«شهریار سرزمین من»، زندگی‌نامه شهید هسته‌ای «مجید شهریاری»

16:30 - 13 خرداد 1400
کد خبر: ۷۲۹۹۴۶
«شهریار سرزمین من»، زندگی‌نامه شهید مجید شهریاری از شهدای پرافتخار هسته‌ای کشور به قلم معصومه زینعلی، همزمان با شروع سریال «صبح آخرین روز» منتشر شد.

-نویسنده در مقدمه کتاب می‌نویسد: از تابستان سال ۱۳۹۴ به یادداشت‌‏برداری و مصاحبه‏‌های جسته و گریخته پرداختم. این مصاحبه‏‌ها با مادر شهید خانم قمرتاج زینعلی و خواهر و برادر و خاله و دایی و نزدیکان سببی ایشان به من کمک کرد تا بتوانم فصل اول کتاب را بنویسم. در این مرحله بیشتر مصاحبه‌‏ها با مادر شهید بود. به دلیل تألم بیش از حد ایشان برداشت‏‌ها به‏‌کُندی صورت می‌‏گرفت و مجبور بودم مطالب را بار‌ها بازنگری کنم تا درستی زمان و مکان اتفاقات برایم کاملاً محرز شود. این زمان طولانی بود و بیش از یک سال طول کشید.

زینعلی با اشاره به فعالیت‌ها و تلاش‌های همسر این شهید عزیز ادامه می‌دهد: پس از مصاحبه با دکتر بهجت قاسمی (همسر، همراه، و یار وفادار ایشان) که در جریان ترور همراه ایشان بودند و مجروح شدند و فرزندان شهید (آقا محسن و متین خانم) و دیدن فیلم‏‌ها و شنیدن اظهارات دوستان و همکاران و مطالعه کتاب‌‏هایی مانند گزارش یک راز توانستم فصل دوم کتاب را تکمیل کنم. فصل سوم به زمان و چگونگی شهادت، و فصل آخر دیدگاه و آرای شخصیت‌‏های مهم دینی و سیاسی در نحوه زندگی و ابعاد شخصیتی شهید بزرگوار اختصاص دارد که از ‏لابه‌‏لای نوشته‌‏ها، فیلم‏‌ها، و گفته‏‌ها اقتباس کردم.

جمع‌‏آوری مطالب دو سال طول کشید. از سال ۱۳۹۶ نیز مراحل بعدی نگارش ـ تنظیم و ایجاد ساختار داستانی ـ را با کنار هم نهادن وقایع، خاطرات، و مستندات ـ که ‏پازل پیچیده‌‏ای از اطلاعات پراکنده بود ـ آغاز کردم و به یاری خداوند توانستم آن را یک سال بعد به اتمام رسانم و از تابستان سال ۱۳۹۷ ویرایش و تصحیح متن را به دست گیرم.

کتاب به شیوه روایت داستانی است و با زندگی‏‌نامه مادر شهید در فصل اول ـبه دلیل تأثیر عمیقی که بر زندگی ایشان داشتندـ و نیز همسر شهید در فصل دوم ـ ‏به ‏سبب حضور بسیار سازنده در مراحل حساس زندگی و دوستی ریشه‌‏دار عاطفی، روحی، روانی و همراهی علمی‌‏شان ـ آغاز می‏‌شود. کار‌های روزمره، رویداد‌های مهم، فعالیت‏‌های علمی، و نیز افکار و رفتار شهید در خانواده و محل کار و با دوستان و آشنایان روایت شده‌است. نویسنده در فصل سوم به نحوه شهادت و وقایع پس از آن و فصل پایانی را نیز به وصیت‏نامه شهید و اظهارات مقام معظم رهبری، استادان و علما، و دوستان و دانشجویان دکتر و ذکر احوال خانواده و چگونگی رویارویی آنان با شرایط پس از مرگ عزیزشان می‌پردازد.

مطلع سه فصل با داستان آغاز و در ادامه وارد روایت زندگی شهید می‏‌شود. این کتاب سرگذشت زندگی مرد‏ی است که با تکیه بر نبوغ، توانایی، و داشته‌‏های علمی و بومی داخلی توانست توانمندی کشور را در زمینه علوم هسته‌‏ای به رخ جهانیان بکشاند و نشان دهد ایران و ایرانی عزت و استقلال کشورش را به قیمت تمام هستی‌‏اش پاس می‌‏دارد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

جریان از این قرار بود که وقتی مسئله غنی‌‏سازی بیست درصد مطرح شد، دکتر صالحی با آگاهی از توانمندی محاسباتی دکتر شهریاری از او درخواست همکاری کرد و او بدون هیچ ادعایی و با علم به عواقب امنیتی کارش، درخواست را پذیرفت و شروع به کاری سخت و نفس‌‏گیر کرد.

دکتر می‏‌دانست اهمیت غنی‏‌سازی بیست درصد برای ایران به این دلیل است که از سال ۱۳۸۷، که با مداخله امریکا خرید سوخت برای هسته مرکزی راکتور تهران با مشکل مواجه شده است، ایران نتوانسته سوخت لازم را خریداری کند و در نتیجه در شرایط حساسی قرار گرفته است. از یک سو خاموش شدن راکتور تهران یک گام به عقب در برنامه‏‌های هسته‏‌ای محسوب می‏‌شود و فعال‏‌سازی مجدد آن فرایند خاص خود را دارد و از سوی دیگر کشور‌های غربی، که نیاز ایران را درک کرده‌‏اند، در پی گرفتن امتیاز از ایران هستند. همچنین او می‌‏دانست که در صورت از کار افتادن راکتور تهران، تهیه رادیودارو برای بیماران خاص متوقف می‌‏شود و در این زمینه دچار مشکل خواهیم شد. این بخش از مشکلات به‏ وجود‏ آمده برای دکتر مسئله‌‏ای نبود که از کنار آن بی‌‏تفاوت گذر کند.

در این شرایط مسئولان تصمیم گرفتند برای رفع نیاز، در داخل کشور این مهم را عملی کنند. پس به‌‏سرعت دست‏‌به‏‌کار شدند و سعی کردند از نیرو‌های توانمند کشور کمک بگیرند. آقا مجید در جریان امر قرار داشت و می‌‏دانست در مراحل غنی‌‏سازی و پروژه تولید سوخت بیست درصد گام اول طراحی مجتمع سوخت است که این امر با کمک و همکاری دکتر ذاکر صورت گرفت و با کمک تیم او در مدت کوتاهی طراحی مجتمع هسته‌‏ای عملیاتی شد. اما این همه کار نبود. بلکه محاسبه دقیق و حساب‏‌شده مقدار موادْ کار بسیار حساس این پروژه به حساب می‌‏آمد. به قدری کار مهم بود که اگر نمی‏‌توانستند محاسبات درستی انجام دهند، همه زحمات دست‌‏اندرکاران بر باد می‌‏رفت و کل کار متوقف می‏‌شد. پیدا کردن فردی که بتواند چنین محاسبه پیچیده‏ای را انجام دهد در آن زمان کوتاه و با توجه به بضاعت نیرو، کاری بسیار سخت بود. دکتر صالحی در این ایام به قدری در تنگنا قرار داشت که حاضر بود فردی واجد شرایط باشد و اگر شده تقاضای دریافت میلیاردی هم بکند، اما کار به نحو احسن انجام گیرد. تا آن زمان غنی‌‏سازی سه و نیم‌‏درصدی را به سرانجام رسانده بودند. اما یک‏باره می‏‌خواستند با توجه به شرایط سیاسی وقت، با تکیه بر نیرو‌های داخلی چنین کار مهمی را انجام دهند؛ آن هم در مدت کوتاه.

 انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *