رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

زنان و مقاومت/ نگاهی به زندگی شهید فروزان آریان‌پور

13:00 - 08 فروردين 1400
کد خبر: ۷۱۲۶۶۵
دسته بندی: سیاست ، گزارش و تحلیل
او شاگرد زرنگ مدرسه صبر و بردباری هم بود؛ زمانی که برادرش مسعود در عملیات غرورآفرین فتح‌المبین به شهادت رسید غمخوار خانواده و بویژه مادرش بود.
-  سیده رقیه آذرنگ پژوهشگر حوزه زن در دفاع مقدس - سلام و درود خدا بر حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها و ۷ هزار زن شهید ایران اسلامی که رهرو صدیق آن حضرت بودند و به تأسی از زندگانی بابرکتش قدم در راه ایثار و مقاومت نهادند.
 
زنان شهید واژه به واژه ایثار را برایمان معنا کردند. هر چه بیشتر از آن‌ها بدانیم، چون چراغ راه فروزانی‌اند که صراط مستقیم را هرگز گم نخواهیم کرد.
 
در برگ برگ خاطرات بانوان شهید جستجو می‌کنیم و این‌بار به نام شهید فروزان آریان پور می‌رسیم.
 
فروزان آریان‌پور در سال ۱۳۴۶ در خانواده‌ای مذهبی و در شهر دزفول متولد شد. در دامان پدر و مادری که عاشق اهل بیت علیهم السلام بودند پرورش یافت.
 
او دختری بود که وقتی دوران کودکی اش را پشت سر گذاشت دریافت در مکتب حضرت زهرای مرضیه سلام الله علی‌ها مهمترین شاخصه یک زن مسلمان حجاب او است. به حجابش افتخار می‌کرد و همیشه روسری به سر داشت.
 
آرام بود و صبور. باوقار و متانتی خاص با دیگران رفتار می‌کرد.
 
زندگی ساده و بی آلایش را دوست داشت. از همه چیز ساده اش را می‌پسندید. در گفتار مهربان بود و در کردار خوش برخورد. دوران انقلاب با اینکه سن کمی داشت در مراسم‌ها و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد.
در فعالیت‌های مذهبی و فرهنگی مدرسه حضوری فعال داشت به طوری که بیشتر دوستانش در همین فعالیت‌ها با او آشنا شدند.
 
او به دعای کمیل و توسل بسیار علاقه‌مند بود. حضورش در نمازجمعه هیچ گاه ترک نمی‌شد. عاشق راز و نیاز با پروردگار متعال بود. نماز جماعت را بسیار دوست می‌داشت. به همراه خواهران یا مادرش به مسجد می‌رفتند. نمازش با خلوص همراه بود. عاشقانه خدا را در دعاهایش می‌خواند. به گفته راویان: مطیع امر رهبر انقلاب امام خمینی (ره) و ولایت بود و این را می‌شد در رفتار و گفتارش به راحتی مشاهده کرد.
 
دختر درس‌خوانی بود. رفتن به مدرسه را حتی در زمان جنگ تحمیلی ادامه داد. همان جنگی که هر روز و شب بر سر مردم بی دفاع شهر‌های جبهه مثل زادگاه فروزان، دزفول، از زمین و هوا آتش می‌بارید.
 
او شاگرد زرنگ مدرسه‌ صبر و بردباری هم بود؛ زمانی که برادرش مسعود در عملیات غرورآفرین فتح‌المبین به شهادت رسید غمخوار خانواده و بویژه مادرش بود.
 
یک روز تصمیم گرفت که شادی را به خانه بیاورد و این شد که همکلاسی اش را برای ازدواج با برادرش محمود به خانواده معرفی کرد و به آن‌ها گفت: مرضیه یکی از دوستانم در مدرسه دختر محجوب و با ایمانی است. معلم‌ها خیلی احترامش را دارند.
 
ازدواج محمود و مرضیه که سر گرفت از خوشحالی بال درآورده بود. هم از آمدن مرضیه به خانه شان و هم برای اینکه مادر در غم مسعود بی تابی نکند.
 
چند ماه پس از برگزاری مراسم ساده ازدواج که مرضیه به خانه‌شان آمد و در اتاقی زندگی‌اش را با برادر فروزان شروع کرده بود آن دو مثل پروانه دور مادر و خانواده می‌چرخیدند.
 
فروزان هیچگاه نمی‌توانست دوری مرضیه را تحمل کند. اگر مرضیه یک روز به دیدن خانواده اش می‌رفت بی تاب می‌شد تا دوباره او به خانه برگردد.
 
به گفته راویان: یک روز که مرضیه به خانه پدرش رفته بود وقتی به خانه همسرش بازگشت فروزان او را محکم در آغوش گرفته بود و به او می‌گفت: نمی‌توانم حتی برای یک لحظه دوری ات را تحمل کنم مرضیه جان.
 
اما عصر روز ۲۸/۹/۶۱ خانواده فروزان و تعدادی از آشنایان که تازه از مراسم عقدکنان برگشته بودند در خانه شان جمع شدند. فروزان در جمع مهمان‌ها نشسته بود. مادر و پدر هم بودند و مرضیه در اتاقش مشغول آماده شدن برای ادای نماز مغرب بود. به قدر یک پلک بهم زدن موشک در خانه شان فرود آمد. صدای انفجار بود و انبوه دود و خاک و آجر که به هوا پرتاب می‌شد. فروزان در سن ۱۶ سالگی به همراه چندین نفر از اعضای خانواده اش در حمله موشکی دشمن بعثی به پیشگاه الهی شتافتند و به شهادت رسیدند.
 
مردم شهر که عادت داشتند هر خانه‌ای که مورد اصابت موشک بعثی‌ها قرار می‌گرفت خودشان را برای امدادرسانی به محل حادثه برسانند متوجه شدند ۲۳ نفر زن و کودک و مرد بی دفاع در آن حادثه مظلومانه به شهادت رسیدند. با هیچ قلمی نمی‌توان این حادثه دلخراش را توصیف کرد. شادی روح شهدا صلوات
 
زنان و مقاومت/ نگاهی به زندگی شهید فروزان آریان‌پور
 
 

برچسب ها: شهدای زن

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *