کارکرد تلاش لابی‌های نزدیک به روسیه در ساختار داخلی رژیم صهیونیستی

4:30 - 19 فروردين 1400
کد خبر: ۷۱۴۹۸۹
دسته بندی: سیاست
تلاش‌های افرادی ذی‌نفوذ و لابی‌های نزدیک به روسیه در ساختار داخلی رژیم صهیونیستی می‌توانند کارکرد‌های مثبت کوتاه مدتی را نیز برای روسیه در پی داشته باشد.
- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جایی‌هایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.

یکی از جلوه‌های عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده می‌شود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.

«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکل‌گیری این سیاست‌ها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.

دوگین در کتاب «انقلاب محاظفه‌کارانه» به وجود زمینه‌هایی از محافظه‌کاری راست در سرزمین‌های اشغالی اشاره می‌کند، ظرفیت‌های همکاری را شرح می‌دهد و نوعی تناقص را با سایر آراء یهودستیزانه خود بازتولید می‌کند.

این وضعیت متناقص‌نما در اندیشه دوگین در قبال مسئله یهود و صهیونیستم به نحوی است که برخی از پژوهشگران مطالعات روسیه آن را به وضعیت پیچیده توصیف کرده‌اند.

لاروئل این وضعیت را حالت «یهودستیزی صهیونیسم خواهانه پارداوکسیکال» نام نهاده است. دوگین در اندیشه صهیونیسم آثار از محافظه‌کاری سنت‌گرایانه تعقیب کرده و حتی پای را فراتر نهاده و بیان داشته است که تنها کشوری که تا حدودی توانسته است ابعادی از انقلاب محافظه‌کارانه را در جهان اجرا کند رژیم صهیونیستی است.

از نظر نواوراسیانیست‌ها، یکی از کارکرد‌های عملی تشکیل دولت یهود، خاتمه‌بخشی به سنت غربت‌نشینی (دیاسپورا) در میان قوم یهود است واین مسئله باعث می‌شود که این قوم در یکجا جمع شوند و از امتزاجشان با دیگر اقوام و فرهنگ‌ها جلوگیری شود.

سنت‌گرایی اوراسیانیسم با مقوله امتزاج فرهنگی در یک فرهنگ واحد به شدت مخالف است و آن را مقدمات از میان رفتن سنت‌های اصیل پیشامدرن و مخل استقلال هویتی ملت‌ها می‌داند.

جنبش اوراسیانیسم با هدف احیای اندیشه سنت‌گرایی با جریان‌های ملی‌گرا و راست در سرزمین‌های اشغالی ارتباط برقرار می‌کند و برنامه‌های مشترکی را به اجرای می‌گذارد.

ویژگی اصلی جریان‌های ملی گرای افراطی و راست سنت‌گرا در این سرزمین‌های مخالف با زیست یهودیان در خارج از قلمرو و سرزمین‌های اشغالی و تأکید بر هویت یهودی اصیل به جای امتزاج در هویت‌های مسیحی پروتستان است.

بعضاً نیز به ایمان یهوید با تأکید بر تعالیم تلمود گرایش دارند و معتقدند که یهودیان فقط در سایه تشکیل دولت مستقل و غیروابسته یهودی می‌توانند قواعد دینی خود را اجرا کنند.

راست‌گرایان سنتی در حال حاضر بیشترین تمرکز را در شاخه راست رادیکال حزب «لیکود» دارند و معمولاً سایر احزاب راست‌گرا نظیر «شاس» و «اسرائیل، خانه ما» نیز با این حزب ائتلاف می‌کند؛ اما ظرفیت‌های اندیشه راست‌گرایی دیگر به جز شاخه راست لیکود در ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی وجود دارند که نواوراسیانیست‌ها زمینه‌هایی برای ایجاد ارتباط با آن‌ها نیز قائل‌اند.

حزب اسرائیل، خانه ما که به حزب روس‌زبانان هم معروف است، یکی از احزاب دست راستی و بعضاً دارای گرایش‌های افراطی و پوپولیستی است. حزب «خانه یهودی» نیز دیگر احزاب راست‌گرا و ملی‌گرا در سرزمین‌های اشغالی است که گرایش ملی گرایانه بیشتری در مقایسه با یهودیان ارتدوکس سنتی دارد، محیط سیاست داخلی رژیم صهیونیستی کند از تمایزات است و به سختی می‌توان فصل مشترکی میان این احزاب متفرق یافت.

اما اورسیاگرایان مترصد، ارتباط‌گیری با عناصری در درون این احزاب هستند که مخالف نگرش‌های غرب‌گرا و ضد آتلانتیسم‌اند.

احزاب سنت‌گرای افراطی در سرزمین‌های اشغالی نظیر حزب شاس (معروف به نگهبانان صفاردی) حزب اتحاد یهودیت توراتی (یهودیان اشکنازی)، حزب عام ایتانو وجود دارن که ظرفیت‌هایی از اندیشه راست افراطی را در خود مستتردارند.

اوراسیانیست‌ها در درون ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی با عناصر مخالف جهانی شدن، مخالف غرب، معتقد به لزوم همگرایی محلی قوم جهانی یهود در سرزمین‌های اشغالی و سنت‌گرا ارتباطاتی را ایجاد کرده‌اند.

دوگین در کتاب معروف خود «مأموریت اوراسیاسی: در آمدی بر نواوراسیانیسم» به صراحت به نام برخی از چهره‌های اثرگذار یهوید روسی الاصل مانند ولادیمیر بوخارسکی، خاخام آورام اشمولویچ، و آویدگدور اسکین به عنوان پیشرانان تحقق گام پنجم توسعه ایدئولوژی نواروسیانیسم در میان جوامع یهودیان اشاره مستقیم می‌کند. این افراد اقدام به تأسیس مؤسساتی سرزمین‌های اشغالی کرده‌اند که در آنها، اوراسیانیسم یهودی را تبلیغ و تبیین می‌کند.

مارک سدریک در کتاب «علیه دنیای مدرن: سنت‌گرایی و تاریخ روشنفکری پنهان قرن بیستم» رابطه برخی جریان‌های راست سنت‌گرای صهیونیستی با اوراسیانیست‌های روس را ذیل عنوان نواوراسیانیسم اسرائیلی» شرح داده است. سدریک بیان می‌دارد که اوراسیانیست‌ها برای پیشبرد اهداف خود با دو مرکز در سرزمین‌های اشغالی ارتباط‌گیری کرده‌اند. گروه تحلیل مااوف و بیعاد آرتزینو.

مااوف سازمانی تحلیلی‌ای است که روشنفکران روس‌زبان صهیونیستی آن را در سال ۱۹۹۷ تأسیس کردند، و دارای وابستگی به شاخه راست افراطی حزب لیکود است. هدف اصلی تشکیل این سازمان ارتقاء روحیه ملی‌گرایی در میان یهودیان روس‌زبان مهاجر به سرزمین‌های اشغالی اعلام شده است.

پایگاه داده این سازمان رسماً و بدون هیچ ابهامی خود را سازمانی «صهیونیسم‌خواه» معرفی کرده که به دنبال ارائه تحلیل‌های شفاف از تاریخ رژیم صهیونیستی و مسائل مربوط به حوزه خاورمیانه برای مخاطبان روس‌زبان یهوید است. رهبر این جریان ولادیمیر بوخارسکی است که در کتاب دوگین نیز به نام او اشاره شده بود.

وی یهودیان روسی تنظیم شده و بخش مجزایی را به مقوله نواوراسیانیسم، انتشار مقالات دوگین و سایر اندیشمندان اوراسیانیست اختصاص داده است. نوشته‌های شخص بورخارسکی نیز اوراسیانیسم و انطباق آن با شرایط یهودیان تشریح شده است.

اما مرکز مهم‌تر «بیعاد آرتزینو» به رهبری خاخام و آورام شمولویچ و آویگدور اسکین است که هر دوی این رهبران شهروندان رژیم صهیونیستی و دارای اصالت روسی، عضو جنبش اوراسیا و مرتبط بادوگین هستند.

شمولویچ خاخام حسیدی دارای گرایش‌های عرفان یهودی و کایالاست و گرایش‌های سنت‌گرایانه و متمایل به گونون دارد (همان‌گونه پیشتر نیز بحث شد، گنون عرفان کابالا را از جنس باطن‌گرایی حقیقی توصیف کرده بود). این طیف در سرزمین‌های اشغالی به سنت‌گرایان و جناج راست رادیکال مشهورند.

اسکین نیز از راست‌گرایان محافظه‌کاری است که نگرش‌های صهیونیسم خواهانه توأم با اوراسیانیسم دارند و بر‌ای ناظر است که این رژیم تحت فشار دولت‌های غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا، حاضر به عدول از مبانی دینی یهود و تنزل در تحقق خط فکری صهیونیسم شده است.

گرایش‌های آنتی آتلانتیک در این نحله از جریان‌های راست در سرزمین‌های اشغال موجب افزایش همگرایی آن‌ها با نواوراسیانیسم روسی شده است.

این قرابت نظری باعث شده است که در تجویزات سیاسی نیز خلاف جریان غرب‌گرا در سرزمین‌های اشغالی عمل کنند، برای مثال، در بحران کریمه و انقلاب نارنجی اوکراین در سال ۲۰۱۴، این جریانات نه تنها کمکی به یهودیان فعال در یورو میدان علی دولت روس‌گرا نکردند.

بلکه برخلاف مواضع اروپا و آمریکا، از روس‌گرایان حمایت کردند و الحاق کریمه به روسیه را به رسمیت شناختند. همزمان با اعلامیه جنبش اوراسیاگرایی در روسیه مبنی بر مشروعیت و مطلوبیت الحاق کریمه به خاک فدراسیون روسیه، اسکین تلاش می‌کرد کنست را برای حمایت از اقدامات روسیه متقاعد کند.

حتی پس از آن، در انطباق با مواضع از روس گرایان مبارز در منطقه دوبناس اوکراین علیه دولت مورد حمایت آمریکا و اروپا دفاع کرد. اسکین دارای ارتباطات شخصی با جنبش اوراسیاگرایان در روسیه است و از چهره‌های مشهور طرفدار پوتین و سیاست‌های او در سرزمین‌های اشغالی محسوب می‌شود.

در نهایت، تلاش‌های لابی نزدیک به روسیه در سرزمین‌های اشغالی گرچه موفق نشد پذیرش مسئله به رسمیت شناختن الحاق کریمه به خاک روسیه را به حاکمیت خود بقبولاند، با تأکید بر لزوم در نظر گرفتن ملاحظات راهبردی در روابط همزمان خود با آن» ریکا و روسیه، سران این رژیم متقاعد شدند که به قطعنامه غیر الزام‌آور ۶۸.۲۶۲ مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۷ مارس ۲۰۱۴ در خصوص حفظ تمامیت ارضی اوکراین و محکوم کردن روسیه رأی مثبت ندهند.

غیبت در جلسه رأی‌گیری درباره این موضوع در مجمع عمومی سازمان ملل متحد طبیعتاً برای روسیه یک دستاورد محسوب می‌شد و آمریکا در نقش شریک راهبردی رژیم صهیونیستی، از این تصمیم سران این رژیم انتقاد داشت و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در خصوص عدم پشتیبانی رژیم صهیونیستی از قطعنامه مد نظر ابراز شگفتی کرد.

همچنان که مشاهده می‌شود، تلاش‌های افرادی ذی‌نفوذ و لابی‌های نزدیک به روسیه در ساختار داخلی رژیم صهیونیستی می‌توانند کارکرد‌های مثبت کوتاه مدتی را نیز برای روسیه در پی داشته باشد.
 
 
انتهای پیام/ 

برچسب ها: سازمان ملل روسیه

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *