس ولیعصر (ارواحنافداه) را از ما شاد و خشنود فرماید. والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *