ایران قوی و تولید قدرت

8:50 - 25 فروردين 1400
کد خبر: ۷۱۶۶۲۶
منصور حقیقت‌پور، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در یادداشتی نوشت: رسیدن به جایگاه‌های برجسته جهانی، مستلزم تقویت ارکان کشور در حوزه‌های «اقتصادی»، «نظامی- منطقه‌ای» و «سیاسی» است.
_ منصور حقیقت پور در روزنامه حمایت نوشت: اصل «قوی شدن» به‌عنوان یک مؤلفه پذیرفته‌شده و مسلم میان مردم و مسئولان از ابتدا تاکنون مطرح بوده و هیچ ایرانی وطن‌پرستی حتی به فرض تعارض با مبانی انقلاب اسلامی، در مورد تحقق آن تردید ندارد. «باید تلاش کنیم کشور را قوی کنیم. خب، کشوری و ملتی که می‌بیند دشمنی‌های دشمنان و زیاده‌خواهان و مستکبران را، راهکار و علاجش این است که خودش را قوی کند. این قوت کشور و ایران قوی یک شعار عمومی است، این را همه قبول دارند؛ آن کسی که بنده را هم قبول ندارد، شعار ایران قوی را قبول دارد. مسلماً ایران قوی بهتر از ایران ضعیف و ناتوان و توسری‌خور است؛ ایران قوی، ایران عزیز و دارای عزت.» (رهبر معظم انقلاب – اول فروردین ۱۴۰۰)
 
جمهوری اسلامی پس از استقرار، بر روی سرمایه‌های خود متمرکز شد و با یک برنامه‌ریزی مدون، به سطوح بالای فناوری‌های مختلف اعم از پزشکی، فضایی، نانو، دفاعی و ... دست یافت. تحقق هر کدام از این شاخصه‌ها در کشور‌های پیشرفته و صاحب‌نام دهه‌ها زمان برده است، درحالی‌که ایران اسلامی با کادرسازی و نگاه صرف به سرمایه‌های داخلی، طی مدت بسیار اندکی به این جرگه وارد شد.
 
اگر بخواهیم به‌صورت مشخص به بایسته‌های ایران قوی بپردازیم، اصل‌وفرع آن از حوصله این نوشتار خارج است، اما امهات آن را می‌توان در سه شاخصه، طبقه‌بندی کرد که عبارت‌اند از قدرت «اقتصادی»، «نظامی- منطقه‌ای» و «سیاسی». مرور خباثت‌ها و رذالت‌های دشمن، حاکی از این است که بلوک غرب با همراهی صهیونیست‌ها و قارون‌های منطقه، به موضوعات دیگری شامل مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز توجه دارد، ولی جمع‌بندی فعلی بر این است که یک جامعه، زمانی از درون متلاشی می‌شود که در شاخصه‌های سه‌گانه ذکرشده، در موضع ضعف قرار داشته باشد.
 
از طرفی، برآیند توطئه‌های پایش شده نشان می‌دهد دشمنان به هر دری می‌زنند و از هر موقعیت و فرصتی استفاده می‌کنند تا از طریق ضربه زدن و تضعیف این مجاری، جمهوری اسلامی را به عقب‌نشینی وادارند. بنابراین، رسیدن به جایگاه‌های برجسته جهانی، مستلزم تقویت ارکان کشور در این سه شاخصه است که بررسی نکات ذیل پیرامون آن‌ها می‌تواند راهگشا باشد.
 
۱. در موضوع اقتصاد، هرچند قدمت وابستگی کشور به درآمد‌های نفتی به حدود یک قرن می‌رسد، اما از نخستین سال‌های دهه ۵۰ شمسی -زمانی که قیمت نفت رشد کرد- چالش‌های جدیدی همچون رکود تورمی و فساد برآمده از آن، به انبوه مشکلات ایران افزوده شد. برای رفع این دغدغه، سوگیری کلان کشور به سمت حذف پلکانی دلار‌های نفتی از اقتصاد بود تا در هنگام ضرورت یا فشار‌های خارجی، مشکلی برای تأمین بودجه ایجاد نشود. با این حال، کم‌کاری‌ها و سهل‌اندیشی‌ها موجب شد که در حال حاضر، نه‌تن‌ها از درآمد‌های نفتی بی‌نیاز نباشیم، بلکه باج‌گیری تحریمی دشمن، باعث وارد آمدن لطمات اقتصادی نیز شده است.
 
افزون بر این، رویکرد سمی نگاه به خارج برای رفع نیاز‌های داخلی با توجیه مقرون‌به‌صرفه نبودن تولید برخی کالا‌ها به دلیل فقدان مزیت اقتصادی، موجب شد تا سرمایه‌ها از واحد‌های تولیدی فرار کرده و راهی سراشیبی تخریب‌کننده فعالیت‌های غیرمولد شوند. واردات بی‌حساب‌وکتاب کالا‌های مصرفی، قاچاق و عدم توازن عدالت مالیاتی، مواردی هستند که این فرایند را تسریع کردند. بنابراین، مهم‌ترین چالش پیش روی کشور برای تحقق آرمان ایران قوی، انفکاک از همه قیودی است که شرایط حال حاضر اقتصاد را بی‌ثبات، وابسته به تحولات خارجی و آسیب‌پذیر از تکانه‌های برون‌مرزی کرده است.
 
۲. پس از توافق هسته‌ای میان ایران و گروه ۱+۵، تصور مهار قدرت هسته‌ای کشورمان، به توهم شاخص در میان قدرت‌های جهانی تبدیل شد. نفس به‌اصطلاح راحتی که صهیونیست‌ها در دوره پسابرجام کشیدند و خیال کردند که ۲۵ سال در آسایش به سر خواهند برد، مهر تأییدی بر این حقیقت است. بعد از آن، در جلسات خصوصی و سپس عمومی، آمریکا و غرب صراحتاً موضوع توان موشکی و منطقه‌ای را پیش کشیدند و با مفروض دانستن مختومه شدن پرونده هسته‌ای، لابی سنگینی برای امتیازگیری از ایران در عوض مشتی وعده توخالی به سبک مواعید برجامی را کلید زدند. در این میان اما، قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و آغاز غنی‌سازی ۲۰ درصد برای زنده کردن طلب‌های ایران از غرب، موضوع هسته‌ای را بار دیگر به نقطه‌ای برای وزن‌کشی ایران در برابر نظام سلطه تبدیل کرد. از این رو، ناامید از کارایی ساز و کار‌های مندرج در برجام برای تضعیف توان هسته‌ای، اقدامات تخریبی برای ضربه زدن به این مؤلفه قدرت ایران از سوی رژیم صهیونیستی در دستور کار قرار گرفت.
 
طی چند سال گذشته، این رژیم از هر روزنه و منفذی وارد شد تا توان جمهوری اسلامی در این بخش را که پیش‌تر به‌وسیله ترور دانشمندان هسته‌ای از پوشاندن جامه عمل به آن‌ها ناکام مانده بود، تحت‌الشعاع قرار دهد. این فشارها، اما به تولید نسل جدید سانتریفیوژ‌های پیشرفته منجر شد و اراده ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری برای مالیدن پوزه صهیونیست‌ها به خاک بیشتر شده است. دشمنان اکنون مأیوس از تضعیف قدرت هسته‌ای، با پرونده پیچیده و لاینحلی به نام توان برجسته نظامی و نفوذ منطقه‌ای کشورمان نیز مواجهند و این مثلث باعث سردرگمی مضاعف آن‌ها شده است.
 
۳. این در حالی است که قدرت سیاسی کشور ناظر به مشارکت عموم مردم در مقاطع انتخاباتی و احساس مسئولیت آن‌ها در قبال آینده است. جمهوری اسلامی به‌عنوان یکی از پیشتازان مردم‌سالاری در منطقه و حتی جهان، تعیین مقدراتش را به دست مردم سپرده و از صدر تا ذیل مسئولان با حضور آن‌ها در پای صندوق‌های رأی انتخاب می‌شوند؛ لذا بیشترین برنامه‌ها در طول هفته‌های پیش رو برای ناامید کردن مردم از تحکیم مؤلفه قدرت سیاسی از جانب دشمنان قسم‌خورده تدارک دیده‌شده تا القا کنند نظام در بحران مشروعیت غوطه‌ور است.
 
علاوه بر این، درصددند تلقین کنند که به دلیل تشدید معضلات معیشتی، مردم رغبتی به حضور در انتخابات ریاست جمهوری ندارند، چون اساساً بود و نبودشان در پای صندوق‌های رأی، تغییری در حال و روز آن‌ها ایجاد نمی‌کند. این قبیل خیال‌پردازی‌ها در حالی است که مردم در هیچ شرایط بغرنجی دست از حمایت انقلاب نکشیده‌اند برخی کوتاهی‌ها را به‌پای نظام نمی‌نویسند؛ بنابراین، باید منتظر حضور تماشایی آحاد ملت در روز انتخابات ماند و کشیده شدن خط بطلان بر این تصور را نظاره‌گر بود؛ و بالاخره اینکه در برابر سناریو‌های پیش‌گفته حریف، جمهوری اسلامی در حال تدارک برنامه‌هایی برای حفظ و از همه مهمتر، تولید قدرت است؛ اتفاقی که به مدد هسته‌های جهادی و سخت‌کوش انقلاب به‌زودی به وقوع خواهد پیوست.

برچسب ها: ایران قدرت

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *