پای درس انقلابی‌ها

8:45 - 01 ارديبهشت 1400
کد خبر: ۷۱۸۵۵۴
جعفر قادری، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در یادداشتی نوشت: پازل آینده کشور بر مبنای سرمایه‌گذاری حداکثری بر اندوخته‌های داخلی برنامه‌ریزی‌شده و شاه‌بیت آن، صبغه و روحیه صد در صد انقلابی است.

_ جعفر قادری در روزنامه حمایت نوشت: پارادیم فکری جریان غرب‌گرا در کشور یک بار دیگر به بهانه نشست‌های پی در پی وین، بروز و ظهور یافته و آن را فرصتی ناب برای خروج از اوضاع کنونی می‌دانند. این در حالی است که صاحب‌منصبان آمریکایی و اروپایی به‌صراحت گفته‌اند هدف از احیای برجام، زمینه‌سازی برای کسب امتیازات دیگر از ایران و به‌زعم آن‌ها، کشیدن ترمز پیشرفت جمهوری اسلامی در ارتقای توان موشکی و توسعه راهبرد منطقه‌ای است.

ایران اسلامی نشان داده که ابایی از گفتگو و مذاکره ندارد، اما از یک سوراخ نیز دو بار گزیده نمی‌شود و اجازه نمی‌دهد این بار، اقتصاد کشور گروگان خوش‌رقصی دیپلمات‌های دغل‌کار غربی شود؛ لذا صرف مذاکره تا جایی که منافع ایران به‌صورت کامل و پس از راستی آزمایی، احیا و تأمین نشود، جذابیتی ندارد و از طرفی، ایران نمی‌پذیرد که فرایند گفتگو‌ها وارد یک دور باطل و فرسایشی شود.

افزون بر این، جمهوری اسلامی در راهبرد جدید خود، مذاکرات را بخش بسیار کوچکی از پازل آینده خود در نظر گرفته و گفتگو‌ها چه به سرانجام برسند و چه نرسند، راهبرد‌های آتی کشور تماماً بر مبنای انقلابی‌گری و در قاب گام دوم انقلاب، تدوین و در چله اجرا گذاشته شده‌اند. انقلابی‌گری در این چارچوب، مختص یک حزب یا جریان فکری نیست بلکه با نگاه تمدن سازی، از مرز‌های رایج سیاسی عبور می‌کند. جناح‌بندی‌ها در گذشته به دولت‌های حزبی منجر می‌شد که وامدار شخصیت‌های سیاسی از طیف‌های مختلف بودند، ولی تشکیل دولت جوان حزب‌اللهی، ناظر به عیار خالص تعهد به آرمان‌های انقلاب است. اکنون وقت آن است که سلیقه‌ها و خوانش‌های انقلابی به ماورای چپ و راست نگاه کنند و نسبت خود را با مشخصه‌های ناب نظام، یک بار دیگر تعریف نمایند.

با چنین رویکردی، هیئت‌های اندیشه‌ورز و سیاستمدارانی که دستی در راهبردنویسی دارند، به‌خوبی تغییر جهت جمهوری اسلامی را درک کرده و از هم‌اکنون، زنگ هشدار را به صدا درآورده‌اند. «گرت پورتر»، نویسنده و تحلیلگر مسائل امنیتی آمریکا در تحلیلی که چند ماه پیش منتشر شد، به دولتمردان کاخ سفید هشدار داد: «ایران سال ۲۰۲۱ ایرانی نیست که آمریکا در سال‌های ۲۰۱۲ یا ۲۰۱۴ یا ۲۰۱۵ و یا ۲۰۱۶ با آن روبرو بود. آن‌ها اکنون گزینه‌های نظامی در اختیار دارند. همان‌طور که در سال ۲۰۱۹ با هدف قرار دادن پهپاد ترایتون و سال ۲۰۲۰ با حمله به عین‌الاسد قدرت خود را نشان دادند.» صهیونیست‌ها نیز در موارد متعدد اذعان کرده‌اند که ایران در حال تبدیل‌شدن به یک امپراتوری است و بار‌ها نسبت به خطرات کشورمان برای هویت خود، ابراز نگرانی عمیق کرده‌اند.

این موارد و اقرار‌هایی ازاین‌دست از نتایج سحر است و طلوع تمدن ایرانی – اسلامی با صبغه صد در صد انقلابی، خط پایانی بر همه شرارت‌ها کشیده خواهد شد. علیرغم شیطنت‌ها، بدعملی‌های عامدانه یا سهوی و ندانم‌کاری‌های دشمن شادکن، ایران اسلامی به نقطه‌ای صعود کرده که دوست و دشمن زبان به تحسین گشوده‌اند. کسی نباید اندک تردیدی به خود راه دهد که هر آنچه از افتخار تا به حال نصیب نظام و کشور شده، به برکت مانیفست غرورآفرین انقلاب بوده است، چراکه هر جا انقلابی وارد میدان شدیم و کمر همت را بستیم، پیروزی و موفقیت درو کرده‌ایم و هر جا جز این بوده، با تبعاتی روبرو شدیم که هیچ‌گاه در شأن ملت صبور و با بصیرت کشور نبوده است.

اقتصاد آسیب‌پذیر از تکانه‌های خارجی، گرانی چندصد درصدی برخی کالاها، بیکاری، صف‌های طولانی ارزاق که این روز‌ها شاهد آن هستیم، خروجی سیاست‌های غیرانقلابی است؛ فارغ از اینکه کدام دستگاه‌ها و ارگان‌ها – مستقیم و غیرمستقیم – عامل اوضاع فعلی هستند.

بنابراین، سرمنشاء تمام پسرفت‌ها، فریفته شدن و اقبال به نسخه‌های غیربومی و متضاد با انقلاب بوده و هست. جای تأسف است که برخی با تمام لطمات و خسارت‌هایی که تمنای غرب‌گرایی به کشور و ملت وارد آورده، آرمان‌گرایی و انقلابی ماندن را با خیال‌بافی و روپاپردازی مترادف دانسته و مغرضانه یا ناآگاهانه، دلیل مخالفت‌های سلطه گران و دشمنان قسم‌خورده این آب‌وخاک را بلندپروازی‌های ناشی از آرمان‌های نظام می‌دانند. غافل از اینکه، همه ملت‌های صاحب‌نام و خالق تمدن‌های بزرگ، آرمان‌گرا بوده و به مدد اعتقاداتشان موفق به برداشتن گام‌های بزرگ و تاریخی شده‌اند.

ناگفته پیداست که نقطه پایانی دست کشیدن از تمدن سازی با پشتوانه انقلابی‌گری، دست دراز کردن در مقابل دولت‌های مستکبر است، چون فقط ملت‌های واداده تحت سلطه زرسالاران بین‌المللی هستند که آرمان و چشم‌اندازی جز بقا به هر قیمتی ندارند. جایگزین کوتاه آمدن از آنچه اعتبار و وجاهت ملت بزرگ ایران را در تمام این سال‌ها تأمین کرده، تصویرسازی موهوم از گشایش‌های تخیلی است؛ به‌نحوی‌که حتی تمنای تأمین آب خوردن از بیگانه نیز افتخار محسوب می‌شود!

پای درس کشورداری غیرانقلابی و گریزان از آرمان‌گرایی، تکیه‌بر نیروی شگرف داخلی و فعال کردن پتانسیل‌های جوانان، صرفه ندارد و با همین دست‌فرمان، استفاده بهینه از دارایی‌های ارزشمند طبیعی و مادی به دردسرش نمی‌ارزد، چون باید عمده کار، دست مهندسان و مستشاران غربی باشد! علاوه بر این، قائلین به این رویکرد معتقدند که راه جبران مافات، دست کشیدن از ارزش‌ها و کنار آمدن با شیاطینی است که باعث‌وبانی خسارت‌ها و مصائب تاریخی کشورمان بوده‌اند؛ و نکته پایانی اینکه راه برون‌رفت از این معبر و حرکت پرشتاب به‌سوی تمدن سازی در مقطع فعلی، کاملاً مشخص و فراخ است. دیدگاه خسارت‌بار و غیرانقلابی، مسیر پرهزینه و شکست‌خورده رفع تحریم‌ها را بر راه‌حل تجربه‌شده خنثی‌سازی فشار‌ها از طریق برنامه‌ریزی، هم‌گرایی و اعتماد به ظرفیت‌های داخلی ترجیح می‌دهد. این بار، اما –همان‌گونه که در ابتدا بیان شد – پازل آینده کشور بر مبنای سرمایه‌گذاری حداکثری بر اندوخته‌های داخلی برنامه‌ریزی‌شده و شاه‌بیت آن، صبغه و روحیه صد در صد انقلابی است.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *