رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

اعتماد به غرب؛ اشتباهی که باید از آن عبرت گرفت

11:21 - 11 مرداد 1400
کد خبر: ۷۴۶۱۹۳
دسته بندی: سیاست ، گزارش و تحلیل
رفتار چندگانه آمریکا و بی‌تعهدی نسبت به توافقات و پیمان‌ها موجب ایجاد بی‌اعتمادی در ملت ما شده است و این دولت بیشترین نقش را در این موضوع داشت. گمان دولت بر این بود که می‌توان با اعتماد بر غرب وضعیت کشور را بهبود بخشید، اما دیدیم و ثابت شد که نه؛ اعتماد به غرب چاره حل مشکلات نیست و باید پاسخ به مشکلات را از درون کشور و از جوانان و متخصصین ایرانی پرسید.

- توحید محمدزاده پژوهشگر مسائل سیاسی - مقام معظم رهبری در بیانات خود در دیدار آخر با دولت دوازدهم اشاره فرمودند: در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد؛ به ما کمک نمی‌کنند و غربی‌ها هر جا بتوانند ضربه می‌زنند؛ آنجایی که ضربه نمی‌زنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشته‌اند ضربه زده‌اند؛ این تجربه‌ی بسیار مهمّی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ضرورت ثبت این تجربه را برای چندمین بار متذکر شدند و یادآور شدند که باید از تجربه‌های مهم تاریخی درس بگیریم و تا آینده‌گان اشتباه این دولت و اعتماد به غرب را فراموش نکنند.

برجام و تجربه نهضت ملّی از جمله این تجربیات هستند که باید تجربه‌نگاری شوند. یکی از فواید اصلی تجربه‌نگاری، ایجاد تصویری تاریخی در ذهن افراد جامعه است. به کمک این تصویر می‌توان شرایط و اتفاقات جدید را مشاهده و درک کرد. دانش ناشی از تجربیات، نقشی آشنا در ذهن به وجود می‌آورد که با استفاده از آن می‌توان بین آنچه که اکنون در حال شکل گرفتن است و آنچه که قبلاً اتفاق افتاده، ارتباط برقرار کرد.

انسان‌ها به دلیل محدودیت ظرفیت حافظه خود، قادر به حفظ و یادآوری تمامی مطالب نیستند. کشور‌ها برای یادگیری از اشتباهات قبلی خود، ارزش قائل می‌شوند و این برای مسئولین ضروری است که متوجه شوند چه کار‌هایی را غلط انجام داده‌اند، پیامد‌های آن چه بوده است و چگونه در آینده از شرایط مشابه اجتناب کنند.

رهبر معظم انقلاب در مورد لزوم استفاده از تجربه‌های دولت‌های یازدهم و دوازدهم در آینده به موارد زیر اشاره کردند:
۱- بی‌اعتمادی به غرب
۲- کمک نکردن غربی‌ها و ضربه زدن آن‌ها
۳- شکست قطعی درصورت منوط کردن برنامه‌های داخلی به همراهی غرب
۴- موفقیت دولت هرجا که بدون اعتماد به غرب، حرکت و از آن‌ها قطع امید کرد.

بسیاری از مسائل ما با آمریکا اساساً قابل حل نیست، علّت هم این است که مشکل آمریکا با ما، خود جمهوری اسلامی است. نه انرژی هسته‌ای، نه حقوق بشر، بلکه مشکل آمریکا با نفْس جمهوری اسلامی است.

آمریکا با قطع نظر از نظام جمهوری اسلامی، با استقلال ایران و به طور عام با استقلال همه کشور‌های جهان مشکل دارد؛ یعنی اگر فرض کنیم یک نظامی غیر از نظام جمهوری اسلامی هم در ایران سر کار بود و بنا بود مستقل باشد، آمریکا با آن مشکل داشت.

تجربه نهضت ملّی نیز نباید فراموش شود. در نهضت ملّی، دکتر مصدّق به آمریکایی‌ها حسنِ‌ظن داشت، امّا مایل نبود به آن‌ها تکیه کند، مایل به استقلال بود. با اینکه نهضت ملّی یک حکومت انقلابی نبود و فقط دنبال استقلال کشور از زیر یوغ انگلیس‌ها بود و خیال می‌کرد آمریکایی‌ها کمکش می‌کنند، با استقلال کشور مخالفت کردند.

دولت مصدّق که توانست نفت را از چنگ انگلیسی‌ها خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیه‌ به آمریکا بود. مصدق در مقابلِ دشمنی انگلیس‌ها، فکر کرد باید یک پشتیبان در عرصه بین‌المللی داشته باشد، این پشتیبان آن روز از نظر او آمریکا بود؛ به آمریکایی‌ها اعتماد کرد. آمریکایی‌ها از اعتماد او استفاده کردند و کودتای بیست‌وهشتم مرداد را به راه انداختند.

تجربه برجام نیز به ما نشان داد که ما در هیچ مسئله‌ای نمی‌توانیم به آمریکا اعتماد کنیم. آمریکا نشان داد که به حرف خود پایبند نیست و زیر تعهّدات خود خواهد زد. چنانچه مشاهده کردیم ترامپ بدون هیچ ملاحظه‌ای از برجام خارج شد و بایدن که گفته می‌شد به برجام برخواهد گشت، هیچ اقدام مثبتی در این راستا انجام نداده است و خوی استکباری آمریکا این اجازه را به آن‌ها نمی‌دهد که به برجام یا هرگونه تعهد دیگر پایبند بمانند.

آمریکا حتی به اروپای متحد خودش هم رحم نکرده است. چه بسیار توافق‌نامه‌هایی که آمریکا در دهه اخیر از آن خارج شده است و جز توافق‌نامه آب و هوایی پاریس که مجبور به برگشت به آن شدند، دیگر توافقات با اروپا یک طرفه لغو شده است.

در منطقه غرب آسیا نیز آمریکایی‌ها ادّعا می‌کنند که می‌خواهند مشکلات را حل کنند، امّا درواقع عکس این است؛ آمریکا به وجود آورنده مشکلات یا تشدیدکننده مشکلات است. دلیل ترک منطقه هم به دلیل این شکست بزرگ است. آمریکای مدعی، نتوانست در هیچ یک از بحران‌های منطقه اقدام مثبتی انجام دهد و امروز مجبور است منطقه را ترک کند.

یکی از اصول امام خمینی (ره) نیز اتّکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده الهی و بی‌اعتمادی به قدرت‌های مستکبر و زورگوی جهانی است؛ این یکی از اجزاء مکتب امام است. امام به مستکبرین هیچ اعتمادی و به وعده‌های آن‌ها اعتنائی نمی‌کرد. رئیس‌جمهور وقت آمریکا یعنی ریگان، به امام نامه نوشت و نماینده فرستاد، امام به او اعتنائی نکرد و پاسخی به نداد.

در یک مورد دیگر، یک وعده‌ای در مورد پایان جنگ تحمیلی، یکی از دولت‌های وابسته به آمریکا داده بود، بحث صد‌ها میلیارد در میان بود، امام اعتنائی به آن نکردند، اعتماد نکردند. ما حالا در قضایای گوناگون جاری خودمان داریم همین معنا را لمس می‌کنیم، می‌بینیم که چطور نمی‌شود به وعده مستکبرین اعتماد کرد.

این رفتار چندگانه آمریکا و بی‌تعهدی نسبت به توافقات و پیمان‌ها موجب ایجاد بی‌اعتمادی در ملت ما شده است و این دولت بیشترین نقش را در این موضوع داشت. گمان دولت بر این بود که می‌توان با اعتماد بر غرب وضعیت کشور را بهبود بخشید، اما دیدیم و ثابت شد که نه؛ اعتماد به غرب چاره حل مشکلات نیست و باید پاسخ به مشکلات را از درون کشور و از جوانان و متخصصین ایرانی پرسید.

تجربه‌نگاری در بخشی از مدیریت‌های جهادی و انقلابی کشور ثابت کرده است که با استفاده از ظرفیت عظیم داخلی می‌توان بر همه مشکلات فائق آمد.

در نهایت این تجربه‌نگاری باید برای همیشه در تاریخ سیاسی کشورمان همراه با کودتای بیست‌وهشتم مرداد ثبت شود تا اثبات کند آمریکا از اوّل انقلاب با ما دشمنی می‌کند و از این دشمنی دست نخواهد کشید. مگر اینکه جمهوری اسلامی از بین برود، استقلال کشور از بین برود.

آمریکا در زمان طاغوت، ساواک را به راه انداخت، کودتای ۲۸ مرداد را به راه انداخت، در جنگ هشت‌ساله به دشمن ما حدّاکثر کمک ممکن را کرد؛ هواپیمای مسافربری ما را سرنگون کرد؛ سکّوی نفتی ما را زد؛ ما را تحریم کرد؛ از برجام خارج شد و هر روز بهانه‌ای برای افزایش فشار بر کشورمان پیدا می‌کند.

ما باید بی‌اعتمادی به غرب را به عنوان یک تجربه در ذهن خود داشته باشیم و با استفاده از ظرفیت داخلی نهایت تلاش خود را برای ارتقاء کشور در همه ابعاد سیاسی، فرهنگی، نظامی، امنیتی و اقتصادی به کار ببندیم که پیروزی با ماست.

 

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *