تلاش انگلیس برای محدود کردن تجارت ایران با بین‌النهرین

0:01 - 28 تير 1400
کد خبر: ۷۴۲۵۲۶
دسته بندی: سیاست
قحطی بزرگ ۱۹۱۹ - ۱۹۱۷، بی‌تردید بزرگ‌ترین فاجعه تاریخ ایران و بسیار فراتر از همه فجایع پیش از خود بوده است. کتاب «قحطی بزرگ» نشان می‌دهد ۸ تا ۱۰ میلیون ایرانی، ۴۰ تا ۵۰ درصد کل جمعیت ایران، در اثر گرسنگی و مرض‌های ناشی از آن و سوء تغذیه از میان رفته‌اند.

 - با وجود بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول، در طول این جنگ به ضربات و خسارت جبران ناپذیری بر پیکره میهن و ملت ما وارد آمد. ورود بی‌محابای قوای بیگانه و نیروهای متخاصم به خاک ایران در فقدان یک دولت قوی و متمرکز و دارایی سامانه اداری کارآمد، هرج و مرج و ناامنی و پراکندگی و بی‌ثباتی را دامن زده و به تشدید ضعف دولت مرکزی و ضخامت حال و وضع اقتصادی و اجتماعی مردم ایران انجامید. در نتیجه ایران بی‌طرف که با هیچ کشوری در جنگ نبود، تقریباً به اندازه یک کشور در حال جنگ خسارات و خرابی تحمل کرد.

در میان آن همه نابسامانی و بدبختی، بروز قحطی بزرگ و فراگیر در ایران مزید بر علت شد. قحطی‌ای که علاوه بر خشکسالی چند ساله، حضور نیرو‌های بیگانه - به ویژه قوای انگلیس - در تشدید آن مؤثر و بلکه از علل اصلی آن بود؛ در نتیجه آن شمار زیادی از مردم ایران، در ابعادی باورنکردنی به ورطه مرگی هولناک افتادند.
 
کتاب «قحطی بزرگ» بازبینی و تکمیل شده کتاب نخست «محمدقلی مجد» درباره قحطی بزرگ ۱۹۱۹_۱۹۱۷ است که در ۲۰۰۳ منتشر شد.  در سلسله برش‌هایی، به بازخوانی این کتاب می‌پردازد.
 

***

روشن است که هدف از این مقررات خفه کردن تجارت ایران با بین‌النهرین بوده است. به این ترتیب، ایرانیان ناتوان از صدور محصولاتی، چون تنباکو، قادر نبودند غله را که در بین‌النهرین فراوان بود به کشور خود وارد کنند. هایزر درباره مقررات صادرات از عراق به ایران نیز گزارش کرده است. در ۲۳ آوریل ۱۹۱۸، کمیسیونر غیر نظامی انگلیس در عراق اعلامیه زیر را صادر می‌کند: «صدور کالا به ایران هم‌اکنون آزاد است، مگر مواردی که مشمول مقررات جاری محاصره است.» و در ادامه می‌افزاید:
صدور کالا‌های زیر در حال حاضر مجاز نیست: اسلحه، مهمات، فلزات، نفت سفید و بنزین، لاستیک، چای، قهوه، شکر و برخی اقلام دیگر که جزئیات آن‌ها با استعلام از افسر محاصره قابل دسترسی است.

در همان روز، ۲۳ آوریل ۱۹۱۸، هایزر نامه زیر را خطاب به افسر محاصره در بغداد ارسال می‌کند. در این نامه آمده است:
آقای محترم، در بغداد تایمز امروز اطلاعیه‌ای منتشر شده مبنی بر این که اگر کسی بخواهد از اقلام غیرمجاز برای صدور به ایران مطلع شود، باید از شما استعلام کند. لطفاً فهرستی از اقلام مزبور را به این جانب بدهید.

پاسخ این نامه که با تاریخ ۲۳ آوریل است بر سربرگ اداره نابع محلی (شعبه محاصره) نوشته شده است. در آن چنین آمده است:
این اطلاعیه مربوط به اقلامی است که هم اکنون ممنوع است. برای همه کالا برگه ضمانت عبور اداره محاصره ضروری است و تجارت تنها توسط تجار مورد تأیید نماینده غیرنظامی و کنسول‌ها در کرمانشاه و همدان مقدور است. صدور کالا‌هایی که به صورت دانه‌ای به فروش می‌روند (همچون البسه پارچه‌ای و ابریشمی) مجاز است، اما البسه پشمی ساخت بغداد ممنوع است.

در ادامه: «در صورت دریافت تأییدات ضروری از کنسول‌ها در کرمانشاه و همدان، صدور ارزاق (غله، خرما و غیره) نیز بلامانع است.» و در پایان چنین آمده است: «کلیه کالا‌ها می‌باید برای دستورات بعدی تسلیم کنسول‌های اعلیحضرت گردند. مهر و امضا: افسر محاصره، بغداد.»

کنسول هایزر در گزارشی با تاریخ ۵ اوت ۱۹۱۸ و با عنوان «تجارت با ایران» اطلاعات بیشتری به دست می‌دهد:
یکی از مهم‌ترین عوامل پشتیبانی تجاری بغداد گشوده شدن جاده، تجاری ایران است که به دلایل سیاسی چند سال است که مسدود است. در ماه ژوئن مقام‌های انگلیسی تجارت با کرمانشاه را برای پنبه و به طور کلی برای همه کالا‌هایی که کاربری خاص نظامی ندارند آزاد کردند. شکر، قهوه و چای که در فهرست اقلام ممنوع قرار داشت. در ماه ژوئیه به صورت محدود مجوز صدور یافت، تقریباً حدود دویست تن در ماه، علیرغم وضعیت بسیار دشوار و استثنائی تأمین ارزاق که بر ایران حاکم شده، برنج که از اقلام ضروری و مهم نظامی است، هنوز مجوز صدور نیافته است. صادرات از نظر کمیت اقلام صادراتی مشمول تشریفات خاصی است تا اقلام صادر شده به دشمن نرسند. تجارت با کرمانشاه، تنها زمانی مجاز است که توسط بنگاه‌های خاصی که در کنسولگری انگلیس به ثبت رسیده‌اند، صورت گیرد.

کنسول هایزر درباره بازار غله در عراق نیز اطلاعاتی به دست می‌دهد:
به منظور جلوگیری از هر نوع احتکار و سودجویی، حکومت تصمیم گرفته است تجارت غله را ممنوع کرده و انبار‌های موجود در هر محل را به همانجا اختصاص دهد. منظورم این است که آذوقه‌ای که در حله یا عماره وجود دارد نباید به بغداد صادر شود و بالعکس. با وجود این به منظور بهبود اوضاع ارزاق در بغداد، حکومت برای ورود مقدار زیادی گندم و برنج هندی از بصره مجوز داده است. به نظر می‌رسد که محصول امسال به مقداری که پیش‌بینی می‌شد نیست. حله معمولاً گندم بغداد را تأمین می‌کرده است. اما به نظر می‌رسد که امسال وضع بدین گونه نباشد. چون وقتی حکومت، صادرات غله به بغداد را مجاز کرد، قیمت آن ظرف دو یا سه روز حدود ۲۵% افزایش یافت. جو قطعاً در وضعیتی بسیاری بهتر قرار دارد و حکومت دارد آن را به نرخ هر تن ۱۰۰ روپیه (۳۲.۴۴ دلار) می‌خرد.

علیرغم صدور اعلامیه‌های رسمی متعدد انگلیس‌ها درباره آزادی، تجارت با ایران، تجارت با این کشور به شدت محدود شده بود. کنسول هایزر در گزارشی با تاریخ ۵ نوامبر ۱۹۱۸ می‌نویسد:
تا کنون مجوز صدور کالا به ایران از بغداد و مناطق اشغال عراق محدود شده است و گاه اساساً قطع شده است، اما بر اساس مفاد اطلاعیه فرمانده کل با تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۱۸، به مناسبت جشن تسلیم‌شدن ترکیه، یکی از مواردی که اعلام شد این بود که «در محدوده مناطق اشغالی تجارت کاملاً آزاد است و محدودیت‌های محاصره لغو می‌شود و همچنین لغو این محدودیت‌ها شامل جابجایی افراد نیز می‌گردد.» این اقدام می‌تواند انگیزه بزرگی برای تجارت و جابجایی کالا به وجود آورد.

علاوه بر این هایزر اظهار می‌دارد در طول ماه‌های ژوئن، ژوئیه و اوت ۱۹۱۸: «بر اساس آمار گمرکات، کالا‌های زیر از ولایت بغداد و از مسیر زمینی به ایران ارسال شده‌اند.»، اما در این آمار گندم، جو یا خرما به ایران صادر نشده است. تنها یک محموله برنج به ارزش ۱۷۴۳۸.۵۰ دلار در اوت ۱۹۱۸ به ایران صادر شده استو. هایزر درباره حمل ونقل به ایران نیز اطلاعاتی به دست می‌دهد:
مهم‌ترین وسیله حمل ونقل زمینی ازبغداد به ایران شتر است که هر شتر باری در حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ پوند را می‌تواند حمل کند و این بار باید به صورت بسته‌های کوچک درآید تا بشود آن‌ها را به طرفین آن گره زد. پیش از جنگ باری به این مقدار را می‌شد با ۸.۸۰ دلار از بغداد به کرمانشاه فرستاد. در حال حاضر حمل چنین باری با شتر ۷۳ دلار خرج برمی‌دارد... در زمستان قاطر و خر جایگزین شتر می‌شوند. آن‌ها مسیر تا کرمانشاه را در ۱۰ تا ۱۲ روز طی می‌کنند. حال آن که شتر ۲۰ روزه این راه را می‌رود.

هایزر در جمع‌بندی چنین می‌آورد:
مقام‌های نظامی انگلیس جاده تهران را بسیار خوب بهسازی کرده‌اند و اکنون خودرو‌ها و کامیون‌های حمل ونقل نظامی بدون مشکل در آن درآمد و شد هستند. یک خط آهن نیز در نزدیکی مرز ایران ساخته شده و احتمال آن هست که به زودی امکان ایجاد خط آهن از بغداد به کرمانشاه و اگر شد به تهران فراهم گردد.

با این که در سال ۱۹۱۸ برداشت محصول در عراق بسیار خوب و کافی بود. صدور ارزاق و آذوقه به ایران همچنان ممنوع بود. کنسول هایزر در گزارشی با تاریخ ۱۱ ژوئن ۱۹۱۷ می‌نویسد:
این روز‌ها کشاورزان سخت مشغول کارند، با بازگشت آرامش اطمینان، آن‌ها برای افزایش سطح زیر کشت و تعمیر و راه‌اندازی پمپ‌های آب خود آماده می‌شوند. از زمان آغاز جنگ به سبب بهای گزاف نفت سیاه آن‌ها قادر نبودند از پمپ‌های خود استفاده کنند. آن‌ها مجبور بودند از روش قدیمی آب کشیدن از رودخانه از مشک‌های چرمین، که اسب و گاو آن‌ها را به وسیله طناب و قرقره بالا می‌کشند، استفاده کنند و این به معنای کاهش شدید سطح زیر کشت بود. اکنون انگلیسی‌ها نفت سیاه را با قیمت‌های مناسب تأمین می‌کنند و به این ترتیب پمپ‌های نفت‌سوز دوباره باری آب‌یاری آب را پمپاژ می‌کنند.
 
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *