روسیه و ایران واجد تهدید مشترک از حیث مقابله راهبردی با آمریکا

4:30 - 10 ارديبهشت 1400
کد خبر: ۷۲۰۳۵۲
دسته بندی: سیاست
جمعی از نویسندگان روسی معتقد هستند: رقابت قدرت‌های بزرگ در سطوح مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک منجر به افزایش میزان تنش در سطح بین‌الملی در حوزه‌های مورد اختلاف نظیر اوکراین، عراق و سوریه خواهد شد. آن‌ها دولت روسیه و ایران را واجد تهدید مشترک از حیث مقابله راهبردی با آمریکا می‌دانند.
- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جایی‌هایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.

یکی از جلوه‌های عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده می‌شود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.

«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکل‌گیری این سیاست‌ها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
 
یوگنی با خرفسکی
باخرفسکی محقق مرکز تحقیقات کشور‌های مشترک المنافع مرکز ریسی است که از دانشکده مطالعات شرقی دانشگاه ایالتی سن پترزبورگ فارغ‌التحصیل شده و عمدتاً مشاغل پژوهشی دانسته است. او در شیعه کریمه از مؤسسه مطالعات شرقی از آکادمی ملی علوم و مؤسسه ریسی (پژوهشگر و حوزه قفقاز) مشغول به کار بود.
 
آثار علمی وی عمدتاً به فرهنگ، تاریخ، زبان‌شناسی، مطالعات دینی، علوم سیاسی در منطقه کریمه، ترکیه و قفقاز شمالی و جنوبی اختصاص دارد. از جمله سمت‌های اجرایی پیشین وی قائم مقامی مؤسسه میراث فرهنگی و طبیعی روسیه بوده است.

باخرفسکی در نوشتاری با نام «تنوع قومی و وحدت تمدنی: تجربه ایران» و که در واقع تکمله‌ای بر کتاب دیگری در همین موضوع است، سعی کرده است که تجربه موفق ایران را در تعامل صلح‌آمیز اقوام گوناگون توضیح دهد.
 
از نظر نویسنده، هویت قومی در سال‌های اخیر، نه تنها در حوزه شوروری سابق، بلکه در سراسر جهان برجستگی خاصی یافته است. وی عنوان کرده است که در ایران اکثر جمعیت (بیش از پنجاه درصد) فارس هستند و بقیه از اقلیت‌های قومی تشکیل شده‌اند.
 
با این حال، برخی از مردم ایران اصلا خود را از اقلیت‌ها نمی‌دانند؛ مثل لرها، گیلانی‌ها، طالشی‌ها، اما برخی نظیر آذری‌ها، بلوچی‌ها و کرد‌ها خود را به قومیتشان معرفی کرده‌اند. وی همچنین گفته است که بنیان هویت در ایران بیش از هرچیز مبتنی بر دین اسلام است. معرفی هویت بر اساس قومیت بیشتر امری برانگیخته از خارج از ایران است.

در نهایت امر، نویسنده مورد ترکیه را مقایسه می‌کند که به لحاظ ساخت قومی شبیه ایران است؛ ولی معضل امنیتی- قومی در ایران هیچ‌گاه مانند این کشور بغرنج نبوده است.
 
نویسنده بر این نظر است که بنیاد هویت ملی در ترکیه مبتنی‌بر بر قومیت ترک است و لذا سایر گروه‌های قومی خود را در برابر قوم ترک می‌بینند؛ ولی در ایران، اساس هویت هیچ‌گاه بر پایه قومیت نبوده، بلکه آحاد مردم خود را ایرانی می‌دانند؛ از این رو، خود آگاهی مبتنی بر قومیت تحت تاثیر ادراک از ملیت ایرانی در ذهنیت ایرانیان به حاشیه رانده شده است.
 
با این حال، نویسنده اشاره کرده که ادراک و تأکید بر هویت قومی در آذری‌ها، کرد‌های سنی، اعراق و بلوچ‌ها بیشتر از سایرین است.
 
با خرفسکی محقق حوزهامنیت فرهگنی است و به طور کلی، نگاهش به ایران مثبت بوده است. هدف اصلی وی از این نوشتار، این بود که علل کنش صلح‌آمیز اقوام در ایران بررسی شود تا برای روسیه نسخه‌ای بیابد. همان‌طور که پیشتر نیز ذکر شد، نویسنده می‌کوشد، از درگیر شدن روسیه در تنش‌های قومی دوری کند.
 
در شرایطی که روسیه دارای اقوام متعددی است و هویت قومی نیز طی سال‌های اخیر تقویت شده- حرکتی که امنیت کشور‌های نامتجانس قومی را به مخاطره خواهد انداخت- بررسی راهکار‌هایی برای حفظ ثبات قومی امری ضروری تلقی شده است.

نحوه ادراک و بازنمایی ایران در یادداشت‌ها و تحلیل‌های ریسی
علاوه‌بر تحلیل‌های ارائه شده در بخش پیشین، وبگاه رسمی مرکز مطالعات ریسی یادداشت‌ها و تحلیل‌هایی را نیز به زبان‌های انگلیس و روس ارائه کرده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که نام ایران در ۵۱۰ یادداشت و تحلیل آمده، اما فقط تعداد خاصی به صورت مستقل و مستقیم مربوط به ایران بوده‌اند و در مابقی فقط اشاراتی به نام ایران شده و اساساً هدف نوشتار مورد نظر موضوعی است که مستقلاً به ایران مربوط نمی‌شود. در اینجا به مقالاتی که ارتباط مستقیم با ایران دارند و یا بخش قابل توجهی از آن‌ها به این موضوع اختصاص یافته است اشاره خواهد شد.

 گرگوری نیشچنکو، ولادمیر نویکوف، سرگی ارماکف، ایگور نیکولایچوک، ولادیمیری، کارباکین، بولیا کریاچکینا و یاربسلاو سلیانین
این نویسندگان در مقابله بلندی با نام «سیاست نظامی آمریکا و تهدیدات روسیه» که در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۴ به چاپ رسیده، ابعاد گوناگون سیاست نظامی آمریکا را بر امنیت روسیه، به ویژه با رویکرد تهدیدزدایی آن بررسی کرده‌اند.
 
آن‌ها می‌گویند رقابت قدرت‌های بزرگ در سطوح مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک منجر به افزایش میزان تنش در سطح بین‌الملی در حوزه‌های مورد اختلاف نظیر اوکراین، عراق و سوریه خواهد شد. آن‌ها دولت روسیه و ایران را واجد تهدید مشترک از حیث مقابله راهبردی با آمریکا می‌دانند.
 
از نظر نویسندگان، با تهاجمی‌تر شدن آرایش حضور آمریکا در منطقه نزدیکی روسیه به ایران اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. آن‌ها بر این نظر بودند که واکاوی اسناد و راهبرد‌های اطلاعاتی_نظامی آمریکا و نیز بررسی رفتار عملی آن نشان می‌دهد که آمریکا از سیاست بازدارندگی عبور کرده و به سیاست برتری روی آورده است.
 
این مقاله در بخش‌هایی مستقل به موضوع ایران اختصاص یافته است. از دیدگاه نویسندگان، ادعای آ‌مریکا در این خصوص که نوسازی صنایع نظامی آن استقرار سپر دفاع موشکی در شرق اروپا به منظور مقابله با تهدیدات موشکی ایران و کره شمالی صورت گرفته است اعتباری ندارد.
 
علاوه بر آن، تمایل آمریکا و ناتو برای استقرار در قفقاز جنوبی و دریای مازندران موجب می‌شود که آن‌ها دسترسی بهتری به ایران در زمان تقابل احتمالی داشته باشند. به طور کلی، نویسندگان این‌گونه تحلیل کرده‌اند که اقدامات نظامی آمریکا و ناتو در قفقاز جنوبی و دریای مازندران «تهدید مشترکی برای روسیه و ایران» محسوب می‌شود.

مضاف‌بر اینکه، نگاه کلی حاکم بر مقاله، انتقادی (علیه غرب و ترکیه) است و در عین حال، هرگونه تشدید تنش آمریکا با روسیه، ایران وچین را عاملی برای بر هم زدن ثبات جهانی تلقی کرده است. آن‌ها اشاره کردند که در ناآرامی‌های آذربایجان در اکتبر ۲۰۱۴، هم پرچم داعش به اهتزاز درآمد و هم پرچم اتحادیه اروپا، و این خود نشان دهنده عمق تهدید علیه منافع امنیتی روسیه است.

با این حا، به گفته نویسندگان، ایران (به همراه عراق و ترکمنستان) در قالب خط لوله جدیدی که از آذربایجان می‌گذرد ممکن است به ابتکارات انتقال انرژی به اروپا بپیوندد و از روسیه استفاده ابزاری کند؛ از این‌رو نگاه نویسندگان در خصوص ایران در حوزه انرژی همراه با نوعی هوشیاری بوده است.
 
در جای دیگر، آن‌ها اشاره می‌کنند که ایران در حال به چالش طلبیدن آمریکاست و به علاوه، ادعا می‌کند که رهبری منطقه را هم دارد که به لحاظ قدرت از پتانسیل سیاسی و اقتصادی خوبی بهره‌مند است.
 
به همین دلیل، آنچه تحریمی اتمی ایران خوانده می‌شود، برای اعمال فشار بر آن کشور است تا آن را در مسیر قدرت‌یابی تحت‌الشعاع قرار دهند. نویسندگان در بخش دیگری به این امر نیز اشاره کردند که دولت آمریکا احتمالاً خواهد کوشید از طریق جذب روسیه، اقدامات ایران و کره شمالی را کنترل کند.

به طوری کلی، رویکرد این پژوهشگران به ایران مبتنی بر فرصت راهبردی بوده، اما زمینه‌های هوشیاری روسیه را نیز در قبال تحرکات ایر ان در حوزه انرژی یادآور شده است؛ به این معنا که آن‌ها ایران را در حوزه‌های راهبردی واجد فرصت و بهره معرفی کرده اند؛ اما در حوزه انرژی رقیبی برای روسیه می‌انگارند.
 
از دیدگاه نویسندگان مقاله به طور خاص مشی ضدآمریکایی ایران می‌تواند برای روسیه که در چالش تقلیل‌ناپذیر با غرب قرار دارد فرصت‌های بی‌بدیلی را داشته باشد.
 
انتهای پیام/ 

برچسب ها: روسیه هویت ملی

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *