چند نکته درباره خبر تکان دهنده پیرامون نوزاد ۱۷ ماهه

11:01 - 04 ارديبهشت 1400
کد خبر: ۷۱۹۲۷۵
از این دست اتفاقات در همه جای دنیا می‌افتد، در جایی بیشتر و در جای دیگر کمتر، اما آیا راهی برای جلوگیری از وقوع اینگونه فجایع یا کاهش آن وجود دارد؟

- محمد صفری روزنامه نگار در یادداشتی نوشت: از این دست اتفاقات در همه جای دنیا می‌افتد، در جایی بیشتر و در جای دیگر کمتر، اما آیا راهی برای جلوگیری از وقوع اینگونه فجایع یا کاهش آن وجود دارد؟

به صراحت می‌توان گفت در دنیای کنونی راهی برای آن که فجایع در دنیا رخ ندهد وجود ندارد، اما می‌توان آن را کاهش داد.

حتماً افکار عمومی خبر تکان دهنده درباره نوزاد ۱۷ ماهه و عمل شنیع پدر او را شنیده و خوانده‌اند. این فاجعه باعث مرگ نوزاد شد.

همه از این خبر شوکه شدند و آن را یک اتفاق غیر قابل باور می‌دانند و نمی‌توانند با آن کنار بیایند. از خود می‌پرسند آیا می‌شود تصور کرد که یک پدر با فرزند خود چنین کند؟

نام جوزف فریتزل را شاید شنیده باشید، نام او یکی از بدنام‌ترین افراد در زمینه سوء استفاده جنسی در تاریخ ثبت شد. این مرد اتریشی، دخترش الیزابت را به مدت ۲۴ سال زندانی کرده و در این مدت با تجاوز به الیزابت، از وی صاحب ۷ فرزند شد. این مرد شیطان صفت دخترش را از سن یازده سالگی مورد تجاوز قرار می‌داد و با حبس او در زیر زمین خانه به مدت ۲۴ سال، او را از همه حقوق انسانی محروم کرده بود.

از این دست فجایع در کشور‌های غربی بسیار اتفاق می‌افتد و در معرض دید افکار عموم ینیز قرار نمی‌گیرد در حال یکه جامعه بیمار غربی خود را یک نمونه از زندگی انسانی و اخلاقی نشان می‌دهد.

اما با این وجود نمی‌توان اتفاقاتی که برخی مواقع در کشور خودمان می‌افتد نادیده گرفت و به آن‌ها نپرداخت، یادآوری ماجرای جوزف فریتزل برای آن است تا نشان دهد عمق فجعه در غرب تا چه اندازه است.

اما ماجرای نوزاد ۱۷ ماهه د عمل شنیع پدر او نیازمند واکاوی و آسیب شناسی است، در میان افراد جامعه برخی وجود دارند که دارای اختلالات روانی و شخصیتی هستند و همین امر باعث می‌شود تا دست به کار‌های ناخوشایند و غیر قابل باور بزنند. در این میان شرایط محیطی نیز دخیل است و می‌تواند تأثیر گذار باشد. اما هیچ دلیل و شرایطی نمی‌تواند توجیه کننده چنین رفتار‌هایی باشد.

قوانین موجود در حمایت از فرزندان نیازمند بازنگری است، شاید اتفاقی که برای نوزاد ۱۷ ماهه افتاده است، پیش زمینه‌هایی داشته و مادر این نوزاد نیز آن‌ها را احساس کرده است، اما به خاطر برخی ملاحظات نتوانسته مانع شود یا آن را به یک مرجع قانونی یا حمایتی بازگو کند و طرح شکایت نماید.

در صورت وجود قانون و چتر حمایتی آن بر سر کودکان و خانواده‌ها می‌توان امیدوار بود که از وقع چندین باره اینگونه اتفاقات جلوگیری شود و یا آن را کاهش دهد.

در اینگونه مسائل مهمترین اقدام جلوگیر از وقوع آن است نه این که در انتظار اتفاق بنشینیم و آنگاه دستگاه‌های مربوطه وارد عمل شوند، فرد جنایتکار را بازداشت کنند و به فراخور جرمی که مرتکب شده مجازات کنند.

سازمان‌های حمایتی مانند سازمان بهزیستی و دیگر نهاد‌های حمایتی در این مسائل مسئولیت دارند و باید با تقویت این نهاد‌ها و دادن اختیارات بیشتر در جهت آموزش به خانواده‌ها، کودکان، مادران و پدران در نوع رفتار و برخورد‌هایی که با فرزندان خود دارند، آگاهی لازم و روشنگری‌هایی که نیاز است داده شود.

علاوه بر آن قوانین نیز باید در جهت حمایت از کودکان و خانواده تقویت شود و البته قوانینی وجود دارد، اما از یک سو به خاطر نا آشنایی و ناآگاهی مردم از آن و از سوی دیگر جدی نبودن در اجرای آن‌ها شاهد بروز وقایعی هستیم که هر از گاهی باعث خراش شدید بر روح و روان جامعه می‌شود.

در هر صورت نمی‌توان از کنار چنین رفتار‌های بسیار ناهنجار به آسودگی گذشت، چرا که کم توجهی و یا بی‌توجهی به آن‌ها باعث عادی شن اینگونه مسائل می‌شود و از حساسیت نسبت به آن می‌کاهد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *