شیخ فضل‌الله نوری و مشروطه مشروعه

9:40 - 11 مرداد 1400
کد خبر: ۷۴۶۱۵۶
دسته بندی: سیاست ، گزارش و تحلیل
پیر استعمار یعنی انگلیس به خاطر شکست خود در جریان تحریم تنباکو از روحانیت شیعه، بفکر انتقام افتاد؛ لذا با طرح‌ریزی قتل شیخ فضل الله شاگرد مبرز فاتح تنباکو قصد، تضعیف روحانیت و کم کردن نور اسلام را در سر می‌پروراند.
- سید علی حسینی - جریان قیام مصلح بزرگ سید جمال الدین اسدآبادی و جریان تحریم تنباکو با فتوای مرجع عالی‌مقام میرزا حسن شیرازی هرچند موجب بیداری بیشتر مسلمانان در برابر استعمارگران شد، ولی به موازات این بیداری‌ها، دولت‌های استعمارگر شگرد‌ها و دسائس خود را در مقابل مسلمانان افزایش داده و دام‌های بیشتری را برای استعمار و انحراف از مسیر بیداری‌ها می‌گسترند؛ که از جمله این نقشه‌ها می‌توان به تضعیف اسلام و روحانیت اشاره داشت. ازجمله‌ این موارد می‌توان به جریان به دار کشیدن عالم ربانی و فقیه والامقام شیخ فضل الله نوری اشاره داشت.

پس از اینکه در ایران قیامی برای از بین بردن استبداد و به وجود آوردن مشروطیت به وقوع پیوست و در این رابطه قوانینی تدوین شد، این عالم بصیر و فقیه بزرگ که یکی از مراجع آن زمان و استاد بسیاری از علمای ایران و حوزه نجف اشرف بشمار می‌رفت. به این مطلب پی برد که بعد از این همه جانفشانی‌ها و تحمل زحمات در راه مشروطه هدف اصلی از این قیام که وضع قوانین اسلامی برای اداره مملکت بوده است تامین نشده و مشروطه از راه اصلی خود منحرف شده است و تعدادی از غرب‌زدگان قوانینی از کشور‌های اروپایی بلژیک و فرانسه و انگلیس گرفته و با قوانین اسلامی ترکیب کرده‌اند. اینجا بود که شیخ فضل الله علم قیام را بلند کرد. او با کمال صراحت بدین مطلب اذعان می‌کرد: که با این نوع مشروطه مخالف است و اینطور بیان می‌کرد: که ما مشروطه‌ای می‌خواهیم که مشروعه هم باشد [۱].  یعنی کلیه قوانین آن بر اساس اسلام که کاملترین ادیان است پی‌ریزی شده باشد. اظهار مخالفت به دلیل نفوذ اجتماعی او کم کم در سراسر ایران پیچید و در این راه مصرانه پا فشرد.

از سوی دیگر پیر استعمار یعنی انگلیس به خاطر شکست خود در جریان تحریم تنباکو از روحانیت شیعه، بفکر انتقام افتاد؛ لذا با طرح‌ریزی قتل شیخ فضل الله شاگرد مبرز فاتح تنباکو قصد، تضعیف روحانیت و کم کردن نور اسلام را در سر می‌پروراند.

ازطرفی این مطلب هم معلوم بود که مشروطه خواهان با غوغاسالاری فراوانی که به راه انداختند، شیخ و همفکرانش را به عنوان مخالف مشروطه از میان برخواهند داشت. در این بین افرادی مانند محمدعلی شاه و اطرافیانش برای حفظ جان خویش به سفارتخانه‌های بیگانه پناه بردند، اما شیخ فضل‌الله آن فقیه بزرگ هرگز این ننگ و عار را بر خود نپسندید و با کمال صراحت و شهامت یک جمله را بازگو کرد که برای همیشه در تاریخ ثبت شد: «اسلام فعلا یک قربانی می‌خواهد و چه سعادتی است که آن قربانی من باشم.» [۲]
 
بالاخره شب یازدهم ماه رجب ۱۳۲۷ قمری عده‌ای از افراد مسلح به فرماندهی یوسف خان ارمنی به خانه شیخ ریختند و شیخ را یکسره به اداره نظمیه بردند، چند لحظه بعد از ورود شیخ به محوطه نظمیه محاکمه او را آغاز کردند و اعضای دادگاه ۱۳ نفره که سیزدهمین آن‌ها شیخ ابراهیم زنجانی بود. به عنوان فقیه در آن جلسه فتوا به کشتن شیخ فضل‌الله نوری داد.

روز سیزدهم رجب سال ۱۳۲۷ روز تولد حضرت امیرمؤمنان را دستگاه حکومتی برای به دار زدن شیخ فضل‌الله نوری انتخاب کرد، علت انتخاب این روز این بود که لطمه‌ای به مذهب و روحانیت وارد کنند و به مردم بگویند: امروز که روز تولد امیرمؤمنان است و در مذهب شما روز شادی است با کشتن یک مرجع از مراجع مذهب شما، روز شادی شما به روز غم و عزا تبدیل می‌کنیم.

سرانجام در عصر روز سیزدهم در میان جمعیت انبوه میدان توپخانه شیخ فضل‌الله این فقیه مجاهد و بزرگ را به دار آویخته و به شهادت رساندند. به راستی که شهادت بزرگ‌ترین آرزو برای مردان خداست و شیخ فضل الله در روز میلاد مولا و مقتدایش آقا امیرالمؤمنین به آرزوی دیرینه خود دست یافت.  

پی‌نوشت
[۱]صحیفه امام بیانات پیام‌ها مصاحبه‌ها و نامه‌های سید روح الله خمینی ناشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
[۲]کتاب علمای بزرگ اسلام اثر حسین نوری همدانی ناشر مؤسسه تحقیقاتی مهدی موعود
 

برچسب ها: شیخ فضل الله

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *