روابط روسیه و ایران ظرفیت‌های تعمیق به سطوح راهبردی دارد

4:30 - 01 ارديبهشت 1400
کد خبر: ۷۱۷۹۶۷
دسته بندی: سیاست
روابط روسیه و ایران ظرفیت‌های تعمیق به سطوح راهبردی دارد و علت اصلی آن نیز تهدیدات و منافع مشترک بسیاری است که دو کشور را ناگزیر از همکاری می‌کند.

- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جایی‌هایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.

یکی از جلوه‌های عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده می‌شود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.

«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکل‌گیری این سیاست‌ها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.

ولادیمیر ایواننکو
ایواننکو، که از پژوهشگران تخصصی موضوع ایران در مرکز مطالعات آسیا و خاورمیانه در ریسی بود، در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵ در گذشت؛ اما از وی آثار مختلفی در خصوص ایران و افغانستان، به جا مانده است؛ که همواره مورد استند ایران پژوهان و کارشناسان موضوع ایران در روسیه قرار دارد. مؤسسه ریسی از او به عنوان کارشناس ارشدی یاد می‌کند که نظریاتش در خصوص ایران همواره مورد توجه دولت روسیه قرار داشته است.

ایواننکو متولد ۱۹۴۶ و دارای مدرک دکتری تاریخ از دانشگاه دولتی سن‌پترزبورگ بود و به زبان‌های فارسی و دری نیز تسلط داشت. به مدت بیست سال در وزارت خارجه روسیه مشغول به کار بود و در مقام مشاور وزیر نیز در شورای عمومی امور ایران و افغانستان فعالیت می‌کرد.
 
در سلسله مراتب دیپلماتیک در نقش نماینده، فوق‌العاده و تام‌الاختیار بود؛ این مقام در وزارت خارجه به عنوان سطح دوم شناخته می‌شود. مهم‌ترین حوزه تخصصی وی ایران، افغانستان و موضوعات امنیت منطقه‌ای و سیاست آمریکا در اوراسیا بود. او شناخت دقیقی از ایران داشت و مدتی نیز در کنسولگری روسیه در رشت، کنسول بود.

از نظر ایواننکو، روابط روسیه و ایران ظرفیت‌های تعمیق به سطوح راهبردی دارد و علت اصلی آن نیز تهدیدات و منافع مشترک بسیاری است که دو کشور را ناگزیر از همکاری می‌کند. او می‌گوید «همکاری ایران و روسیه نقش کلیدی در حفظ امنیت منطقه دارد و هم‌اکنون روابط دیپلماتیک دو طرف رضایت‌بخش است؛ اما باتوجه به اهتمام رهبران عالی هر دو کشور مبنی‌بر افزایش سطح و عمق روابط میان روسیه و ایران این زمینه‌ها ظرفیت ارتقا دارد».

ایواننکو در مقاله‌ای با نام برنامه اتمی ایران و روابط روسیه و ایران (۲۰۱۳)» مهم‌ترین علل توسعه روابط دو کشور را مجموعه‌ای از «تهدیدات مشترک راهبردی» معرفی کرده است؛ از نظر او، روسیه تلاش کرده است که روابط خود را با ایران به عنوان «متحد راهبردی جدید» توسعه دهد. محرکه اصلی این رویداد همان تهدید مشترک بوده است، از دید وی، تهدید افراط‌گرایی و همچنین تلاش محور سنی و غربی علیه ایران و سوریه موجب شده است که دو کشور به یکدیگر نزدیک شوند. وی همچنین دیدگاه‌های جناح‌های داخل ایران را درباره رابطه با روسیه تحلیل کرده، اما توسعه روابط دو کشور را مورد تأیید و تأکید رهبری عالی ایران دانسته است.

ایواننکو به مسائل محیط سیاست داخلی ایران اشراف داشته و در نوشته‌های خود دائماً در خصوص تأثیرات غلبه نگرش متمایل به غرب در ایران بر روابط دوجانبه تهران-مسکو ابراز اصول‌گرا در مجلس شورای اسلامی بر برجام وارد و صحیح بود. وی همچنین به اختصار به موضع دولت‌های عربی و رژیم صهیونیستی در مورد برجام و نیز نقش آفرینی مثبت روسیه و چین در برداشته شدن تحریم‌های نظامی علیه ایران اشاره کرده است.

از نظر او، مختصات حاکم بر فضای بین‌المللی در سال ۲۰۱۵ در نزدیکی روابط روسیه و ایران مؤثر بود. از مهم‌ترین آن‌ها حل و فصل بحران هسته‌ای، منافع مشترک در بحران سوریه و اعمال مجموعه‌ای از تحریم‌ها علیه هر دو کشور بوده است. از دید ایواننکو، ایران در مقام یکی از قدرت‌های اسلامی تلاش کرد که قدرت و نفوذ منطقه‌ای خود را از عراق و سوریه تا افغانستان و حتییمن توسعه دهد و در این مسیر، نیز متحد جدیدی برای خود یافته است.

ایواننکو تصریح می‌کند که همکاران ایران و روسیه در ابعاد مختلف باید تعمیق شود؛ از جمله آن‌ها می‌توان به مواردی، چون همکاری دو کشور با عراق در بحران سوریه و شکل‌دهی «مرکز اطلاعاتی مشترک» اشاره داشت.
 
موضوع دیگر همکاری نیز حوزه تسلیحات بوده است. ایواننکو به موضوع انتقال «اس ۳۰۰» به ایران اشاره کرده و حفظ برتری دفاعی ایران را عامل ثبات جنوب روسیه دانسته است. او پیشتر انتقال این فناوری را عامل برای تحکیم و تعمیق راهبردی روابط ایران و روسیه معرفی کرده بود.

ایواننکو در مقاله‌ای دوره هشت‌ساله ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد را تحلیل کرده و در قسمتی از آن به اثر جنبش سبز در ایران بر روابط روسیه و ایران و شعار‌های ضدروسی مطرح شده در سال ۱۳۸۸ اشاره و در نهایت، نتیجه‌گیری کرده است که اساساً تصمیمات سیاسی در سطوح مختلف داخلی و خارجی توسط رهبری جمهوری اسلامی ایران اتخاذ می‌شود و نه رئیس جمهور. در واقع، او کوشیده است که توصیفی از اوضاع سیاسی ایران در حوزه‌های داخلی و بین‌المللی و پیوند آن با منافع روسیه در دور مذکور ارائه دهد.

نوشته‌های فراوانی از ایواننکو در خصوص ایران وجود دارد که با تحلیل محتوای این مطالب می‌توان گفت که او از جمله کارشناسانی است که ضمن نفوذ رأی در کرملین، به طور کلی، نگاه مثبتی به ایران داشته است. او جریانات غرب‌گرا در ایران را همواره مانعی در برابر توسعه روابط معرفی کرده است.
 
از نظر ایواننکو، نقش رهبری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تمام کننده است و رهبری عالی ایران به روابط راهبردی با روسیه علاقه‌مند است. ایواننکو این مسئله را امری دو طرفه ارزیابی کرده و معتقد است که رهبران عالی روسیه نیز معتقد به لزوم تعمیق روابط راهبردی با ایران هستند.
 
از منظر ایواننکو، علی رغم وجود خط مشی‌های متفاوت و بعضاً متعارض در فضای دموکراتیک سیاست در ایران، رهبری عالی سیاست خارجی ایران را به نوعی توازن میا نشرق و غرب رهنمون ساخته است. در شرایط کنونی، مهم‌ترین محور‌های همکاری‌های دوجانبه از دید وی نیز افراط‌گرایی، تشریک مساعی در تقابل با آمریکا و محور سنی و همکاری در زمینه انتقال تسلیحات است.
 
او از اساتید مشهور ایران‌شناس در فضای آکادمیک، روسیه بوده و شاگردان بسیاری را نیز در این حوزه تربیت کرده است. مجموعاً ایواننکو بر این نظر است که روابط روسیه و ایران در تمامی سطوح قابلیت نیل به راهبردی شدن را دارد.

انتهای پیام/ 


برچسب ها: روسیه آسیا

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *