«حاج جلال»؛ روایتی از دلیری مردان بزرگ ایران زمین

13:30 - 16 خرداد 1400
کد خبر: ۷۳۰۴۲۶
کتاب «حاج جلال» حکایت مردی است که به همراه پسرانش وقتی دیدند زمین و سرزمین‌شان در خطر است لحظه‌ای در دفاع از آب و خاکشان تردید نکردند تا درستی تمام محاسبات دنیا برای حمله به ایران را زیر سوال ببرند.

- «حاج جلال» فصیح‌ترین اثر از ادبیات جنگ مردمی است که مردم عادی با آن درگیر بودند. حاج جلال و پسرانش برای جنگ تربیت نشده بودند، اما نان شان را از زمین درمی‌آوردند و حالا زمین‌شان در خطر بود و برای همین دست به کار شدند تا از زمین و سرزمین خود دفاع کنند و در این راه دو فرزند و دو دامادش برای پاسداری از میهن و انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند.

در بخشی از این کتاب آمده است: «رویش را که باز کردند، انگار روح از بدنم جدا شد. آرام خوابیده بود. غورۀ من خواب بود. اشک همه صورت و محاسنم را خیس کرده بود. این ابوالقاسم من بود که بی تفاوت به وجود ما چشم هایش را بسته بود و قرار نبود بیدار شود. گفتم: «ابوالقاسم؟ غوره بابا! مگر باز هم داری با خدا عبادت مُکنی که ما را نمی‌بینی! پا شو ببین کیا آمده اند...»

حرف‌ها و درد دل هایم با او تمامی نداشت. عزیزآقا کنارم ایستاده و دستم را گرفته بود تا مبادا حالم بیشتر از این خراب شود. دستم را از دستش رها کردم و بردم توی مو‌های پهن شده روی پیشانی ابوالقاسم و سرش را نوازش کردم. یاد امام حسین (ع) افتادم که صورتش را روی صورت علی اکبرش گذاشت و سینه به سینه فرزندش. خودم را چسباندم روی سینه اش. انگار که زنده بود. کافی بود چشم باز کند و مرا ببیند.»

گفتنی است حاج‌جلال حاجی‌بابایی از رزمندگان سال‌های دفاع مقدس است که دو فرزندش شهید شده‌اند و سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی سال ۹۷ به دیدارش در منزل او رفت.

 انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *