توپ در زمین غربی‌ها

8:38 - 09 اسفند 1400
کد خبر: ۷۹۹۵۷۶
محمد صالح جوکار در یادداشتی نوشت: موضوعات اساسی و البته لاینحل باقی‌مانده در مذاکرات، فقط نیازمند اراده تیم بایدن برای اتخاذ تصمیمات سیاسی است و نه تبلیغات رسانه‌ای و هیاهو در فضای مجازی.

_ محمد صالح جوکار در روزنامه حمایت نوشت: چهارشنبه‌شب گذشته «علی باقری» مذاکره‌کننده ارشد کشورمان در چارچوب تردد‌های معمول در جریان مذاکرات، راهی تهران شد و شب گذشته نیز برای ادامه مذاکرات به وین سفر کرد. در طول مذاکرات، ازجمله در هفته جاری، مذاکره‌کنندگان دیگر کشور‌ها نیز سفر‌هایی را به خارج از وین و کشور‌های خود داشته‌اند و انجام برخی رایزنی‌ها در پایتخت‌ها الزاماً به معنای در پیش بودن توافق یا جمع‌بندی گفتگو‌ها نیست. بااین‌حال طرف‌های غربی چنانچه خطوط قرمز ایران را ملاحظه کرده و تصمیمات درست سیاسی و مشخصی اتخاذ نمایند، امکان دستیابی به توافق در کوتاه‌مدت در دسترس است.

از سوی دیگر، در روز‌های گذشته متون پیش‌نویس توافق چندین بار میان طرفین، رفت و برگشت داشته و مورد بررسی‌های دقیق قرارگرفته است. اختلافات همچنان بر پابرجاست و هرچند موارد اختلافی کم‌تعداد هستند، اما از اهمیت بسیاری برخوردارند. از این رو، هنوز نمی‌توان از نهایی شدن توافق سخن گفت و باید توجه داشت «تا زمانی که در مورد همه‌چیز توافق نشده باشد، در مورد هیچ‌چیز توافق نشده است».

قاره سبز و آمریکا، اما روش منطقی ایران را برنمی‌تابند و به نبرد تبلیغی روی آورده‌اند. گزاره‌برگ‌هایی که طی هفته‌های گذشته در مراکز اصلی رسانه‌ای غرب ازجمله خبرگزاری «رویترز» و روزنامه «وال‌استریت ژورنال» منتشر شد و ادعا‌هایی درباره اتفاقات هتل کوبورگ از سوی برخی مقامات غربی و حتی صهیونیستی مطرح گردید، حاکی از آن است که جنگ رسانه‌ای بیش از پیش شدت گرفته است. این اقدام در حالی در دستور کار قرارگرفته که تقریباً موضوع مورد مذاکره‌ای باقی نمانده و رسیدن قطار گفتگو‌ها به ایستگاه پایانی در اختیار تصمیم نهایی ضلع غربی مذاکرات است.

علاوه بر این، آمریکا به جهت فقدان اراده ناشی از اختلافات داخلی و موانع تقنینی که موضع این کشور را برای عدم رفع موانع توافق تشدید کرده، می‌کوشد با حربه‌های فرامتن، روایت‌های جعلی و جهت‌دار از مذاکرات با هدف اثرگذاری بر افکار عمومی، اقتصاد ایران را بار دیگر نسبت به اخبار گفتگو‌ها شرطی کند. جنگ روانی ایجادشده به‌زعم آن‌ها می‌تواند تصمیم سازان کشور را برای اتخاذ مواضع حداقلی تحت‌فشار قرار دهد.

از سوی دیگر، سرخط گزارش‌های خبری و تحلیلی غرب، دو کلیدواژه را عامدانه در خود جای‌داده است؛ «نزدیک بودن توافق» و «محدود بودن زمان». این دو کلیدواژه در حال پمپاژ این مفهوم انحرافی به افکار عمومی است که غرب به‌خصوص آمریکا برای توافق کامل و فوری آماده هستند، اما این طرف ایرانی است که علیرغم محدودیت زمان، نمی‌خواهد از خط پایان گفتگو‌ها عبور کند.

نکته حائز اهمیت در این خصوص این است که القاء این گزاره از سوی واشنگتن به مردم کشورمان با این هدف انجام می‌شود که مذاکره مستقیم، حلال مشکلات باقی‌مانده در گفت‌وگوهاست و سرعت دستیابی به توافق را افزایش می‌دهد. این وارونه‌نمایی در حالی است که تمام موضوعات موردبحث که امکان حل و فصل آن‌ها در چارچوب مذاکره بوده تقریباً به سرانجام رسیده و برای عبور از مرز بن‌بست یا توافق، اکنون توپ در زمین آمریکایی‌هاست.

به بیان دقیق‌تر، موضوعات اساسی و البته لاینحل باقی‌مانده، فقط نیازمند اراده تیم بایدن برای اتخاذ تصمیمات سیاسی است و نه تبلیغات رسانه‌ای و هیاهو در فضای مجازی. این در حالی است که اگرچه طبق اظهارات مقامات ایرانی و غربی، افق مرحله پایانی مذاکرات پدیدار شده، اما به دلیل اصرار آمریکا و اروپا در محقق نکردن مطالبات غیرقابل مصالحه ایران که جزو خطوط کشورمان نیز محسوب می‌شود، با اطمینان می‌توان اظهار کرد که هنوز برای رسیدن به توافق، راهی در پیش است.

ضمن اینکه جمهوری اسلامی در رابطه با «رفع همه تحریم‌ها»، «اخذ تضمین» و «راستی آزمایی» مواضع روشنی داشته و در قبال توافق بد، مذاکره مستقیم با آمریکا و اعتماد بی‌جا به غرب، رویکرد خود را صراحتاً اعلام کرده است. توافقی که بر اساس آن، تحریم‌های مقوم فشار حداکثری رفع نشود، نه‌تن‌ها نمی‌تواند مبنای یک توافق خوب باشد، بلکه به دلیل پالس‌های منفی برای معیشت مردم، زیانش بیش از منافع آن خواهد بود و طبعاً مذاکره‌کنندگان ایرانی زیر بار آن نخواهند رفت.

درصورتی‌که غرب به جمع‌بندی عقلایی و درک همه‌جانبه از حساسیت‌های ایران نرسد و به بهانه توافقاتی که تاکنون حاصل‌شده، در پی تشدید فشار‌های روانی و سیاسی به‌جای نشان دادن اراده سیاسی باشد، نباید انتظار داشته باشد که ایران از رهگذر عدول از موضع قطعی نظام، به توافقی تن دهد که منافع نسیه آن، با خواسته‌های مشروع کشورمان تطابق ندارد.

به عبارت دیگر، توافق پایدار که مطالبه جمهوری اسلامی و ادعای طرف‌های حاضر در هتل کوبورگ وین است، تنها در شرایطی حاصل می‌شود که غرب، به‌صورت واقع‌گرایانه الزاماتی که در یک توافق برد- برد لازم است رعایت شود را تأمین کند و از فضاسازی‌های مخرب بپرهیزد.

نکته اینجاست که آمریکا ثابت کرده طرفی کاملاً غیرقابل اعتماد است و ایران برحسب تجارب گذشته، نقشه راه کاملاً دقیقی برای همه سناریو‌های احتمالی در نظر گرفته است.

اولین سناریو این است که طرف غربی برخلاف جهت مطالبات ایران حرکت کرده و اصول مصرح کشورمان را نپذیرد. با در نظر گرفتن چنین فرضی، ایران چیزی برای از دست دادن ندارد چراکه تحت شدیدترین تحریم‌ها و فشارهاست و با بهره‌گیری از ظرفیت‌های منطقه‌ای، می‌تواند پیمان‌های پولی و تجاری چندجانبه را شکل داده و معاهدات فعلی را تقویت کند.

این گزاره را که در کنار حقایق جاری بگذاریم، بی‌اهمیت بودن سناریوی تحریمی مشخص‌تر می‌شود. برخی از کارشناسان منتقد اعمال تحریم‌ها علیه کشورمان، به مقامات آمریکایی گوشزد کرده‌اند که ایران همه مؤلفه‌های قدرتش را ارتقا بخشیده و به یک ابرقدرت بدل شده است؛ تحریم‌ها درنتیجه به کشف ضعف‌های باقیمانده ایران منجر می‌شود و جمهوری اسلامی را قوی‌تر می‌کند. بنابر این، روی ترش کردن آمریکا و اروپا به ضرر آن‌هاست و بهتر است تا زمان باقی است، از فرصت موجود استفاده کنند.

احتمال دوم نیز عبارت است از سر عقل آمدن آمریکا و متحدانش که در صورت محقق شدن این امر، یک توافق دو سر برد شکل گرفته و می‌توانند از منافع سرشار شراکت با کشورمان بهره‌مند شوند. نتیجه، اما هر چه باشد، قطعاً ایران از جایگاه فعلی فراتر رفته و به یک ابرقدرت فرا منطقه‌ای تبدیل خواهد شد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *