کارآیی حداکثری قوه مجریه با نگاه دوسویه به سخنگویی و اطلاع‌­رسانی

13:35 - 15 آذر 1400
کد خبر: ۷۷۹۶۷۳
دسته بندی: سیاست ، مجلس و دولت
سخنگو و رئیس شورای اطلاع‌­رسانی دولت سیزدهم گفت: مهم­ترین ثمره رویکرد رئیس جمهور به جایگاه اطلاع‌رسانی و سخنگویی برخورداری مجموعه دولت از یک چشم بینا و قابل‌اعتماد است که باعث می‌شود تصمیمات دولتی نه درون اتاق‌های بسته و به دور از مطالبات مردمی، که منطبق بر خواست و نیاز واقعی مردم اتخاذ شود.
- بنا به اعلام پاد، علی بهادری‌جهرمی سخنگو و رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت سیزدهم- مفهوم و کارکرد اطلاع‌رسانی و سخنگویی در دولت سیزدهم، از مفهوم و کارکردی که تاکنون در این رابطه رایج بوده، متفاوت است؛ گرانیگاه این تفاوت را می‌توان این‌گونه توصیف کرد: بنا نیست سخنگویی و اطلاع‌رسانی در دولت سیزدهم یک‌طرفه، با صحبت یک‌جانبه و به صورت کلیشه‌ای باشد؛ آن­چه تکمیل‌کننده مفهوم و کارکرد سخنگویی است، ارتباط دوسویه و نمایندگی افکار عمومی در جلسات تصمیم‌ساز دولت است.

رئیس محترم جمهور هم‌چنین نگاهی دارند؛ دکتر رئیسی سخنگویی و اطلاع‌رسانی را یکی از ابزارهای لازم به منظور پیگیری و برآوردن نیازهای مردم به شمار می‌آورند. چنین نگاهی به جایگاه اطلاع‌رسانی و سخنگویی، ضمن این­که تکالیف دولت را سنگین‌تر و موسع‌تر می‌کند، فواید بسیاری را هم در پی دارد. مهم­ترین ثمره این رویکرد، برخورداری مجموعه دولت از یک چشم بینا و قابل‌اعتماد است که باعث می‌شود تصمیمات دولتی نه درون اتاق‌های بسته و به دور از مطالبات مردمی، که منطبق بر خواست و نیاز واقعی مردم اتخاذ شود.
 
این نگاه دو سویه به جایگاه سخنگویی و اطلاع‌رسانی، الزامات و استلزاماتی را هم در پی دارد. وقتی رسانه به‌عنوان عضوی از دولت و به‌مثابه چشم بینای آن باشد، باید سعی وافری در شناسایی و نمایاندن مسائل اصلی داشته و در تمیز مسئله اصلی از سوژه‌های فرعی و اصطلاحاً ردگم‌کنی، صرفاً اخلاق و حرف‌های دیگر را ملاک عمل قرار دهد. با عوض شدن موضوع اصلی و فرعی، تصمیم‌سازی دولتی منطبق با نیاز جامعه نخواهد بود و حوزه اجرا هم به ناکجاآباد کشیده خواهد شد. با تمرکز بر مسائل اصلی و رعایت حدود و ثغور آن از سوی رسانه‌ها، سخنگوی دولت می‌تواند از این موقعیت بهره برده و همچون وکیل مدافع، مجموعه دولت را وادار به پیگیری مدام و پاسخگویی شفاف کند.

از دیگر الزامات این رویکرد نوین، واقعی بودن نگاه دولت و رسانه‌­ها به یکدیگر است. به بیان دیگر، نه دولت از رسانه­ها انتظار دارد که صرفاً به عنوان روابط عمومی دولت عمل کرده و فقط گزارش اقدامات انجام شده دولت را مخابره کنند، نه رسانه­ها توقع دارند که دولت خارج از ظرفیت­های موجود، اقدامات نمایشی را جایگزین اقدامت اساسی نماید. سخنگویی صرفاً به معنای پل ارتباطی دولت با رسانه­ها نیست، همان­گونه که رسانه­ها صرفاً بازگو کننده اقدامات انجام­شده دولت نخواهند بود. بخش مهمی از پیشبرد امور در جامعه ناظر به شناسایی اقدامات انجام نشده است؛ در این قسمت رسانه­ها به عنوان نمایندگان بی قصد و غرض افکار عمومی سهم به سزا و غیرقابل تفویضی دارند.

موضوع دیگری که نباید از کنار آن به‌سادگی گذشت، تشخیص مرجعِ قابل‌اعتنا در موضوعات اساسی از سوی رسانه‌ها است. با حجم انبوه اخبار واقعی و غیرواقعی که ممزوج باهم در فضای مجازی تولید و پخش می‌شود، تشخیص مطالبات اصلی و گروه‌های واقعی مردم مشکل‌تر از قبل شده است. اصحاب رسانه و اهل‌فن، از ابزار و دانش چنین تشخیصی برخوردارند. در چنین فضا و با این الزامات است که وظیفه دولت در بها دادن دوسویه به رسانه‌ها، تکمیل‌کننده روندی می‌شود که نتیجه آن به حداکثر رساندن کارایی قوه مجریه، مبتنی بر ظرفیت‌های موجود و مطالبات عمومی خواهد بود.
 
 

برچسب ها: سخنگوی دولت

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *