رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

«نعمت جان» به چاپ دوم رسید/ پرستار جنگ از خاطراتش می‌گوید

13:20 - 23 خرداد 1400
کد خبر: ۷۳۲۴۶۶
چاپ دوم کتاب «نعمت جان»؛ خاطرات صغری بُستاک، پرستار و امدادگر دفاع مقدس، نوشته سمانه نیکدل، توسط انتشارات «راه یار» منتشر و روانه بازار نشر شد.

- چاپ دوم کتاب «نعمت جان»؛ خاطرات صغری بُستاک، پرستار و امدادگر دفاع مقدس، نوشته سمانه نیکدل، توسط انتشارات «راه یار» منتشر و روانه بازار نشر شد.

بنابرین گزارش، صغری بُستاک، سال ۱۳۳۷ در اندیمشک متولد شده و فعالیت‌هایش را پیش از پیروزی انقلاب شروع کرده است. پس از انقلاب هم در نهاد‌های انقلابی همچون بنیاد مستضعفین، نهضت سوادآموزی، کمیته امداد و نهایتاً بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک خدمت کرده. اواخر سال ۱۳۶۶ با دعوت‌نامه‌ای از طرف تعاون سپاه، در کنار امدادگری، مسئول گروه انصارالمجاهدین شد.

«نعمت جان» به چاپ دوم رسید/ پرستار جنگ از خاطراتش می‌گویددر بخشی از این کتاب که سومین عنوان ناشر در رده زنان انقلاب و دومین عنوان در رده پشتیبانی جنگ به شمار می‌آید، چنین می‌خوانیم:

چشمم افتاد به مجروحی که گوشۀ سالن، روی زمین خوابیده بود؛ جوانی حدودًا بیست‌وهفت‌ساله. ترکشی به‌اندازۀ گردو، درست خورده بود به جناغ سینه‌اش. رنگش زرد شده بود. رفتم بالای سرش تا فشارش را چک کنم. به زحمت بهم گفت: «خانم پرستار، تو رو خدا یه فکری به حالم بکن! سینه‌ام سنگینه. دویدم سمت ایستگاه پرستاری و با دکتر عبدی تماس گرفتم. گفت: «خواهر، سرم خیلی شلوغه. اتاق‌های عمل هم پُرن. خودت یه کاریش بکن.» گفتم: «دکتر، من چی کار کنم؟! می‌ترسم خون‌ریزی کنه.» تندتند برایم توضیح داد چطور ترکش را از سینه‌اش بیرون بکشم! بعد هم با لحنی مطمئن گفت: «من بهت اعتماد کامل دارم. تو می‌تونی. اگه احیاناً مشکلی پیش اومد بهم زنگ بزن، سریع خودم رو می‌رسونم.»

دست تنها بودم. همه پرستار‌ها سرشان شلوغ بود و کسی نبود کمکم کند. تا آن موقع چنین کاری نکرده بودم. خیلی می‌ترسیدم. زیرلب صلوات می‌فرستادم تا آرام شوم. به امام زمان (عج) توسل کردم. گازاستریل و قیچی و باند و پنس و بتادین و چند تا وسیله دیگر را برداشتم. تلفن زنگ خورد. آقای عسکری از تبلیغات پشت خط بود. پرسید: «توی بخش کمک می‌خواید؟» گفتم: «خدا خیرت بده. زود بلند شو بیا.» رفتم بالای سر مجروح. بهش گفتم: «مجبوریم همین جا ترکش رو دربیاریم. نمی‌تونم بیهوشت کنم. تحمل درد رو داری؟» چشم‌هایش بی‌رمق بود. نگاهی انداخت بهم و گفت: «آره... فقط درش بیارید... سینه‌ام داره می‌سوزه.»

بنابرین گزارش، چاپ دوم کتاب ۲۰۸ صفحه‌ای «نعمت جان» با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان توسط انتشارات راه یار منتشر شده است و علاقمندان علاوه بر کتاب‌فروشی‌ها می‌توانند از طریق صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub و یا سایت vaketab.ir نسبت به تهیه کتاب اقدام کنند.

 انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *