«دولت سرّی»، روایت شجاعت و پاک‌بازی آزادگان منتشر شد

13:30 - 14 خرداد 1400
کد خبر: ۷۲۹۳۳۵
کتاب «دولت سرّی»، نوشته غلامحسین باغانی روایت شجاعت و پاک‌بازی رزمندگانی است که طی نبردی نابرابر به اسارت دشمن بعثی درآمدند.

- کتاب «دولت سرّی»، نوشته غلامحسین باغانی روایت شجاعت و پاک‌بازی رزمندگانی است، در هشت سال جنگ تحمیلی، بعثی‌ها اسرای بی‏‌پناه را در نهایتِ خشونت مورد ضرب‌وشتم قرار می‌‏دادند. همه‌چیز در آن اردوگاه‏‌ها ممنوع بود: جمع شدن، نماز خواندن، روزه گرفتن، دعا خواندن. به بهانه‏‌های مختلف اسرا را کتک می‏‌زدند و آن‌‏ها را در محیطی بسته و کثیف نگه می‌‏داشتند. آنان برای حفظ جانشان به فرماندهانشان، که برای دشمن ناشناخته بودند، پناه می‏‌بردند. این مسئله باعث می‏‌شد به یکدیگر نزدیک‏تر شوند و چاره‌‏ای بیندیشند. سازمان‏‌های غیررسمی مختلف جان گرفت و روزبه‌روز بر انسجام آن‌‏ها افزوده شد. آن‌ها دور از چشم و گوش سربازان گرد هم می‌‏آمدند، تصمیم می‏‌گرفتند و قانون وضع می‏‌کردند. درظاهر، به خواسته‏‌های سربازان بعثی عمل می‌‏کردند، اما در پنهان به نیاز‌ها و تمایلات خودشان جامه عمل می‌‏پوشاندند.

آزاده‌‏ها مرغان مهاجری بودند که سالیانی را دور از وطن در چنگال دژخیمان بعثی گذراندند. آنان وارثان شهیدان، سفیران عشق و راستی در پهنۀ نبردی نابرابر بودند. مظلومیت آن‏ها در همۀ لحظه‌‏های غم‌آلود دشت بی‏‌پناهی به چشم می‏‌خورد. گرگ‏‌صفتان بعثی، با تمام غضبی که از رزمندگان چالاک جبهه‏‌های حق علیه باطل داشتند، بر سر اسرای بی‌‏پناه می‏‌کوبیدند. بلایی نبود که سر این مظلومان تاریخ درنیاورند؛ مگر اینکه اندیشه و فکر پَستشان راه به جایی نبرده باشد. در مقابل اندیشه‌‏های شیطانی دشمن بعثی، فرزندان این آب و خاک سخت‌‏ترین شکنجه‌‏ها را تحمل کردند و در مقابل مقاصد شوم دشمنان ایستادگی می‌‏کردند. آن‌ها لحظه‌‏ای از یاد خدا غافل نشدند.

دولت سرّی استمرار همان صبر و تحملی است که لحظه‌‏ای آنان را از کوشش باز نمی‌داشت. انسجامشان حتی در اسارت‌گاه‌‏ها دشمن را می‌‏ترساند. اسرا به گناه نمی‌‏اندیشیدند و هیچ‌گاه آلوده نشدند. در مقابل دسیسه‌‏های دشمن سر تعظیم فرود نیاوردند و حاضر نشدند تلاش شهدا و رزمندگان را به‌آسانی به امیال نفسانی بفروشند. هرچه دشمن می‏‌کوشید، نمی‌توانست نقشه‏‌های استعماری امریکا و اسرائیل را عملی و اعتقادات و ایمان قوی آنان را متزلزل کند.

دعاهایشان جامع و از اعماق روح انسانی آنان سرچشمه می‌‏گرفت و تک ‏تک مردم ایران را در نظر داشتند. اسرا پرپر شدن همرزمان‌شان را در جبهه به چشم دیده بودند. دنیا را بی‏‌ارزش می‏‌دانستند و همیشه دل در گرو عشق به معبود داشتند و به عبارتی آن‏‌ها معلمان و هدایت‌گران این جامعه‌اند.

 انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *